نشست تحلیل و بررسی راهبردها، موانع و چالشهای مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان ایران درحالی روز دوشنبه در انجمن جامعهشناسی برگزار شد که اعلام ردصلاحیت گسترده ثبتنامکنندگان انتخابات مجلس دهم این جلسه را تحتالشعاع خود قرار داده بود. ردصلاحیت ثبتنامکنندگان بهویژه زنان این پرسش را در نشست اخیر طرح میکرد که چگونه قرار است موانع مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان بهبود یابد. در این نشست که توسط حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن برگزار شد، دکتر «محمدامین قانعیراد»، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، به موضوع مشارکت سیاسی زنان و ارائه راهبردهای بدیل پرداخت. همچنین دکتر «اطهره نژادی»، معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری که به تأثیر سیستمهای اجتماعی بر مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان پرداخت و دکتر «زهرا شجاعی»، رئیس مجمع زنان اصلاحطلب و نخستین زنی که در جمهوری اسلامی وارد کابینه دولت شده است، چالشها و موانع تحقق مشارکت مطلوب سیاسی-اجتماعی زنان ایرانی را مورد بررسی قرار دادند.
کاهش سرمایه سیاسی
امین قانعیراد در آغاز سخنان خود گفت: «سوقدادن زنان به حوزه خصوصی امری غیر اخلاقی است. زمانی که زنان بهسمت خانه سوق داده میشوند، صرفا میتوانند یک رابطه خوب با همسر و فرزند داشته باشند؛ اما امروزه خانوادهها رسانهای شدهاند و بهصورت معمول از تلویزیونهای ماهوارهای استفاده میکنند که متأسفانه بیشترین تبلیغ این تلویزیونها مصرفگرایی و کالاهای مصرفی است». قانعیراد در توضیح این آسیب گفت: «این مسئله باعث تغییر سبک زندگیهاست. موارد بسیاری نتیجه عدم حضور زنان در مشارکتهای اجتماعی و سیاسی است. افسردگی، اعتیاد، مصرفگرایی و خشونت از نمونههای آن است». این استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، همچنین به فاصله بین قانون و عرف در جامعه اشاره کرد و گفت: «وقتی میبینیم که قانون اجازه برای ازدواج را برای دختران ١٣ سال تعیین کرده؛ ولی در عمل دختران تا ٣٠ سالگی هم ازدواج نمیکنند؛ بهمعنای آن است که بین قانون و عرف فاصله ایجاد شده است. این فاصله در عرصه سیاست بین قانون و عرف در شرایط فعلی از موارد مشکلزاست و سرمایه سیاسی را کاهش میدهد».
تأثیر سیستمهای اجتماعی بر مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان
در ادامه «اطهره نژادی» نیز در بحثی تحت عنوان «تأثیر سیستمهای اجتماعی بر مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان» گفت: «مشارکت، بهمعنای هر اقدامی است که بر سپهر سیاسی اثر داشته باشد یا آن را شکل دهد که این اقدام میتواند از حضور در پای صندوقهای رأی تعریف شود تا حضور در عرصههای تصمیمگیری سیاسی، تشکیل احزاب و گروهها و کسانی که در این عرصهها وارد میشوند انتظار دارند یا حداقل امیدوارند که این فعالیتها بر سیاستهای عمومی تأثیرگذار باشد». نژادی در توضیح بحث خود افزود: «این تعریف مشارکت سیاسی قابلتأمل است که مشارکت سیاسی، فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخاب مسئولان و شرکت مستقیم و غیر مستقیم در سیاستگذاری عمومی است؛ اما اینکه چگونه یک جریان سیاسی میتواند زن را بهدلیل ناگفته زنبودن از عرصه حیات سیاسی حذف کند یا این حذف تاریخی را نادیده بگیرد، پرسشی است که سالها بیپاسخ مانده است؛ اما از منظر تحلیل سیستمهای اجتماعی قابل ارزیابی است». نژادی در بخش دیگری از سخنان خود توضیح داد: «گروهها و مؤسساتی که با هم کار میکنند یا برای ساختن یک کل، با هم مشارکت دارند، سیستمهای اجتماعی هستند. سیستم اجتماعی، بهخودیخود، کلی است که دارای یکپارچگی و یگانگی است. در یک سیستم اجتماعی تجمعی از افراد در کنش متقابل وجود دارند. از مشخصات اینگونه سیستمها این است که باید از پشتیبانی سیستمهای دیگر برخوردار باشند و چنان شکل بگیرند که بتوانند با سیستمهای دیگر بهطور سازگار عمل کنند». او تفکر حل همه مسائل جامعه فقط توسط مردان و مدیریت امور خانه فقط توسط زنان را رویکردی غیر سیستمی و بهدور از واقعگرایی در دنیای امروز خواند و تأکید کرد: «در راستای ارائه آموزشهای همگانی و ضروری به زنان، از جانب معاونت امور زنان و خانواده دولت، سامانه پیامکی- تعاملی ١٠١ راهاندازی شده است».
نگرشها در حوزه زنان باید سیستماتیک باشد
سومین سخنران این نشست «زهرا شجاعی» بود که سخنانش را با این عبارات آغاز کرد: «پیروزی گفتوگو بر جنگ، پیروزی مدارا بر تهاجم، پیروزی صبر بر شتاب و پیروزی منطق بر جدل را تبریک میگویم؛ گرچه این شادمانی با ردصلاحیت تلخ شد». او سپس در بررسی موانع برسرراه مشارکت مطلوب سیاسی زنان با تأکید بر تجربه بیش از ٣٠ ساله خود که میگفت با آزمون و خطا حاصل شده، توضیح داد: «چارچوب مشارکت مطلوب زنان چیست و بهعبارتسادهتر چند نفر از نمایندگان مجلس زن باشند، مشارکت مطلوب ارزیابی میشود؟ اینکه شرایط موجود و تعداد سه درصد از نمایندگان زن هستند و اینکه شرایط مطلوب نیست را ما قبول داریم؛ اما مشارکت مطلوب چیست و آیا معیارها و شاخصهای مشارکت مطلوب زنان جایی تدوین شده است؟ پاسخ منفی است. ما در جمهوری اسلامی تابهحال موفق به طراحی یک مدل جامع و کامل و همهجانبه برای توسعه، مشارکت و فعالیت زنان نشدهایم و علت این امر این است که مسائل زنان همواره دستخوش سلایق و نظرها میشود و با جابهجایی دولتها و با حاکمیت تفکرات مختلف تغییر پیدا میکند». رئیس مرکز مشارکت امور زنان در دولت اصلاحات به موضوع تدوین منشور زنان اشاره کرد و افزود: «زمانی که اولین نهاد سیاستگذار و برنامهریز در حوزه زنان، یعنی شورای فرهنگی اجتماعی زنان تشکیل شد بهذهنم آمد که ما براساس چه مدلی و بهاستناد چه میخواهیم کار کنیم و وظایف را هم اینطور نوشته بودند که سیاستگذاری و برنامهریزی در امور فرهنگی- اجتماعی زنان را انجام دادم و پیشنهاد نوشتن یک منشور را در آن شورا دادم که براساس آن منشور بیاییم و سیاستگذاری کنیم؛ اما ١٦ سال تدوین این منشور طول کشید و بهجای اینکه منشور از این جلسات بیرون بیاید تنها فهرستی از تکالیف و حقوق زنان بهدست آمد که مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی هم برای آن گرفتند و در مجلس هم آن را تصویب کردند و حتی بعضی جاها هم حق و تکلیف را جابهجا کردند». او ضمن انتقاد از فقدان سند بالادستی برای حوزه زنان توضیح داد: «بهعنوان مثال به گزارههای غلط مطرحشده درباره کارکردن زنان برمیخوریم. با توجه به محدودیت پستها و شغلها و اینکه مردان نانآور هستند، کارکردن زنان چه ضرورتی دارد! بنابراین لازم است بهدور از هیجانات سیاسی عدهای صاحبنظر بنشینند و راجعبه این موضوع نظریهپردازی کنند و بهاجماع برسند و یک سند تصویب شود». شجاعی با اشاره به اینکه باید نسبت به مسائل زنان نگرش سیستماتیک داشته باشیم، افزود: «اشکالی که در فعالیتها و تلاشها و در جریان بحث مشارکت و توسعه زنان وجود دارد این است که نگرشها تکبعدی بوده است. ما باید توجه داشته باشیم موضوع زنان یک سیستم است و نمیتوانیم بخشی از سیستم را تغییر دهیم و تأثیری روی بقیه قسمتها نداشته باشد و بایستی همهجانبه دیده شود. مثلا؛ درباره بحث اشتغال، دانشگاه و آموزش کارهایی میکنیم. باید بدانیم وقتی نرخ فارغالتحصیلان دختر نسبت به پسر بیشتر است این محصول و نتیجه پدیده ورود بیشتر دختران به دانشگاه است که البته پدیده مبارکی است؛ اما وقتی این اتفاق دارد شکل میگیرد و ما پیامدها را درنظر نگیریم با انبوهی از زنان متخصص و بیکار که میانگین سنی بالا و میل کم به ازدواج دارند، مواجه میشویم که کمترین آسیب آن افسردگی است؛ بنابراین باید سیستماتیک نگاه کرد حتی در راهحلها». او در تشریح بحث خود به نکته سوم اشاره کرد که ما برای مطلوبیتی که ذکر میکنیم چه منظوری داریم و افزود: «هدف ما از مشارکت مطلوب چیست؟ مطلوب فردی؟ مطلوب برای جامعه یا برای آمار و شاخص بینالمللی؟» رئیس مجمع زنان اصلاحطلب همچنین در توضیح چهارمین نکته از بحث خود گفت: «موضوع پایاننامه بنده در دوره کارشناسیارشد موضوع بررسی مشارکت سیاسی زنان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده است؛ بنابراین فقط نمیتوان به یک شاخص درصد نمایندگان زن یا مدیران ارشد اکتفا کرد. ما باید مفهوم مشارکت سیاسی را با پارامترهای مختلف شرکت در انتخابات، فعالیت در احزاب، فعالیت در مطبوعات، آگاهیهای سیاسی، شرکت در راهپیمایی و... بسنجیم؛ بنابراین در دو سطح توده و نخبه فرضیه را مطرح کردم. نتیجه اینکه مشارکت سیاسی توده زنان نسبت به قبل از انقلاب افزایش پیدا کرده است؛ اما در سطح نخبگان کاهش مشارکت داشتهایم».
منبع: شرق