جامعه مدنی ، مفهوم تازه ای است که در قرون اخیر در غرب مطرح شده و در جامعه ما نیز به تازگی عنوان شده است. در بین مطرح کنندگان جامعه مدنی ، مانند دیگر مفاهیم حوزه علوم انسانی ، وفاق ، همسانی و سازگاری کلی دیده نمی شود، از مارکس به بعد معیارهای مختلفی برای جامعه مدنی ارائه شده است. در واقع مفهوم جامعه مدنی در گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن و متجدد متولد شده است. مظاهر اولیه و نطفههای جامعهی مدنی در درون فئودالیته و قرون وسطی در اروپا وجود داشت.
سابقهی پیدایش جامعهی مدنی به پیدایش حق اجتماع و انجمن کردن باز میگردد که تحقق آن از دیگر حقوق بنیادی به نسبت دشوارتر بوده است. در جامعهی فئودالی ، جامعهی مدنی کم و بیش محدودی وجود داشت. پراکندگی قدرت، حقوق مالکین، مصونیت وامتیازات اشرافیت زمیندار، وجود شهرهای خودمختار و جز آن زمینهی وجود چنین جامعهی مدنی ضعیفی را تشکیل میداد. مدرنیته و تجدد مناسبات فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی خاص خود را به همراه آورد که یکی از آنها جامعه مدنی است ، به عبارتی دقیق تر جامعه مدنی پس از مسئله «دولت مطلقه » در غرب مطرح شد.

پیش از این جلساتی را در زمینه جامعه مدنی و توسعه برگزار کردهایم. امیدواریم این جلسات مفید بوده و همدلی دوستان و همراهان را برانگیزد و به نتایج مؤثر منجر شود.
نویسنده: محمد فولادی
موضوع جامعه مدنی و طرح مسائل مربوط به آن، مدتی است كه از جمله مباحث پرمناقشه جامعه اسلامی ماست. هر چند این الفاظ در جامعه ما نوظهور است، اما در دیار غرب، بسامد بیش تری داشته و فراز و نشیب های فراوانی به خود دیده است. نقطه ابهام این اصطلاحات در جامعه ما در این جاست كه چرا، جامعه اسلامی را با شكل حكومت، بنیان مستحكم، اصول و ایدئولوژی خاص خود و با قدمتی بیش از هزار ساله رها كرده ایم و در پی تحقق حكومت در جامه جامعه مدنی هستیم؟
سؤال اصلی این مقاله آن است كه آیا چنین جامعه ای برازنده حكومت و جامعه دینی هست؟ به عبارت دیگر، آیا می توان به تحقق عینی «جامعه مدنی دینی» اقدام نمود؟ این ابهام زمینه تصارب جدّی آراء را در عرصه جامعه فرهنگی ما پدید آورده است. برخی به عدم امكان تحقق جامعه مدنی دینی نظر داده و برخی نیز بر تحقق جامعه مدنی دینی اصرار میورزند. این مقال در تلاش است تا دلایل موافقان و مخالفان تحقق جامعه مدنی دینی را طرح و سپس به داوری بنشیند. طبعاً بررسی شاخص های عمده جامعه مدنی و بیان چالش ها و موانعی كه ممكن است در این میان وجود داشته باشد، از جمله قدم های بعدی است.


در سالهای اخیر، جهان با مجموعهای از بحرانهای درهمتنیده و بیسابقه مواجه بوده است؛ از جنگ و نابرابری اقتصادی گرفته تا بحران اقلیمی و تضعیف دموکراسی. در چنین شرایطی، جامعه مدنی بیش از هر زمان دیگری نقش حیاتی و تعیینکنندهای ایفا میکند — نقشی که آن را به آخرین خط دفاعی برای حفاظت از حقوق بشر، عدالت اجتماعی و پایداری جهانی بدل کرده است.