زهرا جعفرزاده| «میگوییم سمن، میگویند سمند؟ میگوییم انجیاو، میگویند، سیانجی؟» این خلاصهای از میزان اطلاع مردم از فعالیت سازمانهای مردمنهاد به زبان رضا حجتی، مدیرکل مشارکتهای اجتماعی ورزش و جوانان است. کسی که میگوید از فعالیت سازمانهای مردمنهاد رضایتی ندارد. حالا آنها، همه آن ١٥٠٠ سازمانی که از وزارت ورزش و جوانان مجوز گرفتهاند و بهعنوان «سمن» و «انجیاو» کموبیش فعالاند، هم نتوانستهاند میزان مشارکت اجتماعی مردم را بالا ببرند، ایرانیهایی که درگیر انواع آسیبها هستند و زیربار مسئولیتپذیری اجتماعی نمیروند. وضع تهرانیها، ازهمه پیچیدهتر است، شهروندانی که بیشترین جمعیت جوان را دارند اما کمترین مشارکت را در این زمینه داشتهاند. ماجرای مشارکت اجتماعی پایین ایرانیها، حکایتی از ضعیفشدن اعتماد عمومی است، اعتمادی که با برملاشدن انواع و اقسام فسادها و اختلاسها، ضربه خورده و با افزایش آسیبهای اجتماعی پیشرونده از ابتدای دهه٩٠ و بالارفتن بیکاری و طلاق و اعتیاد، به اوجاش رسیده است، اتفاقی که انگیزه مشارکت اجتماعی را برای جوانان، بیمعنی میکند. رضا حجتی، دغدغه دارد؛ دغدغه او در بالابردن میزان مشارکت اجتماعی بهعنوان یک سرمایه و افزایش اعتماد مردم و دولت است. او توضیح بیشتری درباره سهم ایرانیها در فعالیتهای اجتماعی میدهد.