· پویش خشونت پرهیزی با احترام به حقوق مخالف قرین است.
· نهادهای مدنی به عنوان حلقه واسط حکمرانی-شهروندان گفتگومداری را ترویج کنند.
· ناخودآگاهِ جمعی هویت ایرانیان خشونت پرهیز و صلح گراست.
۱. با اتکا به تبار فرهنگی و فرزانگی ایران زمین و احترام به حق اعتراض ایرانیان، تاکید بر خشونت پرهیزی و گفتگو مداری، توصیه به عدم تمسک به روشهای غیر مسالمتآمیز و مراعات آداب اعتراض مدنی را وظیفهای ملی و انسانی دانسته و همگان را به همبستگی و مودت برای توسعه اجتماعی و سیاسی فرا میخوانیم.
۲. نسل نو شکفته کشور را به تاریخ چندهزار ساله و سراسر نشیب و فراز ایران که به رغم تنوعات قومی و زبانی و دینی، همواره صلحطلب و جنگستیز و فرهنگ محور و کرامت باور حرکت نموده است دلالت میدهیم.
۳. زیست بوم مهربانانه ایرانی با سکونت در منطقهای که آن را چهارراه حوادث نامیدهاند سبب شده تا مردم ما قدر امنیت را خوب بدانند و دریابند که بقا و ماندگاری آب و خاک و مردم با جنگ و خونریزی حاصل نمیشود بلکه بقای ملک و میهن تنها در پرتو صلح و ثبات ممکن خواهد بود. از این رو مردم ایران همواره از راههای خلاق فرهنگی جهت تقابل و اصلاح بیشترین بهره را بردهاند.
۴. تاریخ ادبیات غنی ایرانیان از حماسه سراییهای فردوسی گرفته تا غزلیات حافظ، از گلستان سعدی تا اشعار نیما و شاملو و ابتهاج عموماً شرح پایداری بر آرمانها و مبارزات مدنی مردم ایران است. مردم ایران وحدت ملی و سرزمینی را با زبان شعر پاس داشتهاند و در عین حال نباید دیده بر این واقعیت هم بست که ایرانیان بیش از آنکه زیست و زندگی آزاد را زیسته و تجربه کرده باشند در آرزوی رهایی از جبر و تحمیل و تبعیض و نابرابری و فساد دوران بودهاند.
۵. این مردم به تجربه دریافتهاند که آزادی در نبود عدالت هرگز محقق نخواهد شد. همچنین این مردم نجیب و زحمتکش نیک میدانند که بیشترین نابرابریها و شکافها از سوی حکمروایی بر مردم تحمیل میگردد و انواع تبعیضها را بر مردم روا میدارند. تبعیضهای قومی، زبانی و نابرابریها و شکافهای طبقاتی و به ویژه تبعیضهای جنسیتی همواره از سوی طبقه برخوردار از قدرت و ثروت بر بیقدرتان اعمال گردیده است. امروز مردم «حقوق بشر برای همه» را یکصدا مطالبه دارند.
۶. زنان قدرتمند ایران با برخورداری از تجارب و تاریخ مبارزات فرهنگی این سرزمین هر یک شهرزاد قصهگویی بودهاند که برای رهایی خویش از انواع نابرابریها و ستمهای تحمیلی همواره راههای خلاق مدنی و فرهنگی را آزموده و دنبال کردهاند. در تاریخ معاصر ایران و از مشروطه به اینطرف زنان همواره پیشرو مبارزات رهاییبخش ملی-میهنی بوده و ستمهای بسیاری را نیز تحمل کردهاند. آنان امیدوار بودند تا در دوران جدید در پرتو «حکومت قانون» بتوانند از تبعیض و نابرابری رها شوند اما کوششها و تلاشهای آنان در انقلاب مشروطه و حتی در انقلاب اسلامی که شعار اصلیاش برابری بود نیز نادیده گرفته شد و امروز نیازمند بازنگری و بازآرایی است.
۷. ثمره نگاههایی که همواره تبعیضآمیز و قیممآبانه بوده است شهروندان را به تمسک به حق اعتراض فرا میخواند. جریانی زنان را شهروند درجه دو شناخته و سهمشان از مشارکت در کسب قدرت و ثروت جامعه را انکار کردند. حتی احترام زنان را در تصمیمگیری برای سرنوشت و نحوه پوشش و انتخاب سبک زندگی پاس نداشتند و چنان در این راه زیادهروی کردند که موجب برانگیختن احساسات ملی علیه این حجم از تبعیض گشتند. اما نمادها و نمودهای مدنی و سلمجویانه همیشه با مدارا و مدنیت شکوفهها و رویشها را دیدهاند و پاس داشتهاند تا فردایی توسعهمندتر برای کرامت انسانی فرا رسد.
۸. امروز زنان به عنوان کسانی که در تقاطع تبعیضها واقع شدهاند نمایندگانی اصلح برای تمامی قربانیان نابرابری و کسانی که مورد تبعیض واقع شدهاند و حقوقشان نادیده گرفته و انکار گردیدهاند میباشند و در عین حال قرار گرفتن زنان در چنین موقعیتی سبب غفلت زنان که اصلیترین بانیان صلح و جدیترین حامیان مشی پرهیز از خشونت میباشند نشده است. جمعیت پر تعداد زنان در نهادهای مدنی و کارهای عامالمنفعه بیانگر روش و منش مدنی و خشونت پرهیز زنان ایرانی در مبارزات رهاییبخش میباشد. نهایتاً این شهرزادان ایرانی هستند که به منزله برپایدارندگان زندگی، صلح و امنیت را در پرتو عدالت و صلح برای مردم به ارمغان خواهند آورد.
۹. ما حامیان جامعه مدنی (حجم) با تاکید بر اینکه هیچ منطقی برای پیروزی دست به خشونت نمیزند از همه مردم و نهادهای مدنی میخواهیم خشونت را نفی کنند. اجازه ندهند خشونت جولان یابد. آزادی با توهین و تخریب و صدمه به اموال عمومی و خصوصی یا نقض حق سایر شهروندان یا خشونت کلامی و شعاری و مجازی بهدست نمیآید. هیچ وقت در این کشور با نادیده گرفتن سایرین و سرکوب و تحقیر دیگران کرامت انسانی در بارگاه آزادی بهدست نیامده است. چنانچه هیچگاه امنیت پایدار با سرکوب آزادی و نقض حقوق بنیادین شهروندان و تحقیر اقلیت و قومیت و زبان حاصل نشده است.
۱۰. فرجام خوش ایران در افق همدلی و همبستگی و گفتگو است. نهادهای مدنی و اصناف و سندیکاها و رسانههای آزاد و سپهر عمومی نمایندگان وجدان توده مردم هستند و از مجرای تخصص و تجربه خود میتوانند مطالبات ملی را با زبان رساتر و خشونت پرهیزتر تبیین کنند. ایران با مهر و محبت و مودت و اعتماد ساخته میشود و توسعه مییابد.
برای توسعه اجتماعی باید همه مشارکت کنند و هیچ اندیشهای نفی یا طرد نشود. به حقوق همه احترام گذاشته شود و ایران برای همه شهروندان امن و آزاد بماند. جامعه مدنی و حوزه عمومی غیر دولتی مستقل، شهروندان را در بیان خشونت پرهیز مطالبات همراهی کنند و پویشهای ضد خشونت راه را برای گفتگو بر مدار خیر عمومی بگشایند. حکمرانی برسبیل مدارا و خویشتن داری نفی خشونت را ترویج کند. در این دعوت مشارکتپذیرانه همراه با نهادهای مدنی و سمنها تلاش میکنیم صدای مردم باشیم و همبستگی و مهربانی ایرانی را مشق نماییم.