با وجود عقب‌نشيني آموزش‌وپرورش، واکنش‌ها به بخشنامه عجيب جذب و استخدام معلمان ادامه دارد؛ ردپاي نقض حقوق شهروندي در يک «بخشنامه»

بازدید: 753

تا همين چند سال پيش هم اگر معلمي قدي کوتاه‌تر از حد متعارف داشت يا دچار ضعف بينايي بود، به سد گزينش استخدامي برخورد مي‌کرد و رد مي‌شد. اما اينکه فردي را به خاطر ابتلا به کيست تخمدان يا به خاطر اينکه مثلا به‌جاي 32 دندان، 20 دندان دارد! در گزينش رد کنند، خيلي عجيب و غريب است. واکنش معلمان و افکار عمومي به بخشنامه آموزش‌وپرورش درباره جذب معلماني که از طريق دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي به استخدام اين وزارتخانه در مي‌آيند، در چند روز گذشته خبرساز شد و اين وزارتخانه را مجبور به عقب‌نشيني کرد. بااين‌حال، همچنان بندهايي در اين بخشنامه وجود دارد که تأکيد آموزش‌وپرورش بر اجراي آنها نقض حقوق شهروندي برخي گروه‌هاي اجتماعي را به همراه خواهد داشت. از جمله مبتلايان به اچ‌آي‌وي مثبت که به زعم مديران اين وزارتخانه نمي‌توانند به‌عنوان معلم به دانش‌آموزان خدمت کنند... . اين درحالي است که به عقيده برخي  فعالان صنفي معلمان در اضافه شدن انواع و اقسام بيماري‌ها و نارسايي‌هاي جسماني به اين ليست بلندبالا! سفارشات شرکت‌هاي بيمه براي کاهش بار تعهدات بيمه‌اي در قبال فرهنگيان نيز بي‌تأثير نيست. 

از لهجه غليظ تا بیماری‌های زنانه
نداشتن کمتر از ۲۰ دندان، سنگ کليه، آلزايمر، نداشتن لهجه غليظ و نکشيدن سيگار و قليان تا کچلي قارچي مزمن و بيماري‌هاي زنان، اينها تنها بخشي از بخشنامه 18‌بندي آموزش‌وپرورش است که انتشارش در روزهاي گذشته خبرساز شد. گروهي با تمرکز به بند مربوط به دارا بودن لهجه غليظ در تکلم کلمات فارسي، وجود چنين‌ بندي را نقض صريح حق استفاده اقوام و گروه‌هاي مختلف اجتماعي از گويش‌هاي بومي و محلي خود برشمردند و در مقابل آن موضع گرفتند. در يکي از کانال‌هاي تلگرامي معلمان، يکي از معلمان در ارتباط با اين بند گفته است: «وجود چنين قيدي نشان مي‌دهد، دوستان در آموزش‌وپرورش همچنان در صدد به حاشيه راندن گويش‌هاي بومي هستند.» اين درحالي است که به گفته او «وجود چنين روندي با بحث‌هاي مربوط به راه‌اندازي رشته‌هايي چون آموزش زبان کردي و ... تناقض دارد.» در کنار اين بحث‌ها،‌بندي که زنان را به‌دليل ابتلا به برخي بيمارهاي خاص زنان براي پذيرش در سيستم آموزش‌وپرورش محدود مي‌کرد نيز مورد ديگري بود که اعتراضاتي را در پي داشت. مواردي که به گفته برخي  فعالان صنفي معلمان مي‌تواند ناشي از فشار شرکت‌هاي بيمه در کاهش بار مالي تعهدات بيمه‌اي باشد. 
مهدي بهلولي، فعال صنفي معلمان با اشاره به اينکه هم‌اکنون نيز بيمه‌ها در عمل به تعهداتشان در قبال وضعيت سلامت معلمان با کاستي‌هاي زيادي مواجه هستند، مي‌گويد: در برخي گروه‌هاي تلگرامي معلمان، اين بحث مطرح شد که اين همه سخت‌گيري، بيش از اين که ريشه در دغدغه‌هاي شغل معلمي داشته باشد احتمالا ريشه در سفارش شرکت‌هاي بيمه‌اي دارد که مايل‌اند هرچه بيشتر از خدمات دهي به بيمه‌شدگان خود بگريزند. شخص خود من وقتي اين ليست بلند بالا را ديدم ياد اين سخن فريد زکريا، نويسنده و پژوهشگر ارشد رسانه و روابط بين‌الملل افتادم که به تازگي از جامعه پول زده آمريکا انتقاد کرده بود: «30 يا 40 سال پيش، اگر پزشکي به شما مي‌گفت کاري کنيد، مي‌توانستيد مطمئن باشيد که اين توصيه را صرفا و کاملا از سر وظيفه و مسئوليت حرفه‌اي‌اش به شما کرده است. امروز، همه به دنبال پول درآوردن هستند و اين تغييري مهم است و عواقب بسياري به دنبال دارد.»
بهلولي با اشاره به اينکه هم‌اکنون آموزش‌وپرورش سالانه نياز به استخدام حدود چهل هزار نيروي جديد دارد درباره روند جذب و محدوديت‌هايي از اين دست مي‌گويد:  از مسير دانشگاه فرهنگيان، حدود پنج هزار نفر مي‌توانند به بدنه آموزشي اين نهاد افزوده شوند. اين سخت‌گيري، مي‌تواند توجيهي براي اين کمبود نيروي رسمي هم حساب شود. 
بهلولي با مروري بر روند طي شده براي گزينش معلمان در سال‌هاي گذشته مي‌گويد: «تا آنجا که من مي‌دانم در گزينش‌هايي که در کشورهاي پيشرفته براي پيشه آموزگاري انجام مي‌گيرد تأکيد روي نداشتن بيماري‌هاي رواني بيشتر است. گرچه برخي  بيماري‌هاي جسمي هم مي‌تواند در نظر گرفته شود اما اين ليست ارائه شده از سوي آموزش‌وپرورش خيلي سخت‌گيرانه به نظر مي‌آيد. براي نمونه در‌بندي از آن آمده: «کراهت منظر در صورت و گردن به هر دليل» که مي‌تواند تفسيربردار باشد و راه برخوردهاي سليقه‌اي را باز کند. يا بحث داشتن لهجه که باز ملاک خيلي روشني نيست و مي‌تواند به يک سري از حساسيت‌هاي قومي هم دامن بزند.»

حقوق شهروندي نقض مي‌شود
محمدرضا نيک‌نژاد، فعال صنفي و عضو کانون صنفي معلمان ايران نيز درباره بندهايي از بخشنامه که به باور او ناقض حق شهروندي افراد براي انتخاب شغل است، مي‌گويد: بسياري از بندهاي مورد اشاره چندان ربطي به وظيفه‌هاي اصلي شغل معلمي ندارد. در بين تعداد زيادي از همکاران نابينا يا داراي نقص عضوهاي گوناگون ديده و داشته‌ام که دست بر قضا از کامياب‌ترين آموزگاران محل کارم بوده‌اند. در يکي از دبيرستان‌هايي که کار مي‌کردم دبير ديني نابينايي داشتيم که کلاسش از کلاس بسياري از همکاران ديگر آرام‌تر و پر کشش‌تر بود و... به راستي اين بخشنامه نشان داد که نقد پر بسامد و گسترده معلمان بر دست‌اندرکاران ستادي به اين دليل که اين دوستان کمترين پيوند را با کلاس و مدرسه دارند ، درست است و از اين روست که ده‌ها بخشنامه صادر شده در سال قابليت اجرايي ندارد. او ادامه مي‌دهد: مروري سر سري بر اين بخشنامه نشان از نقض آشکار حقوق شهروندي بسياري از داوطلبان شغل معلمي مي‌دهد. اما يادمان نرود که آموزش‌وپرورش بايد محلي باشد براي پرورش فردي و اجتماعي شهروندان و آشنايي آنان با حقوق فردي و اجتماعي‌شان. اين بخشنامه از آغاز حقِ بخشي از شهروندان کشور براي برگزيدن شغل خويش را پايمال مي‌کند و به نوآموزان چنين نقضي را منتقل مي‌کند. که خود مي‌تواند آسيب‌هاي گسترده تري را در پي داشته باشد. بسياري از نقص‌هاي ظاهري در جامعه‌هاي انساني وجود دارد و هيچگاه به صفر نمي‌رسد. پنهان کردن آنها يا ناديده گرفتن‌شان چه در مورد آموزگاران و چه دانش‌آموزان و به شکل جدا کردن آنان از ديگر دانش‌آموزان ما را به ياد کشورهاي بلوک شرق اروپا مي‌اندازد که افزون بر جدا کردن اين شهروندان آنان را سزاوار مرگ مي‌دانستند. پرسش اين جاست که چه زماني بايد چنين ديدگاه‌هاي سنتي در آموزش‌وپرورش ريشه کن و آموزش از بار سنگين چنين نگاه‌هاي کهنه‌اي آسوده شود. 

واکنش به عدم جذب مبتلايان به اچ‌آي‌وي مثبت
موج سنگين انتقاد معلمان و فعالان اجتماعي در شبکه‌هاي مجازي، مسئولان آموزش‌وپرورش را بر آن داشت تا به سرعت خبر اصلاح اين بخشنامه را به خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري بدهند. شهيندخت مولاوري، دستيار حقوق شهروندي ريس جمهور اولين کسي بود که به اين بخشنامه واکنش نشان داد و قول داد تا موضوع را پيگيري کند. او در توئيتي از اصلاح شيوه نامه آموزش‌وپرورش براي استخدام معلمان خبر داد. اسفنديار چهاربند ، رئيس مرکز برنامه‌ريزي منابع انساني با اين توجيه که بخشنامه منتشر شده در زمان بازبيني مورد اصلاحات زيادي قرار گرفته و مثلا بند مربوط به بيماري‌هاي زنان به طورکامل حذف شده است. بااين‌حال، او در صحبت‌هايش تأکيد کرد که در برخي موارد که به گفته او «جدي و ملي!» است نمي‌توان تغييري به وجود آورد. اشاره او به بند مربوط به افرادي است که اچ‌آي‌وي مثبت هستند و قصد خدمت در آموزش‌وپرورش را دارند. او حتي به اين نکته هم اشاره کرده که تا زماني که سه ميليون نيروي جوان جوياي کار داريم چرا بايد از بين افراد بيمار که با گروه‌هاي آسيب‌پذيري چون کودکان سروکار دارند، معلم انتخاب کنيم!! 
مهدي بهلولي نيز در ارتباط با عکس‌العمل سريع آموزش‌وپرورش در حذف بندهايي از اين بخشنامه و اصلاح آن مي‌گويد: نکته‌هاي زيادي مي‌توان درباره اين بخشنامه گفت. يکي اين که پس از انتشار آن، خيلي سريع برخي  مسئولان آموزش‌وپرورش سخن از اصلاح آن به ميان آوردند که خود اين واکنش، نشان از ناپخته و شتابزده بودن اين بخشنامه دارد. نکته دوم بررسي دقيق اين همه بيماري است که در عمل بسيار دشوار خواهد بود. 
محمدرضا نيک‌نژاد نيز با اشاره به حق شهروندي افراد مبتلا به اچ‌آي‌وي مثبت براي برخورداري از امکان انتخاب شغل مي‌گويد: چهاربند، رئيس مرکز برنامه‌ريزي منابع انساني آموزش‌وپرورش براي توجيه عمل توجيه‌ناپذير تهيه‌کنندگان بخشنامه، موضوع بيماران اچ‌آي‌وي مثبت را پيش کشيد و براي فرار از فشار افکار عمومي به بهانه خواست ملي تأکيد کردند که ما نمي‌توانيم چنين بيماراني را به کلاس بفرستيم. به باور من اين سخن کاملا زيرکانه در گفت‌وگو گنجانده شده است و طرح آن براي فرار از فشار افکار عمومي و البته عذر بد‌تر از گناه است! 

نقش آموزش‌وپرورش در تقويت باورهاي غلط
اين فعال صنفي معلمان با اشاره به تأثير آموزش‌وپرورش به‌عنوان يک نهاد فرادستي در تغيير باورهاي غلط اجتماعي مي‌گويد: باعث تأسف و نگراني‌ ا‌ست که يکي از بالاترين دست‌اندرکاران آموزشي کشور کمترين اطلاعي درباره بيماري ايدز و اچ‌آي‌وي ندارد! مقامي که خود يکي از مسئولان آموزش عمومي و آگاهي‌هاي بهداشتي- پزشکي است هنوز خبر ندارد که اين بيماري اکنون مانند بسياري از بيماري‌هاي ديگر قابل کنترل است و ديگر در سطح جهان، دست‌کم در ميان نخبگان اين بيماري را تابو نمي‌دانند و پيگير اين هستند که مبتلايان- که اتفاقا بيشترشان از راه غير‌جنسي به آن دچار شده‌اند- بتوانند مانند مردم عادي، زندگي عادي داشته باشند و هيچ‌گونه محدوديت ارتباطي در فضاي اجتماعي از جمله حضور در کلاس و مدرسه براي آنها وجود ندارد؛ چه در جايگاه معلم و چه دانش‌آموز. همه تلاش سازمان‌هاي ملي و جهاني که در پيوند با ايدز و بيماران اچ آي وي مثبت فعالند اين است که انگ اين بيماري و ترس بيهوده از آن که به شدت در جامعه‌هاي بسته گسترش دارد را از ميان بردارند و زمينه گسترش بيشتر آن را فراهم کنند.
 اين درحالي است که به گفته نيک‌نژاد، تداوم چنين رويکردي در سياستگذاري‌ها روند شيوع بيمارهاي اکتسابي چون اچ‌آي‌وي مثبت را تشديد کرده است. عضو کانون صنفي معلمان ايران دراين‌باره مي‌گويد: «دست بر قضا چنين برخوردهايي از سوي چنين فرادستاني سبب شده که ميزان ابتلا به ايدز در ايران برخلاف روند جهاني‌اش رو به افزايش باشد. به جناب چهاربند سفارش مي‌کنم که يک روز قراري بگذارند و سري به محل گرهمايي مبتلايان به اين بيماري بزنند تا آگاهي شان افزايش يابد و بار ديگر چنين سخناني بر زبان نرانند.»

 

منبع: وقایع اتفاقیه