كودك كار غذا نياز دارد، لباس ميخواهد، بايد به مدرسه برود، كسي بايد باشد كه براي بهداشت او و بردنش نزد پزشك وقت و هزينه داشته باشد و... تعداد اين خواستنها و نداشتنها آنقدر زياد است كه اگر بخواهي در اين ميان از حق كودكان كار به بازي و سرگرمي حرفي بزني اين سخنت شايد خندهدار به نظر برسد. لطيفهاي تلخ از واقعيت زندگي كودكاني كه براي بعضيهايشان درس خواندن ميتواند به منزله بزرگترين تفريح باشد. با رئيس انجمن حمايت از حقوق كودكان و همچنين انجمن روانشناسي ايران درباره نياز كودكان كار به بازي و تفريح به گفتوگو نشستيم. شيوا دولتآبادي از معدود فعالان اجتماعي است كه خلأ كودكان كار و نياز آنها به بازي را درك كرده و در قالب برگزاري مسابقات فوتبال در انجمن متبوعش به اين مهم پرداخته است.
آيا ميتوان مدعي شد كودكان كار چون خيلي زود وارد دنياي بزرگسالي ميشوند به بازي نيازي ندارند؟
كودكان كار عموما از يك مسير مناسب براي يادگيري و رشد محروم هستند. اين كودكان دسترسي به آموزش و حق تحصيل ندارند، ديگر بازي و تفريح كه جاي خود دارد. با وجود اين، هيچ روانشناسي تاكنون منكر تاثير شگرف و كم نظير بازي بر تخليه هيجانات كودك و رشد شناختي و هيجاني او در دوران بزرگسالي، نشده است. شايد بازيهاي كودكانه در ذهن بزرگسالان و افرادي كه اطلاعي در اين مورد ندارند همه فقط بازي باشند، اما هريك از بازيها بسته به نوع بازي و نحوه انجام آن و اينكه با چه تعداد از كودكان ديگر انجام شود، تاثير متفاوتي بر روان كودك و رشد شناختي او باقي ميگذارد. كودكان حتي در سنين پايينتر مشكلاتشان را با بازيها مطرح كرده و به بزرگسالان نشان ميدهند و از همين طريق حمايت عاطفي آنها و همراه شدن بازي بزرگسالان با كودكان به خود جلب ميكنند. ميل به بازي و نياز به آن در كودكان يك نياز طبيعي است و كسي نميتواند ادعا كند كودكي در اين دنيا وجود دارد كه به بازي و سرگرمي نياز و ميلي به اين كار ندارد. كودكان كار هم اگر چه نقاب بزرگسالي به صورت زده و مجبورند زود بزرگ شوند، اما نياز غريزي به بازي در همه آنها وجود دارد و اين را از رفتارهاي آنها در قالب بازي وارههاي بچههاي دستفروشي كه با يك سنگ فوتبال بازي كرده يا با هم گرگم به هوا بازي ميكنند ميتوان مشاهده كرد. در واقع بايد گفت يك جريان انرژي و هيجان عميق در وجود انسانها گذاشته شده كه بخشي از آن از طريق بازي و تفريح در دوران كودكي تخليه ميشود.
تفاوت كودكان كار ايران با كشورهاي ديگر دنيا چيست؟
تفاوت كودكان كار ايران با اغلب كشورهاي توسعه يافته دنيا اين است كه در ايران اين كودكان اغلب درون خانوادهها و تحت نظارت پدر و مادر زندگي ميكنند، در حالي كه در خيلي از كشورهاي دنيا، كودكان كار كودكاني كاملا رها شده هستند و بدون سرپرست در خيابان زندگي ميكنند. مطالعاتي كه درباره بازيها و سرگرميهاي كودكان كار در ديگر كشورها وجود دارد مربوط به خيابانگردي و سرگرداني اين كودكان است كه به هرحال تفريح و بازي هم ناخودآگاه جزئي از اين سرگردانيهاست، در حالي كه در ايران و درباره كودكان كاري كه درون خانواده زندگي ميكنند شايد زماني براي اين تفريح و بازي وجود نداشته باشد. نهادهاي دولتي و غيردولتي كه در ايران درباره كودكان كار فعاليت ميكنند در قالب برنامه ريزيهاي خود براي تفريح و سرگرمي اين كودكان هم برنامه دارند. نهادهاي حمايتي و انجمنهايي كه براي حمايت از كودكان آسيب ديده وجود دارد امكاني فراهم كردهاند كه اين كودكان آرزوهاي خودشان را مطرح كنند و با فراهم كردن ابزارهاي نقاشي و وسايل بازي براي آنها در محلاتي كه اين كودكان بيشتر در آنها وجود دارند، سعي دارند تا اجازه ندهند مساله بازي و تفريح درباره اين كودكان فراموش شود. زمينه ورزش كودكان كار و زمينه برگزاري مسابقات فوتبال براي آنها دو سال است كه از سوي انجمن حمايت از حقوق كودكان فراهم شده و چون بخش زيادي از كودكان كار پسر هستند با برگزاري اين مسابقات براي پسربچهها تا حدودي برخي دستگاههاي مسئول نيز با اين انجمن همكاري كرده و براي مثال زمينه استعداديابي و كشف بازيكنان و استعدادهاي فوتبال توسط مقامات مسئول صورت ميپذيرد.
شما سال گذشته تحت عنوان «حافبك» برنامههايي براي بازي اين كودكان ترتيب داده بوديد. درباره اين طرح توضيح دهيد.
كلمه «حافبك» كه مخفف عبارت حمايت از فوتبال بچههاي كار است، عنوان طرحي است كه سال گذشته براي حمايت از فوتبال بچههاي كار توسط انجمن حمايت از حقوق كودكان با همراهي شش انجمن فعال در زمينه كودكان و حضور افتخاري گروهي از هنرمندان و ورزشكاران در سايت ورزشي برج ميلاد برگزار شد. در اين جشنواره در كنار مسابقه دوستانه فوتبال با همراهي پيشكسوتان فوتبال، رقص محلي، اجراي موسيقي زنده، گفتوگو با مهمانان هنرمند و ورزشكار نيز داشتيم. در كنار اين جشنواره نمايشگاهي به نفع هزينه تحصيل ۴۴۰ كودك بازمانده از تحصيل نيز برگزار شد كه غرفههاي اين نمايشگاه شامل صنايع دستي، هنري، غذاهاي خانگي و... بود.
از منظر خود اين كودكان برگزاري مراسمي از اين دست چقدر موثر است و آيا نميتوان گفت با اضطرابي تحت عنوان نبودن و نداشتن خانواده تفريح كردن براي يك كودك عملا معنايي ندارد؟
با وجود تلاشي كه نهادهاي خودجوش يا حتي دولتي انجام ميدهند تا اين كودكان احساس خلأ نكنند و در ارائه بازي و سرگرمي به آنها اين تصور ايجاد نشود كه آنها فرقي با ساير كودكان دارند، اما به هر حال اين كودك دوست دارد حتي در بدترين حالت كه خانواده او مشكلات بد يا سوءرفتار با او دارند باز هم در كنار خانواده و با خانواده تفريح و بازي كنند ولي نميتوان منكر تاثير امكان تفريح و بازي براي كودكان كار توسط نهادهاي حمايتي در روحيه و بازيابي شخصيت اين كودكان شد. بخش زيادي از توجه و تمركز نهادهاي حمايتي در زمينه حقوق كودكان نيز متوجه همين مساله است؛ مسالهاي كه باعث ميشود تفاوت ساختاري و بنيادي كه اين كودكان آسيب ديده اجتماعي از خودشان در مقياس با ديگران دارند تا حد زيادي برطرف شود. حضور پدر و مادر و همچنين برخورداري از حمايت آنها در سنين كودكي مساله مهم و شايد بتوان گفت اصليترين مساله در زمينه رشد كودكان در همه ابعاد است و كودكان كار بيشك از اين نعمت بزرگ محروم هستند، بنابراين نبايد گذاشت آنها زياد اين خلأ را احساس كنند.
در تفريح، سرگرمي و تخليه هيجان تا چه اندازه ميتوان جلو ناهنجاري و بزهكار شدن يك كودك كار در آينده را گرفت؟
كودكان كار بزه ديدگاني هستند كه احتمال بزهكار شدنشان در آينده زيادتر از سايرين است. در قالب داستانهاي نمايشي و فيلمهايي كه در نهادهاي حمايتي از اين كودكان براي آنها نمايش داده ميشود سعي ميشود اين مساله گنجانده شود و كتابهاي داستاني و غيرداستاني براي آموزش اين كودكان كه از نعمت داشتن پدر ومادر و تربيت شدن توسط آنها محرومند، در نظر گرفته شده است. كودكان كار به لحاظ اجتماعي آسيب ديده هستند و همين زمينه ارتكاب جرايم در آنها در آينده را بيشتر ميكند ولي اين به معناي اين نيست كه اين كودكان لزوما بزهكار ميشوند و نبايد با سوءتعبير و سوءنگاه اين كودكان را از كودكي به اين سمت سوق داد.
دورنماي كلي وضعيت كودكان كار در كشور و اينكه رسيدگي به مشكلات آنها در چه وضعي است؟
نگاهي اجمالي به برنامه ششم توسعه و بودجه سالانه كشور نشان ميدهد بودجه بهزيستي و ساير نهادهاي حمايتي از آسيب ديدگان اجتماعي هنوز هم نه تنها در اولويت نيستند، بلكه مورد بيتوجهي و غفلت قرار ميگيرند. اميدوار بوديم در دولت يازدهم و در سايه توجه بيشتر به حوزه اجتماعي و معضلات اجتماعي كشور به موضوع افراد آسيب ديده هم توجه بيشتري شود.
منبع: آرمان