مطهره واعظیپور/ خرید و فروش کودک در تهران موضوعی بود که از خرابههای شوش و هرندی بیرون آمد، اما بعدها به گفته فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران هماکنون در برخی از بیمارستانهای جنوب و مرکز شهر نیز شاهد خرید و فروش نوزادان هستیم. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که در قانون چه مجازاتی برای خرید و فروش نوزادان در نظر گرفته شده است؟ اصلا قانونی برای پیگیری خرید و فروش کودکان وجود دارد؟
مونیکا نادی، حقوقدان در مورد اینکه در قانون در مورد خرید و فروش کودک چه گفته شده است میگوید: «در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که سال 81 تصویب شده به صراحت آمده است که خرید و فروش و به کارگیری کودک به منظور ارتکاب اعمال مجرمانه و خلاف، جرم محسوب میشود، اما در مورد خرید و فروش برای فرزندخواندگی هیچ قانونی وجود ندارد.»
شاید نبود قانون درباره خرید و فروش کودک برای فرزندخواندگی باعث شده بازار دلالی و خرید و فروش کودک داغ شود.
بحث و گفتوگو درباره ابعاد مختلف خشونت عليه زنان در جامعه ايران، حالا مدتي است داغتر از قبل شده است. درست از زماني که معاونت زنان رياستجمهوري، موضوع تدوين لايحهاي درزمینه منع خشونت عليه زنان را مطرح کرد تا به امروز که همچنان اين لايحه در فرايند نظرخواهي از فعالان مدني است، نظرات و مباحث کارشناسي فراواني درباره ابعاد مختلف خشونت عليه زنان مطرح شده که ميتوانند مرجع قابلقبولي براي ارائه سندي جامع درباره ابعاد مختلف خشونت عليه زنان در دسترس تصميمگيران قرار دهند. برگزاري چندين نشست در گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسي ايران و همچنين برگزاري همايش بررسي ابعاد اجتماعي و حقوقي منع خشونت عليه زنان نشان ميدهد، فعالان مدني بيشازپيش بر ضرورت واکاوي پديده خشونت و چگونگي مقابله با آن اصرار ميورزند. درهمينراستا، انجمن جامعهشناسي ايران در سري نشستهاي چندگانه خود در روز دوشنبه، 11 بهمن، به بررسي ابعاد مسئله خشونت عليه زنان از خانواده تا جامعه پرداخت؛ نشستي که با حضور کوروش محمدي، رئيس انجمن آسيبشناسي ايران و عاليه شکربيگي، جامعهشناس و رئيس گروه خانواده انجمن جامعهشناسي ايران برگزار شد و از زواياي مختلف، مسئله خشونت عليه زنان چه در سطح جامعه و آزارها و خشونتهاي اجتماعي و خياباني و چه در خانواده و حوزه خشونت خانگي مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
شادی خوشکار
روزی یکبار صبح و یکبار عصر، اتوبوس از نواوه حرکت میکند و اهالی را میبرد نلاس. نلاس روستای بزرگتری است که برای دخترها و پسرها دبیرستان دارد. روزی سه چهارهزار تومان هزینه رفتوآمدشان میشود: «اینجا ماشین نمیاد. تکتک هم نمیتونن برن شهر و برگردند. پول رفتوآمد خیلی میشه. شاید بعضیها برن سردشت شبانهروزی.» در کل روستا، دخترهایی که به دبیرستان رسیدهاند به انگشتان یک دست نمیرسند، یکیشان لیلاست که آمده خانه حمیده. با مادرش آمده مهمانی

سمینار تخصصی آسیبشناسی ازدواج کودکان، به میزبانی کانونزنانحقوقدانسورا در مشهد برگزار شد. در اين سمينار يك روزه، استادان حقوق، جامعه شناسي و روانشناسي به بررسي ابعاد گوناگون مشكل ازدواج كودكان پرداختند.دکتر محمدمهدی صفاکیش، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشكده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در اين نشست با اشاره به مشكل ازدواج كودكان گفت:«موضوع ازدواج کودکان یک چالش بینالمللی است و مختص به کشورهای درحال توسعه نیست. براساس آمار ثبت احوال در سال گذشته29710 دختر زیر 15سال ازدواج کردهاند. 151641 نفر از دختران نیز بین 15 و 19 سال ازدواج کردهاند. روزنامه نیویورکتایمز براساس یک پژوهش گروهی گفته است از سال 2000 تا 2010 بیش از 167هزار نوجوان زیر 17سال ازدواج کردهاند. هر هفت ثانیه در جهان، یک کودک زیر 15 سال ازدواج میکند و این موضوع بیشتر دلایل فرهنگی و مذهبی دارد. دختر آیت ا... طباطبایی در خاطراتش نوشته بود، برای من در 6سالگی خواستگار آمد، اما پدرم تا 13سالگی مخالفت کردند».

«تا پیش از این مسئولان آسیب اجتماعی را کتمان میکردند اما حالا که با ما صحبت میکنند، این مسئله را قبول کرده و به جزئیات آن واقف هستند. حالا از آنها میخواهیم که لااقل ازدواج کودکان در ازای دومیلیون تومان را در زمره خریدوفروش کودکان قرار دهند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید بچه زیر ١٥سالی که برای ازدواج بالغ تشخیص داده شده، اگر بخواهد طلاق بگیرد، این پدر اوست که باید در دادگاه بهدنبال حقوق او باشد و دادگاه کودک را نمیپذیرد».
فاطمه صفری| رفتار با حیوانات وحشی هم باید طبق تعالیم دینی به دور از خشونت باشد داستانهای مربوط به رفتار مناسب با حیوانات از کتب آموزشی حذف شدهاند نبود قانونی مشخص و بازدارنده در کشور ما برای حمایت از حیوانات احساس میشود سازمان محیطزیست طرحی برای حمایت از حیوانات را به مجلس ارایه داده است از حیوانات حرامگوشت در فرهنگ ما بهعنوان همراه، همیار و مددرسان بشر تلقی شده است فردی که حیوانی را بکشد یا مسموم یا تلف یا ناقص کند به حبس یا جزای نقدی محکوم میشود نیازمند فرهنگسازی در بین تمامی آحاد جامعه برای ترویج فرهنگ حیواندوستی هستیم دولت از گروههای مردمی که حامیان حیوانات هستند، حمایت کند تحقیقات حاکی از وجود ارتباط مستقیم میان حیوانآزاری و اختلالات روانی است با شرطبندی روی حیوانات ازجمله سگ و خروس باعث آزار این حیوانات میشویم.

صحبت بر سر صلح بود، صلحی که حالا دربسیاری از کشورها، تنها یک واژه است که خیلیها با آن ناآشنا هستند، خیلیها همان کودکاناند، آنها که همه جا، درخانه، در مدرسه، در خیابان و در تلویزیون و بازیهای کامپیوتری و مجازی، اثری از آن نمیبینند. نه فقط اثری از صلح نیست که خشم و خشونت جایگزین آن شده: «صلح، تنها به شرایطی اطلاق نمیشود که جنگی وجود نداشته باشد، در برخی از کشورها، همان تعریف ابتدایی از صلح هم وجود ندارد، تاکنون درهیچ سندی تعریف مشخصی از صلح نشده، ریشه اصلی گسترش صلح درخود ما وجود دارد.»
صلح گمشده، تنها بخشی از موضوعاتی بودکه در نشست آموزش کودک راهی به سوی صلح مطرح شد، نشستی که به مناسبت روز جهانی صلح ازسوی شبکه یاری کودکان کار برگزار شد. مجید اسماعیلی، معاون دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک یکی از حاضران در این نشست بود. او براین نظر است که مفهوم صلح درطول تاریخ دستخوش تغییر شده: «صلح، تنها به شرایطی اطلاق نمیشود که جنگی وجود نداشته باشد، بلکه هر وضعیتی که منجر به سلب آرامش میشود، هم میتواند بر همزننده صلح باشد، به همین دلیل میتوان گفت که مفهوم صلح، رشد کرده، اما متأسفانه دربرخی از کشورها، همان تعریف ابتدایی از صلح هم وجود ندارد و ما شاهد کودکانی هستیم که مورد خشونت، تبعیض و... قرار میگیرند.» او در ادامه به تصویب آییننامهای برای تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل اتباع خارجی اشاره کرد: «ما حدود دوسال روی آییننامهای کار کردیم که کودکان اتباع خارجی بتوانند مانند کودکان ایرانی تحصیل کنند، این آییننامه هم تصویب شد اما در اجرا مشکلات زیادی دارد، از این کودکان شهریه میخواهند، به آنها کارت داده نمیشود و...» به گفته او، شهریههای ٣٠٠ و ٥٠٠هزارتومانی برای این خانوادهها زیاد است، درحالی که آموزش باید مانند تزریق واکسن فلج اطفال باشد، یعنی برای همه کودکان لازمالاجرا شود.
تعدادی از کودکان کار به ساقیان موادمخدر در تهران تبدیل شده اند به کارگیری کودکان در مراکز بازیافت زباله و... توسط پیمانکاران شهرداری ممنوع است.

١٠سال است که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان روی میز کمیسیون قضائی مجلس خاک میخورد. در نبود قانون کاملی برای کودکان، در سال ٨٨ لایحهای ٥٤ مادهای که میتوانست تحولی جدی در بحث احقاق حقوق فراموششده این قشر باشد، به دولت تقدیم شد؛ اما انتظار برای بررسی و تصویب آن پس از ١٠سال هنوز به سر نرسیده است. این همان موضوعی است که فعالان حوزه کودکان را به تکاپو واداشته، کسانی که اتفاقا همانها از ابتدا سنگ بنای این لایحه را چیدند و منتظر نشستند تا بلکه دولتها برای حمایت از کودکان فراموششده کاری کنند.

سام بوربورـ حمایت از کودکان با وجود قوانین حمایتی سنجیده ممکن میشود و بیشک بخش عمدهای از مشکلات و موانع در مسیر حمایت از کودک به عدم حمایت منسجم قانونی از کودکان بر میگردد. عدم توجه به موضوع مشکل بودن اثبات برخی از جرایم در قوانین گذشته، عدم لحاظ نظام دادرسی ویژه کودکان، عدم وجود بازدارندگی کافی در قوانین حمایتی گذشته. عدم در نظر گرفتن جرایم و مجازاتهای متناسب و عدم بررسی دقیق حقوق مادی و معنوی کودک، همه و همه از موانع و چالشهایی هستند که مانع میشوند کودکان این سرزمین به حقوق تعریفشده خود در قوانین و مصوبهای امضاءشده، نزدیک شوند.

هدی هاشمی
جامعه هنوز از شوک خبر اهورا، بنیتا و آتنا بیرون نیامده بود که به یکباره با شایعه بهت آور دیگری در شبکههای مجازی مواجه شد: «سرایدار یک مدرسه در استان آذربایجان غربی دانشآموز پایه ششمی را مورد اذیت و آزار قرار داده است.» اما این بار برخلاف اتفاقات ناگوار گذشته کسی منتظر تأیید و رد خبر نماند، مردم قبل از تأیید خبر به مدرسه رفتند و آنجا را به آتش کشیدند. با اینکه مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی و فرماندار ارومیه دوشنبه شب در مدرسه حاضر شدند و ضمن دعوت مردم به آرامش گفتند تعرضی در کار نبوده اما هر لحظه بر شدت تشنج این فضا افزوده میشد به طوری که برای لحظاتی کنترل امور از دست مأموران خارج شد. مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی تأکید کرده بود که موضوع تجاوز دانشآموز اصلاً مطرح نبوده، بلکه رفتار نامتعارفی بوده و موضوع از سوی وزارت آموزش و پرورش و فرمانداری در حال بررسی است. فریدون مصطفوی اعلام کرد که پدر این دانشآموز چند روز قبل در کلانتری تشکیل پرونده داد که روز بعدش هم رضایت داد. با این حال مردم بدون توجه به تکذیبها شروع به اعتراض کردند که این اعتراضها در نهایت به درگیریهای شدید منجر شد.

آساره کیانی ـ چند روزی میشود که اسمشان سر زبان فعالهای اجتماعی و چند تا از انجمنهای فعال در زمینه حق و حقوق کودکان و تعدادی از خبرنگارها افتاده و ظاهرا مردم ندیدند روزی را که یکسری ون راه افتاده بود توی شهر تا بچههای خیابانی را جمع کند و از قضا همهشان بچه کاربودند و ایرانی و افغانستانی با هم جمعشدند تا بروند توی مرکز «یاسر» در خیابان فدائیاناسلام و پدر و مادرهای بعضیهاشان بیرون مرکز تجمعکنند؛ میگویند قرار است بچههای افغانستان را رد مرز کنند؛ بعضی پدرومادرها آن دور و اطراف، آفتابی نمیشوند؛ گذرنامه ندارند و میترسند بچهشان که سهل است، خودشان را هم رد مرزکنند. میگویند تا حالا ایرانی ها را آزاد کردهاند؛ البته استفاده از لفظ آزاد شاید مناسب نبوده و تا حدی هم برخورنده باشد و این سوءتعبیر به وجود بیاید که (خدای ناکرده) بچهها را بازداشت کردهاند!

زهرا سلیمانی: اعتیاد کودکان و تولد نوزادان معتاد پدیدهای غیرقابلباور اما واقعی در جامعه ایران و دیگر جوامع است. روزبهروز هم به میزان این آسیب اجتماعی در جهان افزوده میشود. بهگفته مسئولان و فعالان این حوزه، فقط میتوان از طریق همکاری و رسیدگی نهادهای مربوطه و سازمانهای مردمنهاد از پیامدهای منفی این آسیب کاست و مانعی بر سر راه افزایش تولد نوزاد معتاد ایجاد کرد. زنان و کودکان، دو قشر پراهمیت و آسیبپذیر در هر جامعه محسوب میشوند. زنان، پرورشدهندگان اصلی و کودکان، پایههای تشکیلدهنده نسلهای آینده یک کشور هستند. از این رو، رویارویی این دو قشر با آسیبهای اجتماعی، مانعدستیابی جامعه به اهداف اصلی خود میشود که همانا سلامت، توسعه و پویایی است. بر اساس دیدگاه کارشناسان، کودکان معتاد از دو راه به گرداب اعتیاد میافتند؛ نخست از مادران معتاد متولد میشوند و دوم پس از تولد میان والدین مصرفکننده موادمخدر، خود نیز به دام اعتیاد میافتند. پدیده کودکان معتاد، در سالهای گذشته به یکی از آسیبهای اصلی جامعه ایران تبدیل شده است. فعالان سازمانهای مردمنهاد و آسیبشناسان اجتماعی، حلمعضل کودکان معتاد را در برخورد ریشهای و پیشگیرانه در مرحلهنخست و اقدامات درمانی و حمایتی مناسب در مراحل پس از ابتلای کودکان به اعتیاد، جستوجو میکنند. آنچه در ادامه میخوانید، نظرات سیاوش شهریور، مدیرکل معاونت اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران، در گفتوگو با «آرمان» درباره وضعیت رسیدگی به کودکان معتاد است.

دستگیری کودکان کار، خبری است که این روزها موج آزار افکار عمومی را به دنبال داشته است. در روزهای گذشته وقتی خبر ناپدید شدن سه کودک کار دستگیر شده از سوی سازمان بهزیستی سر زبان ها افتاد، موج نارضایتی مردم از برخوردهای قهری سازمان بهزیستی با این کودکان بالا گرفت؛ چنانچه یک عضو مجمع نمایندگان تهران، این برخوردها را مصداق کودک آزاری معرفی کرد و گفت که روال جدید سازمان بهزیستی مبنی بر دستگیری کودکان کار، مشکلی را حل نمیکند. این کودکان که زودتر از سن واقعی درگیر مشاغل کاذب شده اند به میزان کافی از تبعیضها و محرومیت هایی که زمینه نوع زندگی آنها را فراهم آورده، در رنج و معرض انواع آسیب ها هستند. دستگیری و انتقالشان به مراکزی که به این منظور در نظر گرفته شده است، با روحیه آنان چه خواهد کرد؟ سازمان بهزیستی گفته که این کودکان برای جلوگیری از انتقال به این مراکز فرار کرده اند! البته که این یک فرضیه است وچیزی از بار مسئولیت سازمان بهزیستی در خصوص گم شدن این کودکان کم نمی کند. اما اگرحتی فرار این کودکان فرضیه درستی باشد، آیا حق ندارند؟ مراکز نگهداری این کودکان آنگونه که از گفته فعالان حقوق کودکان کار بر می آید، چیزی شبیه به اردوگاه است که کودکانی در سنین مختلف و با انواع بیماری ها بدون اینکه غربالگری صورت گرفته باشد، در کنار هم و در بدترین شرایط نگهداری می شوند. کودکانی که برای حضورشان در خیابان تقصیری متوجه آنان نیست، حق دارند که از اردوگاه هایی به نام مراکز نگهداری کودکان کار فرار کنند.
سعیده علیپور/ در سومین سال فعالیت دولت یازدهم، حسن روحانی رئیسجمهوری نخستین دستور مستقیم را برای حمایت از حقوق زنان صادر و برگزاری آزمون استخدامی سال 95 را به تامین حقوق زنان در فرصتهای شغلی منوط کرده است؛ اتفاقی که فعالان حقوق زنان آن را به فال نیک گرفتهاند و امیدوارند این دستور، نگرش بدنه دولت را به استخدام زنان، تغییر دهد.

نفیسه صباغی| انجمن حمایت از حقوق کودکان در نشستی به نقد و بررسی طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان و قوانین موجود در این رابطه پرداخت. در این نشست کارشناسان و صاحبنظران به بررسی معضلات و آسیبهای اجتماعی بهخصوص معضل کودکان کار و خیابانی پرداختند.

زهرا جعفرزاده| چادر را روی سرش جابهجا میکند: «١٤سالم بود ازدواج کردم، حالا ٥ تا بچه دارم، نه آن موقع که مرا عقد کردند، احساس خوشبختی میکردم نه حالا که بیشتر از ٢٠سال از ازدواجم میگذرد.» «سیما»، افغان است از قوم تاجیک. از آن صورت سبزه و گرد، دو چشم سیاه از لابهلای سیمهای میکروفن برق میزند، میکروفن صورتش را ماسکه کرده، شبیه ٤٠، ٤٥سالههاست، با لهجه حرف میزند: «دخترم ١٥سالگی عقد کرد، نامزدش قرار بود چند سالی صبر کند بعد عروسی کنند، اما یکسال بعد، با هم رابطه برقرار کردند و مجبور شدیم زودتر برایشان عروسی بگیریم، آن موقع کلاس پنجم بود، نه همسرش را دوست دارد و نه زندگیش را. حالا هم خانه شوهر است. پسرم ١٨سالگی با دختر ١٥سالهای ازدواج کرد، ٢٠سالش بود که بچهدار شد، حالا مدام با من دعوا میکند که چرا زنم دادی؟ حالا ما ٨نفر هستیم دریک خانه ٤٥متری.» خواهر سیما را ٧سالگی به عقد پسری درآوردند، وقتی خواهرش فهمید چه اتفاقی افتاده، سه روز درطویله پنهان شده بود. برادرش هم ١٥سالگی داماد شد، حالا آنقدر وضع مالیشان خراب است که زنش یک جفت کفش ندارد.

حمزه علی نصیری ـ کودکآزاری واژهای غریب نیست برای کوچه و خیابانهای شهری که محلاتی با انواع آسیبهای ریز و درشت شهری دارد؛ واژهای که حالا پایش را از کوچهپسکوچهها فراتر نهاده و به مدارس ما هم راه پیدا کرده؛ نه اینکه به تازگی وارد مدرسه شده باشد؛ از معلمان و فعالان فرهنگی اگر بپرسید، «کودکآزاری»، جزئی جداییناپذیر از مدارس بوده منتها حالا به سبک امروزی مدارس درآمده است و نمونههای آن را میتوان در هر مدرسهای در هر کجای کشور یافت کرد؛ همدلی برای نمونه سری به یکی از مدارس پایتخت زده است تا این واژه ثقیل؛ «کودکآزاری» را در آنجا به تصویر بکشد.

الناز محمدی| دختران کوچکی که عروس میشوند و پسران نوجوانی که پشت لبشان سبز نشده، داماد میشوند و رئیس خانههای جدیدشان با یک دنیا مسئولیت دنیای آدم بزرگها. این حکایت تعداد زیادی از کودکان ایرانی است که زیر سن قانونی ازدواج میکنند، بچهدار میشوند و خیلیهایشان هم، از هم جدا میشوند.
در سالهای گذشته کم نبودهاند کسانی که درباره ازدواج زودهنگام دختران و پسران ایرانی هشدار داده و گفتهاند که در بعضی استانها این موضوع به مرز هشدار رسیده است. حالا اما «کامیل احمدی»، مردمشناس و محقق، برای نخستینبار پژوهشی را در ٧ استان ایران انجام داده که بیشترین تعداد ازدواجهای زودهنگام در آنها اتفاق میافتد؛ این پژوهش که براساس گفتوگو و پرکردن پرسشنامه ازسوی ٥٠٠ دختر و پسری که زیر سن قانونی ازدواج کردهاند، انجام شده، نشان میدهد که به ترتیب، خراسانرضوی، آذربایجانشرقی، خوزستان، سیستانوبلوچستان، آذربایجانغربی، اصفهان و هرمزگان استانهاییاند که بیشترین ازدواجهای زودهنگام در آنها اتفاق میافتد.
صادق زنگنه: یک ربع به ١١ است که از متروی شهرک شریعتی خارج میشوم. آدرس را دقیق نمیدانم. موبایلم آنقدر شارژ ندارد که بخواهم روی نقشه گوگل دنبالش بگردم. از نزدیکترین فردی که آنجاست، آدرس را میپرسم. زن میانسال افغانستانی که در سایه ایستگاه اتوبوس ایستاده و گویا منتظر است. مدرسه فرهنگ کجاست. مدرسه بچههای مهاجر افغانستان؟ «از همین خیابان مهران برو، کنار پارک هویزه». درست متوجه منظورش نمیشوم؛ اما انگار از گفتوگو با یک مرد غریبه معذب است. به سمت خیابان مهران میروم. در راه کنجکاو میشوم که بدانم دیگران هم این مدرسه را میشناسند، یا نه! از آقای جوانی که از روبهرو میآید میپرسم؛ نمیداند! اما در و دیوار مدرسه زود نمایان میشود. ساختمانش که تر و تمیز است و خوشبختانه همتراز مدارس بچههای ایرانی. وارد میشوم. خانم جوانی جلوی در ایستاده. گویا مواظب است بچهها از مدرسه خارج نشوند.