هنگامي كه آقاي وزير كشور گزارشي از مشكلات اجتماعي كشور را در مجلس ارايه كرد، اين پرسش طرح شد كه آيا براي تخفيف اين مسائل راهحلي هم در دسترس هست؟ آيا اميدي به كاهش آنها وجود دارد؟ آيا ماهيت مسائل اجتماعي مثل ساير مسائل است؟ براي نمونه براي حل مشكل آب يك روستا شايد بتوان از جاي ديگري آب آورد و آن را حل كرد. آيا براي مشكل اعتياد هم ميتوان اقدامي مشابه اين انجام داد؟ اجازه دهيد همين ٥ مشكل و مساله مهم موجود در گزارش وزير كشور يعني حاشيهنشيني، بيكاري، طلاق، اعتياد و زندانيان را مرور كنيم. اين ٥ مورد به نحو پيچيدهاي درهمتنيده هستند. بيكاري موجب فقر و زمينهساز گرايش به ارتكاب جرم ميشود. از سوي ديگر مشكلات خانوادگي و طلاق را تشديد ميكند. گرايش به اعتياد را بيشتر ميكند. بيكاري در روستاها موجب مهاجرت و اسكان غيررسمي در مناطق حاشيهنشين شهري ميشود. اين مناطق خارج از نظارتهاي رسمي و غيررسمي است، لذا آسيبهاي گوناگون مثل جرم و اعتياد در آنها بيشتر است. نسبت زندانيان از ساكنان اين مناطق بيشتر از ساير مناطق است. زنداني شدن به نوبه خود تشديد بيكاري و اعتياد و طلاق و... را در پي دارد. مبارزه با اعتياد و قاچاق موادمخدر به نوبه خود سبب گرانتر شدن مواد ميشود. معتاد براي به دست آوردن هزينههاي آن بيش از هميشه مرتكب جرم ميشود. از خانواده طرد و در جامعه موجب انتقال بيماريهاي گوناگون مثل ايدز و هپاتيت ميشود. گراني مواد سنتي، سبب رويآوري او به سوي مواد صنعتي ميشود. ناخالصيهاي آن موجب تشديد بيماريها و مرگومير ميشود و...
خلاصه اينكه كل ماجرا يك كلاف سردرگم است. مبارزه جزيي با هركدام از آنها امكانپذير است، ولي هنگامي كه اين آسيبها و مسائل درهمتنيده شدند، ديگر نميتوان به راهحلهاي موضعي و موردي و جزيي اكتفا كرد. مثل مبارزه با معتادان منطقه هرندي ميشود. قبلا هم در خاكسفيد نارمك اين سياست انجام شد و پاسخي نداده بود. از سوي ديگر صورت مساله را نميتوان پاك كرد. جلوگيري از رشد طلاق، آن طور كه وزارت كشور گزارش داده، صرفا از طريق يك دستور اداري و توافق با دستگاه قضايي رخ داده كه صدور حكم طلاق را سختتر كردهاند. اين مثل آن ميماند كه نمره قبولي را از ١٠ به ٨ تقليل دهيم، بعد گزارش شود كه درصد قبوليها بيشتر شده است. مسائل اجتماعي هنگامي كه رخ ميدهند، آثار و تبعاتي دارند كه حل آنها را سختتر ميكند. ولي در هر حال راهحل وجود دارد، حتي اگر اين راهحلها در كوتاهمدت كارآمد نباشند. در اين جا به چند اصل مقدماتي در انتخاب اين راهحلها اشاره ميشود.