علی اسماعیلی عضو هیأت علمی دانشگاه
در دانشنامه سیاسی آشوری، شهروند (citizen) اینگونه توصیف شده است: «شهروند فردی است در رابطه با یک دولت، که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر، در برابر دولت تکلیفهایی به عهده دارد». آنچه مورد تأیید همگان است، توجه به دو بعد کلیدی در تعریف مفهوم شهروندی است: ١) تعهدات و مسئولیتهایی که فرد نسبت به اجتماع خویش دارد؛ ٢) حقوقی که اجتماع باید نسبت به فرد فراهم کند و خود را ملزم به رعایت آن کند.
آنچه در زیر میآید، برخی از حقوق اساسی یا بنیادی است که تضمین میکند یک شهروند در جامعهاش آزاد است؛ اینها حقوق مدنی، اقتصادی و سیاسی هستند. هر کسی حق زندگی دارد؛ هر شخص بهعنوان عضو جامعه، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است تا با مساعدت ملی و همکاری بینالمللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری برای حفظ حیثیت و کرامت و رشد آزادانه شخصیت خود را، با توجه به منابع (مادی و معنوی) هر کشور، به دست آورد. هر فرد باید حق کار کردن، انتخاب آزادانه شغل، استراحت کردن و فراغت و تفریح و دستمزدی که زندگی آبرومندانهای را برای او تأمین کند، داشته باشد. همچنین، شهروندان بایستی از زندگی شاد همراه با امید به آیندهای بهتر از بدو تولد و در همه محیطهای اجتماعی برخوردار شوند. حق تمامی شهروندان است که از امکانات آموزشوپرورش رایگان تا یک سطح مطلوب و نیز وسایل و امکانات تحصیلات عالی بهرهمند شوند.
تنظیم برنامههای عمومی و تصویب قوانین و مقررات کشور باید چنان باشد که هر شهروند علاوهبر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای شرکت فعال در اداره امور کشور را داشته باشد. رأی دادن و نامزد شدن در انتخابات، تصدی مسئولیت در سطوح مختلف حکومت و... جزو مهمترین حقوق سیاسی شهروندان بهشمار میآید، چراکه بدون آنها، یک شهروند نمیتواند در قدرت سیاسی کشورش و نیز در تدوین قوانین حکومت نقش کلیدی و موثری ایفا کند.