مدت کوتاهی است که یک موسسه خیریه برای زنانی که در سرای مهر، محل نگهداری و درمان زنان کارتنخواب، زندگی میکنند، فضایی را مهیا کرده است تا در آشپزخانه کاملا بهداشتی با تولید محصولات متفاوتی مانند سبزی خردکرده، پیازداغ، بادمجان سرخکرده و... بتوانند کار کنند و درآمدی داشته باشند.
بهناز کوچکترین عضو این گروه هفتنفره زنان کارآفرین سرای مهر است. 16 سال بیشتر ندارد و اگرچه هرگز مصرفکننده نبود به دلیل اینکه پدر و مادرش مصرفکننده هستند، با بیماری اعتیاد به خوبی آشناست. مدتهای زیادی در خرابههای آزادگان زندگی میکرد؛ روزهایی که مجبور بود برای سیر کردن شکمش علاوهبر مدرسه، سرکار هم برود. روزهایی که به قول خودش کار کردن را دوست نداشت و تنها از روی اجبار در خیاطی کار میکرد. چشمهایش برق شادی دارد. با هیجان میگوید: «تا حالا هیچوقت سبزی پاک نکرده بودم. این اولینباری است که در آشپزخانهای کار میکنم. خانهای نبود که بخواهد آشپزخانهای داشته باشد و من تجربه کار کردن در آشپزخانه را داشته باشم. امروز اما یاد گرفتهام که میتوانم از سادهترین راه درآمد داشته باشم و کار کنم.»روز پدر آخرینباری بود که در خرابههای آزادگان پدرش را دید و در آغوش کشید و حالا میخواهد کار کند تا بتواند به پدرش کمک کند و او هم پاک شود و زندگی بدون مواد را شروع کند.
ما میتوانیم بهترینها را خلق کنیم
سمیه، دختر 17سالهای که زندگیاش با مواد عجین شده بود و حالا بیش از 9 ماه پاکی دارد، این روزهایش را با کار کردن و به قول خودش سبزی پاککردن و پیاز سرخ کردن سپری میکند. باور به آینده در تمام وجودش موج میزد؛ همانطور که با دستکش و پیشبند مخصوصش در حال شستن سبزیها بود، میگوید: «بدون مواد زندگی کردن را دوست دارم، کار کردن به من این حس را میدهد که دیگر بزرگ شدهام و میتوانم روی پای خودم بایستم و به آرزوهای دستنیافتنیام برسم. شاید اگر روزهایی که در کوچهپسکوچههای شهر دنبال مواد بودم، یک نفر از کنار من بیتفاوت رد نمیشد و کمکم میکرد تا ترک کنم، امروز میتوانستم بگویم سمیهام با چند سال پاکی. اما من میخواهم بیتفاوت نباشم و با کار کردن به همدردهایم کمک کنم و به آنها بگویم ما هم میتوانیم بهترین آشپزها و زنان خانهدار باشیم.»
خاطره دختر 36 سالهای است که بیش از هشت سال مصرفکننده بوده است؛ دختری که در روزهای بچگیاش تصور نمیکرد روزی خودش را معتاد معرفی کند. او حالا شصت و یک روز است که پاک شده. صدایش آرام است. میگوید: «امروز کار میکنم و با تمام وجود افتخار میکنم، حالا دیگر آدمی نیستم که همه با تحقیر نگاهش میکردند امروز به تکتک کارهایی که میکنم حتی جاروکردنم هم افتخار میکنم. مطمئنم که میتوانم با همین کار به آرزوهایم برسم.»
فروشنده مواد، کارآفرین شد
12 سال در تمام کوچههای این شهر موادفروشی کرده است؛ تنها کاری که تا امروز تجربه کرده، بستهبندی مواد و فروش آن بوده است. فرحناز امروز بیش از هفت ماه پاکی دارد و یکی از زنان کارآفرین سرای مهر است.
لبخند رضایتبخشی روی صورتش نشسته است و میگوید: «پول حلال درآوردن مزهاش خیلی متفاوت است؛ همیشه پولی را که از کار کردن به دست میآوردم میدانستم که حرام است، اما امروز وضعیتم فرق دارد؛ امروز بدون استرس و فرار از مامور در آشپزخانهای کار میکنم که باور دارم میتوانم با آن به زندگی سالم برگردم.»
منصوره، فرحناز، الناز، سمیه، بهناز، لیلا و خاطره زنان و دخترانی هستند که دیگر نه کارتنخواب هستند و نه مصرفکننده مواد؛ در آشپزخانهای که موسسه «طلوع بینشانها» برایشان آماده کرده کار میکنند و حالا میخواهند زندگی بهتری را برای خودشان درست کنند.