امیر سلمان افشار*
بی گمان هیچ یک از ما نمی تواند بگوید چه اتفاقی در آینده میافتد. برای یافتن پاسخ این پرسش و رویارویی با دگرگونی های احتمالی «برنامه ریزی» امری عقلانی است که باید رویکردهای واقع گرایانه نیز داشته باشد. اما، چگونه می توان اهداف و آراء افراد یک جامعه را با هم جمع کرد؟
همه می دانیم « آرمان های توسعه گرا » در صدر برنامه های ملی هر کشوری نوشته می شود. در عین حال آگاهی گسترده ای نیز در این باره وجود دارد که نظام های برنامه ریزی به دلیل شرایط فرهنگی خاص هر جامعه نمی توانند به طور جهان شمول استانداردسازی شوند. به همین دلیل، ریخت شناسی روش های توسعه در هر کشوری به صورت متفاوت و با توجه به شرایط بومی است.
نویسنده: اسما روانخواه، پژوهشگر اجتماعی
کلنجار رفتن با قطعات مختلف پازل را تجربه کردهاید؟ حتما تجربه کردهاید. قطعات کوچکی که باید با چیدمان درست کنار یکدیگر قرار بگیرند و کلیت واحد و یکدستی را به نمایش بگذارند. کارکرد هرکدام از قطعات مشخص است و اگر هرکدام در جایگاه نامناسب قرار بگیرند به آنچه مطلوب بوده، نخواهد رسید. حالا شده است حکایت ما و سمنها و نهادهای دولتی! قطعاتی که نمیدانند باید کجا قرار گیرند و قرار است چه کار کنند. پازلی که قطعات خودش را گم کرده و جایگاه هرکدام نامشخص است. هرکس میخواهد جای دیگری را پر کند، بدون آنکه بداند جایگاه واقعیاش کجاست.