همه چیز زبان است!

نویسنده: دکتر حسن مکارمی

 بی‌گمان سده بیستم میلادی را دو دریافت بزرگ روشن کرده است. نخست زیگموند فروید نشان می‌دهد که آدمی دارای «ناخودآگاهی» است که چون بیگانه‌ای در درون، رفتار و کارکردی جداگانه دارد. سپس اینشتین به قانونمندی آزاد شدن انرژی در نهاد اتم پی برد. هرچه دریافت اینشتین به دلیل تجربه ساده و رابطه و منطق شناخته شده علت و معلولی، به آسانی به پهنه فن‌آوری، دانشگاه و سپس به دامنه دانش همگانی راه یافت؛ دریافت فروید تا همه‌گیر شدن و درست شناخته شدن، راهی طولانی پیمود. دریافت بزرگ فروید و نتایج آن، هنوز در جوامع زیادی به‌دلیل مقاومت‌های مذهبی، سنتی، سیاسی و عقیدتی، ناشناخته یا بدشناخته مانده‌اند.

جان کلام فرضیه روان‌کاوی معاصر در این است که «همه چیز زبان است». ساختار ناخودآگاه آدمی چون ساختار یک زبان است. (زبان مادری و رابطه طفل با مادر و شکل‌گیری ناخودآگاه در اولین سال‌های زندگی). نشانه‌ها یا تصاویر صوتی مجموعه‌ای را می‌سازند که همانند یک «متن» ناخودآگاه ما را می‌نویسند. این «نشانه‌ها» از فردی به فردی نقل مکان می‌یابند، چنان که نمی‌توان به درستی دانست که چه کسی صاحب این نشانه‌هاست و این چنین است که با «صرفه‌جویی در گفتار» و «چندپهلوسازی» و «خلاصه و ایجازگویی» و استفاده از «بازی با کلمات و مفاهیم» و خلاصه آن‌چه که در عرصه ادبی به شعر و معماری کلام معروف است و در عرصه زندگی روزمره به ضرب‌المثل و لطیفه و لغز و دشنام و غیره نامیده می‌شود، عملا مجموعه‌ای از «نشانه‌ها» در فضای جاری بین «فرد- فرد» ما زندگی می‌کنند که پایه فرهنگ امروز و اسطوره دیروز هستند.با سود جویی از دریافت روانکاوی  به نوعی انسان درونی تر ، ژرف ژرف شناخته می‌شود. حضورمان را در هستی دوباره‌شناسی می‌کنیم. در این راه دراز می‌آموزیم که گرفتار بازی «دال‌های» خویش نشویم، به خود امکان دهیم تا دنیاهای خویش از جمله خواب‌ها و فانتاسم‌های خویش را جدی بگیریم. و باز هم جلوتر رفته و به هذیان‌ها نیز حساس شویم. در «واقعیت دیگران» خود را گم کنیم؛ چون دیگری. این امر نامرئی را در حبابی که تصویر جهانی مجازی به ما هدیه می‌کند بنگریم. در این«بالماسکه» بزرگ و شبکه‌های روابط نامرئی بنگریم که افراد را با هم متحد می‌کند تا از آنها مجموعه‌های جدانشدنی دیگری بسازد. چون مجموعه تصویرهای صوتی واژه‌هایی اختراع شده تا به امروز، توسط ما خالقان نمادها، که نهایتا چنان با آزادی به این‌طرف و آن‌طرف می‌روند که نمی‌توان دانست کدام آنها به چه کسی تعلق دارد. گویی ما این نمادها را به وجود می‌آوریم، آنها را به دیگری منتقل می‌کنیم، در آنها غوطه می‌خوریم و در انتها آنها را از خاطر می‌بریم تا در زمانی دیگر، آنها را به کار گیریم وکار را ادامه دهیم تا درانتها؛ چون حد و مرز، حد و مرز معروف، این نقطه از هستی که مجموعه این نمادها است که برخلاف تصور آن‌چنان هم ثابت نیست.از بدو کشف ناخود آگاه واژه و سخن، آنهم سخنی که از دل بر آید چون گوهرهای با ارزشی که می تواند آدمی را به سوی آرامش، هماهنگی، صلح درونی، احترام به  خود و دیگری ببرد، ارزشی دیگر می‌یابند. اگر می‌گوییم که کار روانکاو و یا همراهی روانکاو با فرد مراجع خود نقش اصلی را سخن و گفتمان رها وآزاد فرد ایفا می‌کند، مراد آنست که از این راه، از گوش فرادادن دقیق و احترام به درد دل فرد، از احساس اعتماد و محبت و همراهی روانکاو است که ته دل فرد باز می شود. روانکاوی بتدریج نقش سخن گفتن و گوش فرا دادن را به فرد در عمل نشان می‌دهد و فرد از بیرون به خود می‌نگرد. و از یک قربانی مورد ظلم و نامهربانی قرار گرفته توسط ، خانواده، جامعه، و فلک و چرخ گردون ، نقش کم و کاستی خود را هم می‌بیند و می‌فهمد. به سوی مدارا در قضاوت، و پذیرش آنکه خود اوست و آنکه دیگریست می‌رسد.  در بسیاری از موسسات درمانی و فعال در زمینه آسیب‌های روانی، که به‌تدریج نقش گفتمان بیماران و کادر درمانی رو به وخامت می رود، روانکاوان ، گوش‌های شنوای خود را و آموزش شنیدن را به ارمغان می‌برند. در جامعه ما نیز گوش روانکاو و نقش آن می‌تواند خدمات ارزنده‌ای به شهروندان ،  مدیران و کلان مدیران  ارائه کند. کافیست به پاره‌ای از گفته‌هایی که در فضای مجازی و یا در وسائل ارتباط جمعی بگوش می‌رسد دقیق‌تر توجه کنیم. اگر این گفته‌ها از هر طرف که باشد، فقط چند سال پیش شنیده می‌شد، یا اگر امکان گفت و شنود به شیوه روانکاو در جامعه می‌توانست رواج یابد، بسیاری از «اینست و جز این نیست»ها تعدیل می‌شد و شاید در راه سازندگی و گسترش فرهنگ و رفاه مردم از یک سوی و تفهیم و تفاهم میان ، جامعه مدنی و کلان مدیران به نتایج بسیار بارورتری می‌رسیدیم. چند نمونه بیاوریم: پاسخگو بودن در حلقه زندگی اجتماعی نخستین اصل بلوغ و رسیدن به مرز شهروندیست. بدین معنی که شهروندان در مقابل مدیران، مدیران در مقابل کلان مدیران ؛ آنان که مستقیم و یا غیر مستقیم نمایندگان جامعه‌مدنی هستند، و کلان مدیران در مقابل جامعه‌مدنی پاسخگو هستند. نخستین شرط  پاسخگویی ایجاد شرایط و امکان گفتگو یا گفت و شنید است. دایره پاسخگویی و امکان گفتمان آزاد و بی پیرایه ، همان شرایط گفتمان فرد مراجع و راوانکاو، است که می تواند هدف اساسی مدیریت جامعه باشد. نمونه دیگر، جامعه مدنی؛ مدیران و کلان مدیران، به هر حال و به هر شکل همگی در قایقی نشسته اند که امنیت، یکپارچگی و تداوم و کارایی آن برای همگی مفید است و خلاف آن برای همگی مضر است. گفتمان، نه تنها به یافتن راه‌حل‌هایی عملی و همه‌پسند کمک می‌کند، بلکه، مسولیت را هم جمعی کرده و سرنوشت قایق را همگان بدوش می‌کشند. این احساس مسولیت مشترک در مقابل سرنوشت جامعه و مردم تنها با گفت و شنود حاصل می شود. و آخرین نمونه انتقال اطلاعات، دانش‌ها، چرایی انتخاب‌ها و ایجاد همبستگی ملی نیز تنها با گفت وشنود ملی، مقام پاسخگویی همگانی، آموزش همگانی در ارتباط دو سویه مدیران و جامه مدنی ممکن است. مدیران به تنهایی بدون جامعه‌ای که همزبانی و هم سخنی و هم آوایی با برنامه‌ها و ارزش‌ها و راهبردهای آنها داشته باشد، نمی‌توانند قایق را به مقصد برسانند. در زمانی دیگر به شرایط حاکم بر گفتمان سالم  و نمونه چنین سلامت گفتمان در کار روانکاوی خواهیم پرداخت.

 

منبع: همدلی

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید