شهروند منفعل و شهروند فعال

نویسنده: هادی خانیکی

زندگی شهری و کنش‌های شهروندان مقوله‌ای اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است و بر این مبنا، ضعف در پایین‌بودن مشارکت اجتماعی شهروندان مساله‌ای است که باید مورد توجه قرار داد. من بارها در این باب سخن گفته‌ام که با آلوده‌شدن محیط زیست، تنفس شهری جدی گرفته می‌شود، لذا تنفس ارتباطی میان شهروندان هم باید جدی گرفته شود. سطح گفت‌وگو و مشارکت اجتماعی که پایین بیاید، ناگزیر بی‌اعتمادی در زبان روزمره بالا رفته و مشاهده می‌شود و اینها به لحاظ ارتباطی و از منظر جامعه‌شناسی برای شهروندان مساله‌ساز خواهد شد. شهروند در نگاه جامعه‌شناسانه ابعاد مدنی، سیاسی و اجتماعی و همچنین سابقه‌ای تاریخی دارد و از اینجاست که مفهوم «شهروند فعال» معنادار می‌شود. شهروند فعال، با توجه به امکان دستیابی به اطلاعات فقط نقش نظاره‌گر را نمی‌پذیرد بلکه نوعی کنشگر به حساب می‌آید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب فعالانه در شهر تلاش می‌کند. در مقابل آن هم «شهروند منفعل» قرار دارد که مطیع است و نوعی «رعیت مدرن» محسوب می‌شود. مشکل امروز در شهر پدیده جامعه منفعل و نظاره‌گر است، یعنی کسانی که غیر از نظاره‌کردن کاری انجام نمی‌دهند درحالی‌که شهروند فعال به کنشگری دست می‌زند. شهروند فعال، کسی است که در نگاه به حقوق و تکالیف خود، فراتر از تعاریف و مفاهیم سنتی گام برمی‌دارد.

همه چیز زبان است!

نویسنده: دکتر حسن مکارمی

 بی‌گمان سده بیستم میلادی را دو دریافت بزرگ روشن کرده است. نخست زیگموند فروید نشان می‌دهد که آدمی دارای «ناخودآگاهی» است که چون بیگانه‌ای در درون، رفتار و کارکردی جداگانه دارد. سپس اینشتین به قانونمندی آزاد شدن انرژی در نهاد اتم پی برد. هرچه دریافت اینشتین به دلیل تجربه ساده و رابطه و منطق شناخته شده علت و معلولی، به آسانی به پهنه فن‌آوری، دانشگاه و سپس به دامنه دانش همگانی راه یافت؛ دریافت فروید تا همه‌گیر شدن و درست شناخته شدن، راهی طولانی پیمود. دریافت بزرگ فروید و نتایج آن، هنوز در جوامع زیادی به‌دلیل مقاومت‌های مذهبی، سنتی، سیاسی و عقیدتی، ناشناخته یا بدشناخته مانده‌اند.

شهروند عزیز؛ لطفا پرسشگر باش ...

نویسنده: امیر بهمنی

«مسئولان باید پاسخ‌گو باشند»؛‌ روزی چند بار این جمله را از زبان این و آن می‌شنویم. از صبح که از خانه بیرون می‌آییم تا شب که برمی‌گردیم، چندده نفر این جمله یا جمله‌ای با این مضمون را برای ما تداعی می‌کنند؟ هرکسی که می‌خواهد به هرجای این شهر و کشور نقدی وارد کند، بالاخره پای مسئولی را که باید پاسخ‌گو باشد به میان می‌کشد. شاید یکی از غیرمسئولانه‌ترین کارهایی که ما شهروندان می‌کنیم همین است که همه جواب‌ها را گردن این و آن می‌اندازیم؛ اما دریغ که دیگر ما ناامید شده‌ایم از مسئولانی که پاسخ‌گو باشند و البته با خودمان فکر کردیم که چرا هرکسی را که در منصبی می‌نشانیم به عادت مألوف، پاسخ‌گو نیست؟ راستش اصلا مسئولی می‌داند باید نسبت به چه چیزی پاسخ‌گو باشد؟ ما وارد یک بحران شده‌ایم، بحران پرسش، نبودنِ سؤال درست و بجا. هرکدام از ما شهروندان چقدر توانستیم در نقدها و ایرادهایمان سؤالی مطرح کنیم که مدیران پاسخ بگویند؟ روحیه و فرهنگ پرسشگری را چقدر بین خودمان و دیگران رواج دادیم؟ اصلا کسی به ما یاد داده چگونه پرسشگر باشیم؟ وطیفه مسلم هر مسئولی (همان‌طورکه از اسمش پیداست) پاسخ‌گفتن است؛ اما هریک از ما شهروندان وظیفه‌مان چیست؟ آیا ما سؤال کرده‌ایم؟ یا اگر سؤال کرده‌ایم، پیگیر حقوق و خواسته‌های بحقمان در چارچوب قانون بوده‌ایم؟

تکان‌های مردمی

نویسنده: احمد مسجدجامعی

در یکی، دو هفته گذشته چند اتفاق ناگوارِ پشت سر هم تهران را لرزاند؛ اتفاقاتی که در آن چند نفر از بهترین فرزندان این آب‌و‌خاک شهید شدند و سرمایه‌های مادی و انسانی فراوانی بر باد رفت. رحلت «یار دیرین» و شهادت بیش از ٢٠ آتش‌نشان قهرمان و شهروندان عزیز تهرانی و سیل سیستان‌و‌بلوچستان و در نهایت فاجعه خاموش آلودگی هوا در خوزستان و سرانجام درگذشت چهار نفر از هم‌وطنان عزیز کولبر در حادثه ریزش بهمن در سردشت که قلب بسیاری از ساکنان تهران را به درد آورد و کل کشور را تکان داد. این تکان همان نکته اصلی است که باید به آن توجه کرد. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی آمدن آن همه جمعیت در مراسم تشییع آیت‌الله هاشمی و پیکر پاک شهدای آتش‌نشان که با شیوه‌ای که نمی‌توان حُسن سلیقه نامید، به صبحی نسبتا زود در روزی کاری منتقل شد. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی حمایتی که در پی آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو روی داد و آن‌قدر انسان‌های شریف برای اهدای خون به مراکز امدادی رفتند که یادآور سال‌های دفاع مقدس شد. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی  هزاران شهروندی که شمع و گل و شعر و سرود و دعا و کمک و همدردی خود را پشتیبان خانواده‌های حماسه‌آفرین کردند. تکانی که می‌گوییم؛ یعنی حساسیت  هزاران کاربر فضای مجازی به سیل سیستان‌وبلوچستان که از تحت‌الشعاع قرارگرفتن آن جلوگیری کردند و مسئولان را به دادن گزارش درباره خدمات ارائه‌شده برای سیل‌زدگان وا‌داشتند.

حقوق انسانی در جامعه شهروندمدار

نویسنده: حسین احمدی نیاز*

واژه شهروند از دو عبارت شهر و وند تشکیل شده است، یعنی شهر یک اجتماع انسانی است و وند وابستگی، پیوستگی، دلبستگی و علایق انسان به این اجتماع انسانی است. بنابراین شهروند به فردی گفته می‌شود که دارای تعلق خاطر و احساس مسئولیت نسبت به جامعه خود است. به عبارت دیگر شهروند یک عنصر فعال و پویای انسانی در ارتباط با جامعه است که از احساس مسئولیت، حق و تکلیف برخوردار است. چنین فردی که دارای حفظ مسئولیت پذیری در قبال جامعه انسانی است از مجموع قوانین و مقررات برای نظم پذیری، انضباط و تشکیل یک جامعه انسانی پویا بهره مند است، یعنی از قوانین و مقررات در رابطه با خود، شهر و دولتی که عامل نظم پذیری در یک اجتماع انسانی است برخوردار است. به عبارت دیگر مجموع قوانین و مقررات حقوق شهروندی در یک رابطه سه گانه وجود دارند، یعنی شهروندان نسبت به هم، شهروندان نسبت به دولت و دولت نسبت به شهروندان از یک رابطه برخوردار هستند، به این معنا که شهروندان نباید آلودگی صوتی ایجاد کنند، نباید آشغال وسط کوچه و خیابان بریزند، نباید با صدای بلند با تلفن همراه خود حرف بزنند و با انجام کارهای دیگر برای دیگران ایجاد مزاحمت کنند. بنابراین این مسائل رابطه ای است که بین شهروندان در یک اجتماع و در یک محیط بزرگ، متوسط و کوچک ایجاد می‌شود. از سوی دیگر، شهروندان از دولت درخواست می‌کنند که به تکالیف خود در قبال شهروندان عمل کنند. برای مثال شهرداری باید چاله‌ها را در خیابان پر کرده و زباله‌ها را رها نکند، حتی سازمان محیط زیست هم باید برای حفظ، پاکسازی و نجات گونه‌های حیوانی و گیاهی اقدامات موثری انجام دهد. این در حالی است که دولت نیز از شهروندان می‌خواهد که مالیات خود را بپردازند، کمک و مساعدت داشته باشند و نظم پذیری را حفظ کنند. در واقع این روابط سه گانه به عنوان حق و تکلیف است که باید شهروندان و دولت‌ها آن را در قبال هم رعایت کنند.

نقش رسانه ها برای کمک به سازمان های مردم نهاد

اگر یکی از بنیان‌ها و مؤلفه های توسعه پایدار در هر جامعه‌ای را نهادهای مدنی آن کشور بدانیم به‌طورقطعی یکی دیگر از پایه‌ها و بنیان‌های توسعه پایدار در هر کشوری رسانه‌ها و مطبوعات آزاد آن به شمار می‌آید. ارتباط جامعه مدنی و رسانه بسیار تنگاتنگ و مرتبط است و تفکیک آن کاری بسیار دشوار خواهد بود. اما اگر بخواهیم نقش رسانه در پیشبرد تلاش‌های مدنی و یا تأثیر متقابل این دو را بررسی کنیم ابتدا باید کاربردهای رسانه‌ها  را در همپوشانی و کمک به نهادهای مدنی اولویت‌بندی کنیم.  در این عرصه با توجه به همین اولویت، باید جنبه سرگرمی رسانه را نادیده گرفت. مهم‌ترین نقش رسانه‌ها در این زمینه  جنبه اطلاع‌رسانی، خبر، تبلیغات و آموزش است یا به قول زنده‌یاد معتمد نژاد وظایف راهنمایی و رهبری رسانه‌هاست. 

ابتدا باید به وضعیت نهادهای مدنی در ایران نظری افکند. نباید فراموش کرد که نهادهای مدنی در ایران بسیار نوپا و جوان است. تشکل‌ها و انجمن‌های غیردولتی نوین پس از سال ۱۳۷۶ و روی کار آمدن دولت اصلاحات در ایران پا به عرصه وجود گذاشتند این تشکل‌ها به دلیل نظارت بیش‌ازحد دولت‌ها و صدور مجوز از طریق نهادهای حاکمیتی به‌نوعی غیردولتی محسوب نمی‌شوند. درواقع با آنچه در غرب، چه کشورهای درحال‌توسعه و چه توسعه‌یافته دیده می‌شود متفاوت است باید پذیرفت در این نهادها وابستگی به دولت مانع توسعه محور بودن این تشکل‌ها شده است. در ایران تأسیس یک نهاد غیردولتی روزبه‌روز دشوارتر می‌شود و نهادهای مختلف برای ایجاد آن مانع‌تراشی می‌کنند پس از تأسیس نیز دخالت نهادهای حکومتی مانع استقلال و فعالیت مستقل آنان می‌شود درواقع می‌توان گفت در ایران هیچ تشکل غیردولتی مستقلی وجود ندارد.
 

رسانه‌ها، مسئول تفهیم حقوق شهروندی

نویسنده: حسن عشایری*

بر اساس تعاریف ارائه شده شهروندی در قالب پیشرفته «شهرنشینی» بروز کرده است و به زبان انگلیسی شهروندی (Citizenship) متشکل شده از مشتقات شهر (City) است. بنا بر باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیت‌های خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقا یافته‌اند. اغلب واژه شهروند همراه با واژه دولت مطرح می‌شود و ظهور آن را می‌توان مصادف با پیدایش نخستین دولت‌های ملی دانست. اما امروزه شهروندی کاربردها و معانی مختلفی یافته‌ است. هر ملتی از قانون اساسی برخوردار است. در کشور ما نیز از یک قرن گذشته، مشروطه، انقلاب و... وجود داشته است. حقوق شهرندی همچون حق رای و حق مدنیت جزو مسائل اصلی در زندگی هر فرد شهرنشین محسوب می‌شود. در گذشته هم نیاکان ما با استفاده از فرهنگ، زبان و برخی حقوق تعریف شده از حقوق مشخصی برخوردار بودند. برای مثال یکی از این حقوق آموزش همگانی است. براساس قانون هر فردی در این مرز و بوم حق تحصیل دارد و به نسبت با پیشرفت جوامع بهره‌برداری‌ها از بهداشت و دیگر مسائل بر حقوق شهروندی افزوده است. در قانون اساسی از حقوق شهروندی به حقوق بنیادی برای زیستن و همزیستی تعریف شده است و همچنان این امر در کشور رعایت می‌شود.

حقوق شهروندی، مدافع فرد و جامعه

این حقوق فقط شامل بهره مندی یک طرفه شهروندان از امکانات و خدمات شهری نیست، بلکه همبستگی، تایید و مشارکت شهروندی را به دنبال دارد. به عنوان مثال برای رعایت حقوق شهروندی باید همگان بر مقررات شهرنشینی، حقوق همسایه، مقررات رانندگی و... به طور کامل واقف باشند. چون رعایت حقوق شهروندی به شکل دوطرفه می‌تواند تاثیرگذار باشد. این در حالی است که فقط در رشته جامعه‌شناسی به طور علمی از حقوق شهروندی به شکل جامع و دوطرفه سخن گفته می‌شود، اما در جراید و رسانه‌ها حقوق شهروندی به شکل یک‌طرفه و فردی مطرح می‌شود. دولت‌ها موظف به رعایت حقوق شهروندی هستند. بنابر تعاریف ارائه‌شده حقوق شهروندی فراتر از آموزش، بهداشت، حق سکونت و... در قالب حقوق قضائی است. فرد در شرایط بروز هر گونه چالش در زمینه حقوق شهروندی می‌تواند از قوه قضائیه و عدلیه برای دفاع از حقوق خود استفاده کند. حقوق شهروندی باعث ارتقای امنیت ملی می‌شود. از دیگر مسائل حقوق شهروندی حق آگاهی از اخبار است. امروزه حق مسلم شهروندان اطلاع از اخبار است و به هیچ عنوان نمی‌توان آنها را از چنین حقی محروم کرد. برای مثال بنده به عنوان استاد دانشگاه از دریافت بیش از حد مجاز حقوق توسط برخی اساتید باید آگاه باشم. در این گونه مسائل نه تنها دانستن بلکه دفاع از حقوق شهروندی نیز باید مدنظر قرار گیرد. شهروندان با رعایت قانون اساسی، مقررات و امکانات حاکمیت می‌توانند انجمن‌ها و نهادی غیردولتی تشکیل داده و به این ترتیب در مسائل فرهنگی، هنری و ادبی فعالیت کنند. دیگر حقوق شهروندی شامل توجه به معلولان، سالمندان و افراد نیازمند در جامعه می‌شوند. چون افراد از حقوق شهروندی برخوردار هستند، طبیعتا حاکمیت هم موظف به درک شرایط آنها و ایجاد بستر لازم برای رسیدگی به نیازهای آنهاست. با این تفاسیر حقوق شهروندی را می‌توان برای هر فرد بر اساس شرایط تقسیم بندی کرد. حق شهروندی با ابراز وجود، ابراز سوال و در حقیقت تفکر انتقادی همراه است.

چرا به مطالبات جوانان توجهی نمی شود؟

نویسنده: بی نظیر جلالی

بالغ بر هفت ماه به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم مانده است و این در حالی ست که بیشتر شخصیتهای سیاسی از اصولگرایان گرفته تا تئوریسین های اصلاح طلب تحلیل های متفاوتی از عملکرد دولت یازدهم ارایه داده و به دنبال تعمیم فرضیات خود به واقعیتهای موجود جامعه هستند.

بدیهی است تحلیل این افراد از فضای سیاسی کشور تحت تاثیر گرایش های جناحی و تحصیلات  آنان بوده و در بیشتر موارد حاصل عمری فعالیت سیاسی و تشکیلاتی ست. سابقه سیاسی که از نقش و ایفای وظیفه در دوران انقلاب اسلامی تا تعلق داشتن به هسته های فکری به منظور نهادهای برآمده از نظام جمهوری اسلامی ، حضور فعال در جنگ تحمیلی و سازندگی و......تعلق داشتن به احزاب یک یا چند نفره تا تشکل های منسجم شامل می شود.

هرچند که پرداختن به مقوله فعالیت تشکیلاتی و یا کنشگری سیاسی و از همه مهمتر جایگاه احزاب و تشکل های سیاسی در کشور ما خود جای بحث فراوان دارد، اما نگارنده بر این باور است که شرایط خاص سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی  این روزهای کشور به علل مختلفی از جمله در حال گذاربودن جامعه ، افزایش آگاهی عمومی ، تاثیر روز افزون شبکه های اجتماعی بر زندگی افراد و... مستلزم دقت و توجه خاصی ست که متاسفانه در گفتمان امروز چهره های سیاسی جایی ندارد.

از همه مهمتر این که دغدغه ها و مسائل زنان و جوانان به عنوان بزرگترین سرمایه ملی کشور نادیده گرفته شده و توجه به نیازها و مشکلات آنان صرفا در کوران رقابتهای انتخاباتی آنهم برای مدت کوتاهی در صدر گفتگوهای حزبی و جناحی می نشیند و پس از آن و به هنگام تصمیم گیری برای واگذاری مدیریت های خرد، میانی و کلان دوباره سخن از استفاده از عقلای قوم به میان می آید. کسانی که از حدود 4 دهه پیش تاکنون در سمتها و پستهای مختلف حضور داشته و اکنون نیز علیرغم رسیدن به سن بازنشستگی و با وجود محدودیت هایی که اخیرا ًدر بکارگیری بازنشستگان اعمال شده همچنان بواسطه تبصره های خاص در تصمیم گیری ها تاثیر گذارند.

بدیهی ست که استفاده از تجارب گرانبهای بازنشستگان ، افراد شاخص و دارای فکر در حوزه های مختلف مدیریتی به نوبه خود می تواند به پیشرفت کشور بیانجامد اما عدم بهره مندی از جوان به خصوص در مسندهایی که نیاز به انرژی زیاد ، پویایی و ریسک پذیری دارد در دراز مدت خطرات بی شماری را متوجه کشور می نماید.

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید