کمتر از یک هفته دیگر به انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی مانده و گرچه حضور زنان در این رقابت با چهار سال گذشته تفاوت چشمگیری نداشته، اما به نظر میرسد مطالبات زنان از نمایندگان مجلس بیشتر و محسوستر شده است، بهطوری که حتی برخی کاندیداها بر آن شدهاند تا در تبلیغات انتخاباتی خود پیگیری مطالبات زنان را نیز مطرح کنند. اما مطالبات زنان چیست؟ در این باره با زهرا نژادبهرام، پژوهشگر و فعال حوزه زنان گفتوگو کردهایم.
عمدهترین خواست جامعه زنان از انتخابات پیش رو و مجلس آینده چیست؟
مردم در انقلاب 57 تلاش کردند تا به کرامت انسانی که خدا برای آنها در نظر گرفته است و پیش از آن محقق نبود، دست پیدا کنند. در این میان موضوع زنان از جدیترین موضوعات بود و در حال حاضر نیز مطالبات جدی در این حوزه مطرح است؛ مطالباتی که روی زمین مانده است. درواقع عمدهترین چالش زنان کشور ما این است که در تصمیمگیریها دخالت داده نمیشوند و نظراتشان در تصمیمسازیها دیده نمیشود. زنان امروز در سه مساله اصلی مشکل دارند که باید به آن بهعنوان مطالبات جدی زنان نگاه کرد.
آیا در این حوزه با مشکل کمبود قوانین روبهرو هستیم یا نگرشها بهگونهای است که زنان دیده نمیشوند؟
براساس فصل سوم قانون اساسی، تمام آحاد ملت در برابر قانون برابر هستند و باید از مسکن، شغل، آزادی و حق انتخاب برابر برخوردار باشند. این فصل قانون، زن و مرد نمیشناسد؛ اما شاهدیم که بیکاری زنان رقم بالای 20 درصد را دارد. زنان این موضوع را ناشی از تبعیض قوانین میبینند. این ناشی از سرمایهگذاری نکردن برای جذب زنان است. وقتی نرخ بیکاری مردان 9 درصد، نرخ بیکاری زنان 20 درصد و از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده 25 درصد است، نشاندهنده تبعیض و کمبودن قوانین حمایتی برای حضور و توانمند کردن زنان کشور است. کشوری که این میزان سرمایهگذاری کرده تا زنان آن تحصیل کنند، این توانمندی را چطور استفاده میکند؟ از سوی دیگر در قوانین مربوط به فردیت و حقوق انسانی حتما باید بازنگری جدی صورت گیرد. ما نیازمند بازخوانی قوانین هستیم. ما نیازمند این هستیم که دولت به صورت جدی نسبت به منافع نیمی از جامعه توجه داشته باشد. ما بهشدت نیازمند این هستیم که نظام سیاسی کشور نیمی از جامعه را بهخوبی ببیند. زنانی که این میزان تلاش میکنند و در جایجای جامعه حضور جدی دارند، از خانواده تا جایگاههای مختلف دانشگاهی و علمی، چرا باید موضوعات حقوقی اعم از موضوعات خانواده در مورد آنها دیده نشود؟
در حوزه تصمیمگیریها چه قوانینی میتوان وضع کرد تا زنان حضور جدیتری در جامعه داشته باشند؟
چرا نباید قوانین بهطوری تنظیم شود که تسهیلاتی را برای بخش خصوصی و غیرخصوصی ایجاد کند تا بخشی از نیروهای مدیریتی خود را از زنان در نظر بگیرند. مثلا با در نظر گرفتن معافیتهای مالیاتی و تسهیلاتی، شرکتهای خصوصی را برای استفاده بیشتر از زنان در عرصه مدیریت ترغیب کند. این تجربهای است که در همه دنیا از آن استفاده شده است. در این صورت زنان تجربه مدیریتی خود را به نمایش میگذارند. ما هنوز نتوانستهایم یک تجربه مدیریتی از زنان به نمایش بگذاریم. یک دوره کوتاه در دوره وزارت مرضیه وحیددستجردی داشتیم که متاسفانه به پایان نرسید. زنان بهعنوان نیمی از جامعه به دنبال این هستند که مجلس قوانینی را مصوب کند و دولت و نظام سیاسی و حقوقی کشور را مکلف کند تا بخشی از مدیریتهای عالی کشور را به زنان بسپارند. مجلس باید قانونی را وضع کند تا دولت را مکلف کند درصدی از مدیریتهای ارشدش را به زنان بسپارد. مثلا سالانه سه یا دو درصد تا پایان برنامه ششم توسعه، افزایش مدیریت زنان را داشته باشیم.
یکی از مشکلات جدی جامعه امروز ما زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار است که نیازمند حمایت هستند. در این حوزه باید چه کاری انجام داد؟
اگر زنان وارد حوزههای مدیریتی شوند ما دیگر زن سرپرست خانوار نخواهیم داشت که نیازمند به کمک من و شما و نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد باشد؛ چراکه خودش این امکان را پیدا میکند که هزینههایش را تامین کند؛ چون ما توانستهایم او را به خودباوری برسانیم.
ما به جای افزایش نهادهای خیریه باید نهادهایی را که در حوزه توانمندی زنان فعالیت میکنند، افزایش دهیم. ما نیاز به توسعه کمیته امداد نداریم، بلکه نیازمند این هستیم تا فرصتهای جامعه را با درایت قانونگذاری توزیع کنیم.
منبع: فرهیختگان