گلاره كلانتري / ممکن است طرح گشت ارشاد نامحسوس، سازمان یافته علیه دولت حاضرباشد. تغییر پوشش از لحاظ ایدئولوژیک برای افراد پذیرفته نیست و فقط میخواهند به رفتار عرفی نزدیک باشند. با اجرای طرح گشت نامحسوس پدیده بیاعتمادی سیاسی رخ میدهد و مردم نسبت به دولت بیاعتماد مي شوند. این طرح نه تنها برای زنان، امنیتی در پی نخواهد داشت بلکه موجب میشود ترس در میان آنان بیش از پیش موج بزند.
«گشت ارشاد»، موضوعیت که در سالهای اخیر همواره به چالش اجتماعی در پذیرش و تاثیر پذیری از آن به چالش اجتماعی بدل شده است. در سالهاي اخير با پایان یافتن فصل سرما و آغاز گرم شدن هوا، دغدغههایی برای زنان، از جنس پوشش و حجاب در جامعه ايجاد مي شود. دغدغههایی که هر سال مطرح میشود و گویی هیچگاه قرار نیست که پایان یابد. حدود ۱۱ سال است که طرح گشت ارشاد با زنان همراه است و همواره تلاش برای تاثیر گذاری بر جامعه و نوع پوشش افراد را دنبال کرده است. طرحی که از چند روز قبل، شکل تازهای نیز به خود گرفته و ۷ هزار نیروی نامحسوس امنیت اجتماعی وارد صحنه شدهاند تا در کنار ماموران محسوس، بر رفتارهای اجتماعی شهروندان اثر گذاری داشته باشند. این طرح، در همان ساعات اولیه اعلام توسط پلیس تهران، با واکنشهای مختلفی از سوی رسانهها، کارشناسان و مردم مواجه و سوالهای زیادی درباره چرایی و چگونگی اجرای آن مطرح شد. پس از این واکنشها، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور نیز دو روز قبل اعلام کرد : «بعد از بررسیهای انجام شده قرار است نیروی انتظامی گشتهای ارشاد را به همان روال قبلی یعنی به صورت کاملا محسوس و آشکار ادامه دهد و غیرمحسوس بودن گشتهای ارشاد مختص امنیت اجتماعی باشد، نه اخلاقی.» گویا گشت ارشاد به صورت محسوس یا نامحسوس به عنوان تنها راهکارمشخص مسئولان برای کنترل نوع پوشش و حجاب افراد در جامعه مطرح است. از این رو، در گفتوگو با «محمد امین قانعی راد» ، استاد دانشگاه و رئیس انجمن جامعهشناسان ایران، به بررسی اثرات اجرای طرح گشت ارشاد در سالهای گذشته و اجرای محسوس و نامحسوس آن در سال جاری پرداخته ایم. وی در همین زمینه به وعدههای رئیس جمهور درباره اینکه نباید در زندگی خصوصی افراد دخالت کرد، اشاره کرده و میگوید: اگر موضع رئیس جمهور در حد حرف باقی بماند، در انتخابات سال آینده با مشکل روبه رو خواهد شد، چرا که او در سال ۹۲ طرحهای گازانبری و ضربتی را مورد انتقاد قرار داد. بنابراین در این شرایط باید به جای مواضع نظری، اقدامات اجرایی و قاطع از خود نشان دهد. رای دهندگان سال ۹۲ به این امید آقای روحانی را انتخاب کردند که سیاستهای حوزه اجتماعی ضربتی نباشد و در این زمینه تغییر ایجاد شود. اگر اجرایی شدن این طرح ادامه داشته باشد، ممکن است مردم رئیس دولت کنونی را به دیده کاندیدا برای انتخابات سال ۹۶ نگاه نکنند، چرا که مردم معتقدند رئیس جمهوری که نتواند طرحهای اجتماعی را خنثی کند، ناتوان است.
در ادامه گفت و گوی «قانون» با این استاد دانشگاه را میخوانید.
در سالهای گذشته طرح گشت ارشاد به عنوان ابزاری برای کنترل نوع پوشش و رفتار ظاهری افراد اجرایی شده است. اکنون نیز این طرح شکل محسوس و نامحسوس به خود گرفته، آیا این طرحها در نوع رفتار اجتماعی افراد تاثیرگذار است؟
یکی از اهداف گشت ارشاد در خیابانهای شهر، تلاش برای تغییر رفتار زنان جامعه است به این معنا که متولیان طرح گشت ارشاد میخواهند از نظر حجاب و پوشش، تغییری را در پایتخت به وجود بیاورند. مسئولان از ۱۱ سال پیش در کشور طرحهای مختلفی را در زمینه حجاب و پوشش زنان اجرایی کردند اما این طرحها نتيجه معکوس به بار آورد، به طوری که زنان نسبت به گذشته از نظر پوششی متفاوتتر شدند، طرح گشت ارشاد نامحسوس نیز مانند طرحهای مشابه قبلی با شکست مواجه خواهد شد، چرا که از ابهامات زیادی رنج میبرد.
به نظر شما این طرح چه پیامدهايی میتواند به دنبال داشته باشد؟
این طرح پلیس – گشت نامحسوس - میتواند برای دولت دستاوردهای نامطلوبی درپی داشته باشد. اجرای هرگونه طرح و برنامهای به خصوص در حوزههای اجتماعی را باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین ابعاد مورد توجه در اجرای هر طرحی این است که آیا اجرای آن، دولت را به عنوان نهاد قانونی و اصلی کشور تضعیف میکند یا خیر؟ دولت به عنوان نهاد اجتماعی در ذهن شهروندان جایگاهی دارد که این جایگاه نباید تضعیف و متزلزل شود. این در حالی است که با اجرای طرح گشت نامحسوس پدیده بیاعتمادی سیاسی رخ میدهد به این معنا که مردم نسبت به دولت بیاعتماد شده و حیثیت آن مخدوش میشود. بنابراین، یکی از اساسیترین پیامدهای طرح گشت ارشاد نامحسوس، کاهش منزلت نهاد دولت در جامعه خواهد بود.
یعنی معتقدید این طرح از طریق گروههای خاصی به منظور تضعیف نهاد دولت سازماندهی شده است؟
ممکن است طرح گشت ارشاد نامحسوس سازمانیافته علیه دولت حاضرباشد. احتمال دارد نیرویهای تندرو برنامه ریز این طرح باشند. لازم است در اینجا بین نیروهای تندرو و اصولگرا تفکیک قائل شويم چرا که لزوما تمامی اصولگراها، تندرو نیستند. تندروها معتقد هستند به هر قیمتی باید رابطه دولت و مردم مخدوش شود و درذهن مردم نسبت به کارایی دولت تردید به وجود آید. البته مردم آگاه هستند که طرح گشت نامحسوس از برنامههای آقای روحانی نیست. تندروها امیدوارند این سوال در ذهن مردم شکل بگیرد که چرا آقای روحانی با این طرح مقابله نمیکند؟ و صرفا مخالفت خود را به سخنرانی انتقاد آمیز محدود کرده است، از این منظر آنها بر این باورند ممکن است مردم به این نتیجه برسند كه روحانی برای خنثی کردن این گونه طرحها ناتوان است و فرد ناتوان در انتخابات سال آینده نمیتواند رئیس جمهور باشد. درنتیجه نگاه جامعه نسبت به شخص آقای روحانی منفی میشود. در حال حاضر تندروها تصمیم دارند دولت روحانی را تضعیف کنند اما آنها به این نمیاندیشند که این اقدامشان به نفع چه کسی تمام خواهد شد. در صورتی که اگر عقلانیتی در پس این طرحها وجود داشت، باید فکر میکردند که اینچنین اقداماتی چه پیامدهایی دارد. این حرکت اگر با برنامه از پیش طراحی شده باشد، به تضعیف دولت منتهی و اگر برنامهای در کارنباشد نیز آنقدر طرح نسنجیدهای است که درعمل به تضعیف نهاد دولت منجرمی شود. از منظر دیگر، نهاد دولت جایگاهی صرفا سیاسی ندارد، بلکه پدیدهای است فرهنگی _ اجتماعی که روی رفتار شهروندان تاثیر میگذارد و معمولا شهروندان با توجه به درکی که نسبت به دولت دارند رفتار میکنند. به طور مثال، زمانی که کشورتوسط دولتی منزوی اداره میشود رفتار شهروندان نیز منزویتر میشود. نباید تاثیری که رفتار سیاستمدارها روی فرهنگ عمومی و شهروندی میگذارند را نادیده گرفت. تضعیف دولت منجربه ضعف افکار عمومی میشود. در شرایطی که بدنه نهاد دولت متزلزل میشود، رفتارهای مردم کنترل ناپذیرتر، ناشناختهتر و رمز آلودتر میشود و در نهایت با جامعهای آمیخته با هرج و مرج مواجه خواهیم بود.
آیا میتوان این طور برداشت کرد که کنترل محسوس و نامحسوس پوشش افراد، برای آنها امنیت میآفریند؟
این طرح نامحسوس نه تنها برای زنان امنیتی در پی نخواهد داشت بلکه موجب میشود ترس در میان آنان بیش از پیش موج بزند، چرا که در این شرایط اعتماد به دیگران در جامعه وجود ندارد وزنان دیگران را به مثابه خطر برای خودشان در ذهن تلقی میکنند. دختران به طور خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر فضای رعب و ترسی که ایجاد شده قرار میگیرند. البته نباید فراموش کرد که وقتی چنین مسئله ایرخ می دهد ممکن است افرادی که پوشش متفاوتی داشته باشند این ارز شها را تضعیف کنند و افرادی که محجبهتر در اجتماع تردد میکنند را با انگشت اتهام نشانه بگیرند که او گشت ارشاد نامحسوس است. بنابراین، بیاعتمادی به دیگران در جامعه دامن زده شود. به عنوان مثال قبل از اینکه طرح گشت ارشاد نامحسوس اجرایی شود، دخترانی که حجاب شان مقداری متفاوت بود، بافردی که حجاب کاملی داشت، دوست بودند، اما ممکن است با این طرح این رابطه از هم گسسته میشود. در این موقعیت افرادی که حجابی مطابق با تعریف گشت ارشاد دارند، از سوی بیشتر زنان و دختران که چنین حجابی ندارند با برخوردهایی مواجه میشوند که در شأن جامعه پویا و رو به رشد نیست. شاید دختری که تا قبل از این با پوشش متفاوت در اجتماع حضور داشته است برای اینکه از نگاهها نامحسوس و برای فرار از ترسی که به جامعه تزریق شده، پوشش مورد نظر متولیان طرح را برای خودش انتخاب کند. اما به هر حال این تغییر پوشش از لحاظ ایدئولوژیک برایش پذیرفته نیست، فقط میخواهد به رفتار عرفی نزدیک باشد! تا از تبعات با حجابی و بیحجابی مصون باشد. بلکه فقط با اجبار جامعه، نوع دیدگاه خودشان را نسبت به حجاب تغییر میدهد. بنابراین میان نوع انتخاب حجاب و باور قبلی فاصله عمیقی شکل میگیرد. در اصل با هر سناریویی که به این طرح مینگریم، به ضرر اهداف متولیان آن است.
سوال دیگر این است که آیا بهتر نیست اجرای طرحهایی برای امر به معروف و نهی از منکر از سوی گروه های مردمی انجام شود؟
البته در این رابطه هم باید ضوابط و قوانین حاکم باشد و نمیشود به بهانه امر به معروف و نهی از منکر هرگونه برخوردی را انجام داد. اما مسئلهای كه تمایل دارم به آن اشاره کنم این است که اجرای طرح گشت نامحسوس از سوی پلیس از یک پارادوکس بزرگ رنج میبرد. اساسا پلیس نمیتواند و نباید به امر ترویج اخلاق بپردازد. ماموریت اصلی آن اجرای قانون است و پلیس با قانون شناخته میشود. اما ترویج اخلاقیات وظیفه خانواده، گروه همسالان، مدارس، دانشگاهها و دیگر مراکزی است که در نفس خود چنین کارکردی دارند.
منبع: قانون