داوطلبی در عصر کمبود وقت

بازدید: 8

یافته‌های یک پژوهش ۲۰ساله درباره کاهش زمان مشارکت داوطلبانه

فعالیت داوطلبانه یکی از مهم‌ترین اشکال مشارکت اجتماعی در جوامع مدرن است؛ مشارکتی که هم برای جامعه ارزش‌آفرین است و هم برای خود داوطلبان پیامدهای مثبتی مانند افزایش ارتباطات اجتماعی و بهبود سلامت روانی و جسمی دارد. با این حال، پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد که الگوی داوطلبی در حال تغییر است: افراد بیشتری داوطلب می‌شوند، اما زمان کمتری را به این فعالیت اختصاص می‌دهند.

این مقاله با تکیه بر یک پژوهش ۲۰ساله، به بررسی دلایل این تغییر می‌پردازد.

افزایش داوطلبان، کاهش زمان داوطلبی

پژوهش مورد نظر با تحلیل داده‌های یک نظرسنجی ملی در آلمان طی سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۹ انجام شده است. نتایج نشان می‌دهد که با وجود افزایش تعداد افرادی که وارد فعالیت‌های داوطلبانه شده‌اند، میانگین زمانی که هر داوطلب صرف این فعالیت‌ها می‌کند کاهش یافته است.

به‌طور مشخص، میانگین ساعات داوطلبی هفتگی از بیش از ۴ ساعت در اواخر دهه ۱۹۹۰ به حدود ۳.۵ ساعت در سال‌های اخیر رسیده است. این روند در چندین کشور اروپایی نیز مشاهده شده و نشان‌دهنده تغییری ساختاری در شیوه مشارکت اجتماعی است.

فشارهای زندگی مدرن؛ عامل اصلی کاهش زمان داوطلبی

بر اساس یافته‌های پژوهش، مهم‌ترین دلیل کاهش زمان داوطلبی، تغییر سبک زندگی و افزایش فشارهای کاری و خانوادگی است. افرادی که ساعات کاری طولانی‌تری دارند، به‌طور طبیعی زمان آزاد کمتری برای مشارکت داوطلبانه پیدا می‌کنند.

همچنین داشتن کودک خردسال—به‌ویژه برای زنان—تأثیر قابل‌توجهی بر کاهش میزان مشارکت زمانی دارد. مسئولیت‌های مراقبتی باعث می‌شود بسیاری از والدین، حتی با وجود علاقه به داوطلبی، نتوانند مانند گذشته وقت بگذارند.

نوع داوطلبی؛ مسئله اصلی نیست

یکی از یافته‌های مهم پژوهش این است که نوع فعالیت داوطلبانه (رسمی یا غیررسمی) تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر میزان زمان صرف‌شده نداشته است. به بیان دیگر، کاهش زمان داوطلبی به این معنا نیست که مردم از سازمان‌ها یا ساختارهای رسمی فاصله گرفته‌اند؛ بلکه مسئله اصلی، کمبود وقت و افزایش فشارهای زندگی روزمره است.

این نتیجه، فرضیه «کاهش تعهد اجتماعی» را تا حد زیادی رد می‌کند و نشان می‌دهد انگیزه داوطلبان همچنان وجود دارد، اما شرایط زمانی تغییر کرده است.

راهکارها: داوطلبی انعطاف‌پذیر برای عصر کمبود وقت

پژوهش تأکید می‌کند که سازمان‌های داوطلبی برای حفظ و تقویت مشارکت اجتماعی، باید خود را با واقعیت‌های جدید زندگی مدرن تطبیق دهند. مهم‌ترین پیشنهادها عبارت‌اند از:

چنین رویکردی می‌تواند امکان مشارکت را برای گروه‌هایی که با محدودیت زمانی مواجه‌اند افزایش دهد.

جمع‌بندی

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که کاهش ساعات داوطلبی، بیش از آن‌که نشانه کاهش علاقه یا تعهد اجتماعی باشد، نتیجه فشارهای ساختاری زندگی مدرن است. مردم همچنان مایل به مشارکت‌اند، اما به شیوه‌ای متناسب با زمان و توان خود.

اگر سازمان‌ها و نهادهای مدنی بتوانند الگوهای انعطاف‌پذیرتری از داوطلبی ارائه دهند، این مشارکت ارزشمند اجتماعی نه‌تنها حفظ می‌شود، بلکه می‌تواند در قالب‌های جدید و کارآمدتری تداوم یابد.

 

منبع: springer