نویسنده: هادی خانیکی
زندگی شهری و کنشهای شهروندان مقولهای اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است و بر این مبنا، ضعف در پایینبودن مشارکت اجتماعی شهروندان مسالهای است که باید مورد توجه قرار داد. من بارها در این باب سخن گفتهام که با آلودهشدن محیط زیست، تنفس شهری جدی گرفته میشود، لذا تنفس ارتباطی میان شهروندان هم باید جدی گرفته شود. سطح گفتوگو و مشارکت اجتماعی که پایین بیاید، ناگزیر بیاعتمادی در زبان روزمره بالا رفته و مشاهده میشود و اینها به لحاظ ارتباطی و از منظر جامعهشناسی برای شهروندان مسالهساز خواهد شد. شهروند در نگاه جامعهشناسانه ابعاد مدنی، سیاسی و اجتماعی و همچنین سابقهای تاریخی دارد و از اینجاست که مفهوم «شهروند فعال» معنادار میشود. شهروند فعال، با توجه به امکان دستیابی به اطلاعات فقط نقش نظارهگر را نمیپذیرد بلکه نوعی کنشگر به حساب میآید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب فعالانه در شهر تلاش میکند. در مقابل آن هم «شهروند منفعل» قرار دارد که مطیع است و نوعی «رعیت مدرن» محسوب میشود. مشکل امروز در شهر پدیده جامعه منفعل و نظارهگر است، یعنی کسانی که غیر از نظارهکردن کاری انجام نمیدهند درحالیکه شهروند فعال به کنشگری دست میزند. شهروند فعال، کسی است که در نگاه به حقوق و تکالیف خود، فراتر از تعاریف و مفاهیم سنتی گام برمیدارد.
ما باید بتوانیم اول از همه مفهوم شهروند فعال را تبیین کنیم زیرا توجه به تعاریف و مفاهیم و سپس، تبیین آنها در عرصه عمومی یکی از وظایف نخبگان فرهنگی و روشنفکران است. بسیاری از افراد جامعه نظارهگر و منفعل هستند و این مساله باید بررسی و حل شود که چرا با این پدیده روبروهستیم؟ شهر و شهروندی، مفاهیمی هستند که باید بازتعریف شوند. به خصوص که ما وقتی از شهر صحبت میکنیم از یک زبان گویا و پرتحرک حرف میزنیم. «بارت» میگوید شهر با ساکنان خود سخن میگوید. شهروند فعال را آنجا میتوان دید که امکان رساندن صدای خود به جامعه را دارد و یا خلق میکند. حق اظهارنظر و حق یکسان برای رساندن صدای شهروندان به گوش جامعه از حقوق آنها به حساب میآید. الان که شهرنشینی توسعه یافته، رسانهها در افزایش مشارکت اجتماعی نقش تعیینکنندهای دارند. رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی امکان تبادلنظر را ارتقا میدهند و این برای جامعه ما فرصت خوبی فراهم میکند.با توجه به نظریات «کاستلز» شهر را در دوره مدرن بیش از آنکه یک ساختار کالبدی بدانند، محل زیست شهروندان میدانند که رابطه مردم و حکومت در آن تنظیم میشود. شهر باید بیش از آنکه مجموعهای از ساختمانها در نظر آید یک پیکره فرهنگی دیده شود. «فرهنگ پویا و پویایی فرهنگ» هم با مشارکت اجتماعی که فرصتی است برای تبادل تجربیات و اطلاعات و حل مسائل بر اساس عقل جمعی تقویت میشود. اما نتایج مطالعات تحولات اجتماعی در باب سرمایه اجتماعی در ایران نشان میدهد که مردم و به خصوص جوانان و طبقه تحصیلکرده که باید موتور تحرک اجتماعی باشند، کمتر به کارهای گروهی و مشارکت فعالانه در عرصه عمومی اعتنا دارند.
منبع: همدلی