گفتوگوی اجتماعی؛ تنها راهبرد تامینکننده امنیت داخلی و اجتماعی بعد از توافق هستهای است.
شاید تصاویر شادی مردم که در تابستان گذشته و بعد از امضای توافقنامه هستهای ایران و قدرتهای جهانی در خیابانهای تهران و دیگر شهرها ثبت شد، از آن تصاویری باشد که تا سالها در خاطر خیلیها بماند، مردمی که بعد از سالها به نتیجه رسیدن پرونده هستهای ایران خیابانها را برای شادی انتخاب کردند و در شعارها و حرفهایشان از مذاکرهکنندگان هستهای تشکر کردند.
حالا و بعد از گذشت چندماه از امضای برجام، این جامعهشناسان و اقتصاددانان هستند که ایرانِ بعد از اجرای برجام یا همان دوران پساتوافق در ایران را بررسی میکنند. هفته گذشته بود که تعدادی از جامعهشناسان و استادان ارتباطات وضع فرهنگی بعد از پساتوافق در ایران را در نشست «پساتوافق و فرهنگ» بررسی کردند و دو روز پیش نوبت به نشست «پساتوافق و جامعه» رسید.
در این نشست که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، «محمد امین قانعیراد»، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، «جواد میری»، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، «جعفر توفیقی»، وزیر پیشین علوم و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، «حسین غریبی»، استاد دانشگاه تربیت مدرس و «حمیدرضا جلاییپور»، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و جامعهشناس سخنرانی کردند.
«حسین غریبی»، استاد دانشگاه تربیت مدرس نخستین سخنران این نشست بود. او که عنوان سخنرانیاش «نقش ارتباط علمی در اقتدار اجتماعی» بود. گفت که برای قدرت ملی درجهان، ٢٨ مدل شناسایی شده و در هریک از این مدلها شاخصهای مختلفی وجود دارد: «درمجموع ٢٧ شاخص در بخشهای متفاوت اجتماعی، سیاسی، دفاعی، سرزمینی، اقتصادی، فرهنگی و... برای قدرت ملی تعریف شده است. جمعیت و ویژگیهای کمی و کیفی آن یکی از شاخصهای مهم است که در زیرمجموعه اجتماعی قرار میگیرد. روحیه ملی، صفت ملی، خصوصیت ملی و تجانس نژادی از دیگر شاخصهای این مدلها هستند.»
غریبی گفت که در دنیا مدلهای مدیریت متفاوتی درحوزه ارتباطات علمی تعریف شده و این درحالی است که در ایران در دوره تحریم از این دورهها محروم شده بودیم: «در دوران پساتوافق مدلهای مختلف مدیریتی میتواند به کمک ما بیاید تا از آن استفاده کنیم. درحال حاضر کانالهای ارتباطات علمی ما بسیار محدود است و ارتباطات ما به مقالات علمی در ژورنالهای بینالمللی محدودشده و همه به آن افتخار میکنند. اگر ما بتوانیم این کانالها را از فضای مقالات جدا کنیم و به کانالهای متفاوت ارتباطات علمی گسترش دهیم، میتوانیم به سوی قدرت علمی پیش برویم.» او ادامه داد: «افزایش ارتباطات میتواند در سطح ارتباطات علمی داخلی هم تاثیرگذار باشد چراکه درحال حاضر فعالیتهای علمی ما به جشنوارههای داخلی مانند خوارزمی محدود شده است. درحالی که با افزایش ارتباطات علمی، سطح مشارکتهای علمی ما بالا خواهد رفت. از طرف دیگر دنیای امروز دنیای دیجیتال است و در دوره تحریمها، بخش زیادی از ارتباطات دیجیتال دنیا از دست ما رفته بود، درحالی که در دوران بعد از تحریم میتوانیم از این فضای بسیار مهم استفاده کنیم و این در انسجام ملی ما تأثیر زیادی خواهد داشت.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید به دنبال این باشیم که یک راه ارتباط علمی، پس از توافق با سایر کشورها پیدا کنیم، گفت: «امروز کانالهای ارتباطی ما محدود است. بدین شکل که مهمترین راه ارتباطهای علمی ما به انتشار مقالات علمی و ISI محدود شده و این درحالی است که حتی در سالهای اخیر، بخش مهمی از مقالات ما در ژورنالهای بسیار معتبر جهانی به چاپ نمیرسید و این درحالی بود که در گذشته، ما به راحتی مقالاتمان را در ژورنالهای متفاوت به چاپ میرساندیم اما امروز همان ژورنالها اعلام میکنند که مقالات شما در چارچوب برنامههای تعریفشده ما نیست. به همین خاطر شاید بتوان گفت عامل اصلی این موضوع، تحریمهاست.»
او ادامه داد: «درفضای بعد از تحریمها ما میتوانیم از فضای دیجیتال استفاده کنیم. دنیای دیجیتال در فضای پساتحریم یک دنیای جدید است که با استفاده از آن و با استفاده از فناوری اطلاعات میتوانیم کارخانهها، نظام اقتصادی و بانکی و صنعت خود را متحول کنیم. نگاهکردن به الگوهای سایر کشورها میتواند فضای جدیدی را برای ما ایجاد کند. تمام کسانی که در دنیا برای به دست آوردن قدرت تلاش میکنند، از ارتباطات علمی هم استفاده میکنند.» در ادامه این نشست «جواد میری»، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی گفت: برجام را میتوان به صورت امکان توسعه متوازن تعریف کرد: «ما پس از توافق میتوانیم با توجه به جغرافیای فکری و سیاسی و با ایده توسعه با دیگر کشورها ارتباط برقرار کنیم. درهفته گذشته اتفاقاتی مرتبط با آذریزبانهای کشورمان افتاده است و دربعضی شهرهای آذربایجان ما در اعتراض به برنامه فیتیلهایها، کمی ناآرامی رخ داد و بعضی افراد احساس کردند که به آنها توهین شده است؛ البته بعضی دیگر هم صحبتهای مطرحشده در برنامه فیتیله را مزاح دانستند اما بحث اصلی اینجاست که صحبتهایی که دراینباره مطرح شد، مانند تمام مسائل ایران کمکم به فراموشی سپرده میشود.
میری با بیان اینکه ما در مطالعه اقوام باید نگاه سوژهای داشته باشیم، گفت: «ما باید قومیت افراد را مبنای مطالعه خود قرار دهیم. وقتی یک اتفاق در مرکز یک کشور میافتد، همان اتفاق در شهرهای حاشیهای رنگ و بوی جهانشمولیاش کمتر میشود و رنگ و بوی قومی، نژادی و مذهبی میگیرد. بهعنوان مثال در ٨سال گذشته براساس اتفاقاتی که افتاد، دانشگاهها در شهر تهران تضعیف شد؛ در این شهر اساتید خواستههای خود را به گونه دیگر مطرح کردند اما در منطقه تبریز و کردستان این موضوع رنگ و بوی قومیتی به خود گرفت.»
«حمیدرضا جلاییپور»، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او در ابتدای سخنانش گفت که ابتدا باید دید چرا توافق هستهای برای جامعه ما مهم است: «از طرف دیگر باید این موضوع را بررسی کرد که چالش سیاسی پس از این توافق حول چه موضوعی شکل میگیرد و پارادوکس پس از توافق کجاست. جواب سوال چرا توافق برای جامعه ما مهم است، این است که ایران در دوران تحریم در معرض تهدیدهای بینالمللی و بهویژه در بند ٧ قرار گرفته بود و حالا موضوع این است که ایران با گفتوگو از این تهدیدات بینالمللی خارج شده و میشود. مطالعات و بررسی تاریخ نشان میدهد کشوری که در بند ٧ شورای امنیت قرار بگیرد، تجربه و سرنوشت خوبی نخواهد داشت اما ایران توانست با عملکرد عقلانی از این تهدید بینالمللی خارج شود. ازطرف دیگر ما درحال حاضر با شرایط بحران اقتصاد، تورم رکودی و میلیونها جوان بیکار روبهروییم که پساتوافق میتواند به مرتفعکردن اینها و رساندن ایران به رشد اقتصادی کمک کند.»
او گفت: «در زمان تحریم، جامعه ایران با آسیبهای فزاینده اجتماعی روبهرو شد. نخستین این آسیبها فرسایش سرمایه اجتماعی و اخلاقی درجامعه است که مطالعات زیادی در سالهای گذشته وجود آن را در جامعه ایرانی تأیید کرد. از طرف دیگر ما در این سالها دیدیم که آسیبهای اجتماعی مختلف روز به روز افزایش پیدا کرد؛ مثلا ایران اوایل انقلاب ٢٠٠هزار معتاد داشت و حالا به گفته نیروی انتظامی دومیلیون و به گفته فعالان اجتماعی، حدود سهمیلیون و٧٠٠هزار معتاد در ایران وجود دارد. از طرف دیگر آمارها نشان میدهد که درحال حاضر حداقل ١٠میلیون نفر ساکن سکونتگاههای غیررسمی و متزلزلاند که دچار مشکلات جدی هستند.» جلاییپور ادامه داد: «از نظر من این توافق به امنیت ما کمک میکند و شرایط مساعد کسبوکار اقتصادی را تمهید میکند. اما در این میان چالش مهم بعد از توافق هستهای در ایران این است که نیروهای جامعه که در ارتباط با حرکت جامعه به سوی توسعه نیاز ماست، دو دسته شدهاند؛ دستهای که به دنبال توسعهاند و دستهای که به دنبال نوع خاصی از تغییرند.»
این جامعهشناس گفت: «آنچه پس از توافق هستهای در صحنه عمومی دیده میشود، آن است که بین دولت و دسته دوم برای توسعه ایران و تغییرات، چالشی شکل گرفته است. دسته اول دنبال توسعه همهجانبه و متوازن در سطح کشور هستند و به دنبال توسعه تک خطی نیستند اما در هر وجه توسعه، مقاومت صورت میگیرد با این حال تأکید میکنم و باید بدانیم که توسعه پس از توافق و برجام، بحران اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران را مرتفع میکند. درواقع دسته اول به دنبال گشایش سیاسی و به نظر میرسد دسته دوم به دنبال کنترل سیاسی است؛ ما باید به جایی برسیم که به جای اینکه فردی برای هیأت علمیشدن، از نفوذ و رابطه استفاده کند، از طریق انتخاب شایستهسالارانه، افراد عضو هیأت علمی یک دانشگاه شوند یا اینکه نشریات از آزادی کافی برای بیان دیدگاههای خود برخوردار باشند که درواقع این موارد، بخشی از توسعه فرهنگی است. توسعه فرهنگی به این معناست که ما حقیقتجویی را بپذیریم.»
این جامعهشناس در ادامه مهندسی فرهنگی را یکی دیگر از خصوصیات دسته دوم درجامعه دانست: «در مهندسی فرهنگی عدهای نظرات خود را به دیگران تحمیل میکنند. کسانی که به دنبال مهندسی فرهنگی هستند، تلاش میکنند درجامعه به نیروهای مختلف بگویند چه کار فرهنگی را باید انجام دهند، از چه دستگاهی استفاده کنند و درچه حوزهای فعالیت داشته باشند. درواقع باید بگویم دسته دوم جامعه را مطیع میخواهند و حداقل اینکه اگر مطیع نباشند، بترسند.»
جلاییپور در ادامه گفت که برای رسیدن به توسعه باید قدرت اجتماعی و سیاسی با هم برابر شود: «بعد از توافق، شرایط خوبی در ایران فراهم شده و امید دربین مردم زیاد شده است. ما درحال حاضر میبینیم که به هر دلیلی، مردم امیدوار شدهاند و این درحالی است که رئیسجمهوری قبلی، ٨سال بین مردم پول توزیع کرد و کسی امیدوار نشد اما حالا و با اینکه روحانی در بدترین شرایط اقتصادی کشور، دولت را تحویل گرفت، همچنان بین مردم محبوب است چون توانسته مردم را با توافق هستهای امیدوار کند.»
«جعفر توفیقی»، وزیر پیشین علوم و استاد دانشگاه تربیت مدرس، دیگر سخنران این نشست بود. او ابتدا گفت که برجام یک گام اولیه است و باید با واقعبینی با آن برخورد کرد: «ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که همه نقطهضعفهای ما مربوط به قبل از برجام نیست؛ چراکه قبل از برجام هم ما میتوانستیم خیلی کارها را انجام دهیم اما تحریمها بهانهای برای انجامندادن کارها شده بود. بنابراین همانطور که همه ضعفهای ما ناشی از تحریمها نبود، بعد از برجام هم تضمینی برای از بین رفتن این ضعفها نیست. برجام یک فرصت بالقوه است و تمام مسائل کشور باید به دقت برنامهریزی شود تا بتوانیم این فرصت بالقوه را به عمل تبدیل کنیم وگرنه این فرصت به راحتی میتواند از بین برود.» او گفت: «نکته دیگر این است که قبل از برجام، عملا درکشور فضای باثباتی برای برنامهریزی وجود نداشت یا لااقل این یک بهانه بود که هرجا صحبت میشد، میگفتند باید ببینیم تکلیف پرونده هستهای چه میشود. در دوران تحریمها، فضای برنامهریزی کشور دچار اختلال شده بود و همه وانمود میکردند که باید تصمیمات کوتاهمدت گرفت اما در فضای بعد از برجام میتوان برنامهریزی کرد. درحال حاضر ایران اقتدار خود را حفظ کرده و کمکم وارد جامعه جهانی میشود. این فضا، فضای بازگشت امید است. از طرف دیگر ما درحال حاضر یکی از کشورهای بزرگ مهاجرفرست هستیم؛ تعداد زیادی از کسانی که در سالهای گذشته از ایران مهاجرت کردهاند، معاند نظام نبودهاند بلکه به دنبال علم و پیشرفت بودند. حالا و برجام فضای بلاتکلیفی و ناامیدی را رفع کرده و این فضا را ایجاد کرده که نخبگان به کشور بازگردند و همزیستی مسالمتآمیزی را درکشور خودشان داشته باشند؛ مانند موجی که بعد از سال ٧٦ اتفاق افتاد و تعداد زیادی از بورسیههای وزارت علوم به کشور برگشتند.»
توفیقی ادامه داد: «ما باید زمینه را برای پذیرش دانشجویان خارج از کشور آماده کنیم. دانشگاهها صندلی خالی بسیاری دارد که میتواند سرمایه بزرگی درجذب دانشجوی بینالمللی باشد. براساس آمار حدود پنجمیلیون دانشجو در کشورهای دیگر مشغول به تحصیل هستند و سهم ما از این میزان بسیار ناچیز است.» او در ادامه با بیان اینکه پیش از برجام فضای سیاسی کشور چند قطعه شده بود، گفت: «به عنوان مثال حتی بحثها و طرحهای سیاسی به وزارت علوم هم کشیده شده بود و دیدیم که آقای دکتر روحانی مجبور شدند چندین وزیر علوم به مجلس معرفی کنند، حتی وزیر علوم دولت هم استیضاح شد. برای همین معتقدم چون توسعه علمی نیاز به آرامش و وجود نداشتن تنش درفضای سیاسی دارد، باید از اینکه اهداف سیاسی به دانشگاهها راه پیدا کند، دوری کرد زیرا اهداف سیاسی درواقع دانشگاه را به ابزار سیاسی تبدیل میکند.»
توفیقی ادامه داد: «مهمترین چالش درکشور ما توسعه تکنولوژی است. به جز بحث هستهای که فرزندان ما با زحمت و هزینه زیاد توانستند در دانشگاهها به تکنولوژی هستهای دست پیدا کنند، در دیگر حوزهها، ما در بحث توسعه تکنولوژی دچار یک غفلت چند ١٠ساله شدهایم. با حصول توافق میتوان با هزینه کمتر به تکنولوژی دست یافت اما حواسمان باشد نباید اینگونه باشد که بگوییم حال که توافق صورت گرفته است، کشورهای خارجی بیایند و صنعت ما را بچرخانند. باید مراقب باشیم دچار غفلت نشویم به عبارتی باید دانش و تکنولوژی را با برقراری تعامل با کشورهای توسعهیافته از خارجیها بگیریم و درعین حال، از آنها آموزش هم ببینیم تا ایرانی، خودش وارد عرصه صنعت شود. در غیراین صورت ما درچند سال آینده فاقد تکنولوژی خواهیم بود.»
«محمدامین قانعیراد» رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و استاد دانشگاه تهران هم در ادامه نشست «پساتوافق و جامعه» با بیان اینکه ما پس از توافق همچنان درشرایط ابهام به سر میبریم، گفت: «این توافق نتوانسته است اعضای جامعه را آرام و در جامعه اطمینان نسبت به آینده را ایجاد کند. حالا سوال اینجاست که چطور میشود در فضای پس از توافق و برجام، به یک توافق ملی رسید اما متاسفانه میبینم پس از برجام کنترل اجتماعی در بعضی زمینهها افزایش پیدا کرده است، از نمونههای آن میتوان افزایش درگیری بین دوجناح در این مدت اشاره کرد. عدهای در تلاش هستند تا دائما یک نوع درس اخلاقی را درجامعه تزریق کنند و این باعث میشود عدهای از مردم در لاک دفاعی خود فرو بروند. اگر وضع به همینگونه پیش رود، برجام یکسری پیامدهای منفی را به بار خواهد آورد.»
او در ادامه گفت: پس از برجام انتظارات اجتماعی افزایش یافته است: «البته به جز دلواپسان، بیشتر مردم برجام را به مثابه افزایش فرصت تلقی میکنند و احتمال آنکه ما در این زمینه با انفجار انتظارات روبهرو شویم، وجود دارد. مثلا پس از برجام حرکتهایی صورت گرفت؛ کمپین خودرو تشکیل شد، زنان برای توسعه مشارکتهای سیاسی خود درجامعه تلاش میکنند و تحرکات صنفی بین کارگران و معلمان به وجود آمده است.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پویایی امروزه در دانشگاه نهایتا به نوشتن مقاله محدود شده است، گفت: «نوشتن مقاله حداکثر کاری است که در دانشگاهها انجام میشود و این تنها کارکرد و فعالیت یک دانشگاه نیست و به خاطر همین است که آن حس اجتماعی را که باید منتقل کند، انتقال نمیدهد. بخش بزرگی از فارغالتحصیلان دانشگاهها به دنبال پولسازی هستند؛ دانشجویان به دانشگاه بهعنوان مکانی برای پولسازی نگاه میکنند و از مسائل اجتماعی غفلت کردهاند. گفته میشود رسانهها به دنبال تربیت شهروند هستند. رسانه ملی در این میان نقش مهمی دارد اما نسبت به آن اعتماد وجود ندارد.»
قانعیراد ادامه داد: «ما درشرایط تضعیف اخلاق اجتماعی هستیم حتی یک اختلاف منافع مالی و یا یک تصادف کوچک درخیابان مقولهای میشود برای رخداد یک حادثه تراژیک. برای همین تأکید میکنم که باید کاری کرد به یک اجتماع کلان دست یابیم و این لازمهاش آن است که فکر کنیم چطور میشود همه بتوانند به یک توافق کلی برسند. اگر پس از برجام، به یک گفتوگو و توافق اجتماعی نرسیم، جامعه قطعا با چالشهایی مواجه میشود.»
به گفته این جامعهشناس: «بسیاری از آسیبهای اجتماعی موجود در ایران مانند اعتیاد، خشونت، افزایش تعداد زندانیها و... به این دلیل است که قوههای سه گانه با هم گفتوگو نمیکنند و به نظرم درحال حاضر دولت باید با حاکمیت گفتوگو کند و مسائلشان را طبق قانون یکبار برای همیشه حل کنند چراکه درحال حاضر خیلی از منابع به دلیل وجود نداشتن این گفتوگو هدر میرود.» او ادامه داد: «در دوران پساتوافق ما با چالشهایی مواجهیم و باید آنها را جدی گرفت چون دیگر به روشهای سنتی قادر به رفع آنها نیستیم. راهحل، راهبرد گفتوگوی اجتماعی است که بیش از هرچیز میتواند تامینکننده امنیت داخلی و اجتماعی باشد.»
منبع: شهروند