نویسنده:سامان نیکنژاد
سخن از «فساد» درسازمانهای مردمنهاد و حتی زینهار دراینباره، در بادی امر؛ دشوار، ناراحتکننده و تا حدی نامتعارف است و تصور میرود از دلایل ناخوشایندبودن اشاره به چنین امری، صرفنظر از مؤلفه فرهنگی ملاحظهگری، قوت این فرضیه نیز است که شهروندان به صورت داوطلبانه، با انگیزهای شریف به کار در این سازمانها مبادرت میورزند، آنچنان که سخن از عدم امتناع بروز فساد در این حوزه؛ مصداق دشواری معنای این سروده بوعلی سیناست که «کفر چو منی گزاف و آسان نبود»، لیکن به دلایلی که درپی میآید و نیاز جامعه به برخورداری از جامعه مدنی مؤثر، ضروری است از این حقیقت، بیتعارف، پرده برداشته شود که سازمانهای مردمنهاد بهعنوان قلب جامعه مدنی و امید اصلی نهادینهشدن مردمسالاری، همانقدر در معرض فساد هستند که سایر نهادهای اجتماعی مثل شرکتهای تجاری.
باید اضافه کرد که لب فروبستن درباره عدم امتناع فساد در سازمانهای مردمنهاد، موجب خدشهپذیرشدن نظریههای حامی کارکرد چنین سازمانهایی نیز خواهد شد و هرگونه لطمه به اعتبار این سازمانها ضربهای برجامعه مدنی است. دراین خصوص نگاه کردن به تجربه نیجریه درسهای زیادی به ما میآموزد: در نیجریه؛ دربخش اعیاننشین لاگوس (Lagos)، در بخشهایی به سرعت درحال رشد از آبوجا (Abuja) و حتی درخیابانهای شلوغ شهرستانهای بسیار کوچک در استان آبیا (Abia) یکی از چیزهایی که جلبنظر میکند، تابلوهای پرشماری هستند که نام و نشان یک سازمان مردمنهاد فعال در زمینه مبارزه با ایدز بر آن خودنمایی میکند: انجمن پایان ایدز، موسسه اقدام برای ایدز، خیریه مسیحی ایدز و بنیاد ایدز نایجا (Naija). کثرت این تابلوها نشاندهنده، انفجاری از سازمانهای غیردولتی (NGO)، درطی بیش از دودهه گذشته است. احتمالا هیچ آسیب اجتماعی نتوانسته به اندازه بیماری ایدز، موجب ایجاد این تعداد سازمان غیردولتی در یک کشور شود. ازسال ٢٠٠٢، سازمانهای مختلف بینالمللی و ازجمله صندوق جهانی برای مبارزه با ایدز، سل و مالاریا، ٢,٢٥میلیارد دلار به نیجریه کمک بلاعوض کردند که بخش عمده این کمکها درنهایت به سازمانهای غیردولتی، برای پیشبرد برنامههای مبارزه با ایدز، تخصیص یافته است. همچنین به این مبالغ، باید کمکهای اهداکنندگان داخلی در نیجریه را نیز اضافه کرد که بالغ بر صدها میلیون دلار میشود. اما فساد چیست و مصادیق آن در سازمانهای غیردولتی کدام است؟ فساد تعریفی گسترده و عام دارد که عبارت است از: «استفاده از قدرت و موقعیت سپرده شده درجهت منافع شخصی»؛ اما برای روشن کردن مصادیق از چند مثال رایج و آشنا شروع میکنیم:
١- تقلب در اعلام تعداد اعضا یا افراد تحت پوشش به منظور ایجاد تورم ساختگی در هزینههای مورد نیاز و ایجاد تصویر غیرواقعی از میزان توانایی و وسعت فعالیت سازمان مردمنهاد؛ البته میل به پرتعداد نشان دادن اعضا را نگارنده که در یک تحقیق با موضوع زمینه بررسی علل ناکامی گروه درمانی اعتیاد در ایران، شرکت داشت، به وضوح در ساختارهای درمانی نیز مشاهده کرده است: بسیاری از مراکز درمان اعتیاد تلاش میکردند که بیماران خود را بیشتر از تعداد واقعی نشان بدهند.
٢- ارایه فاکتورهای ساختگی، چند برابر شده یا تکراری کالا و خدمات مربوط به یک پروژه؛ این مسأله در ارایه صورت هزینه به حامیان مالی بیشتر خودنمایی میکند و حقیقتا باید سوال کرد اگر صداقت و درستکاری یک سازمان مردمنهاد در این زمینه از بین برود، حامیان مالی چگونه و تحت چه تمهیداتی با ادامه کمک مالی موافقت خواهند کرد و این تمهیدات تا چه حد ممکن است استقلال سازمانهای دریافتکننده کمک را مخدوش سازد.
٣- زدوبند درخرید کالا، خدمات یا استخدام افراد؛ با رواج این جلوه از فساد سازمان مردمنهاد به جای خرید کالای باکیفیت و از مراکز معتبر، تلاش میکند از ارایهدهندگان کالایی خرید کند که حاضر به ارایه رسیدهایی به قیمتی بالاتر از قیمت واقعی باشند. این مسأله سرمایه سازمان را مستهلک و خدمات آن را با مشکل کیفی شدید مواجه خواهد کرد.
٤- دریافت کمک مالی از دو یا چند اهداکننده برای قسمتی واحد از همان پروژه؛ در این حالت سازمان مردمنهاد با ارایه نیازهای خود برای یک طرح واحد از چند کمککننده برای همان طرح مجددا کمک مالی دریافت میکند که این امر موجب توزیع نابرابر کمک و منابع خواهد شد. بنابراین مصداقها بسیار نزدیک هستند و فساد لزوما متضمن ارتکاب جرایم شدید و بزرگ نیست. حقیقت این است که فساد ترسناکترین کابوسی است که بشر میتواند در بیداری ببیند؛ یک سیاهی بیانتهاست که همه امیدها، آرزوها و استعداد گروه کثیری از آدمیان را با دچارکردن آنها به توزیع ناموزون امکانات، نفرت طبقاتی و حس دردناک تبعیض به تباهی میکشد؛ فساد، هیبتی دارد که هیچ کدام از هیولاهای قصه سندباد با آن برابری نمیکند؛ به خاطر همین بزرگی بیحدوحصر قدرت ویرانگر است که در جاهای رفیع و بزرگ به دنبال نشان فساد میگردیم و تا اسم فساد به گوشمان میخورد، ابتدا، بالا را نگاه میکنیم؛ اما حقیقت این است که فساد، جانش را از رگههایی پراکنده در تمام اطراف و اکناف جامعه میگیرد و این هیولا با همه عظمتش از رفتارهای روزمره و اعمالی که ابتلا به آنها بسیار نزدیک به ما است، تغذیه میکند و بزرگ میشود و راه را بر هرگونه توسعه و بهبود اوضاع میبندد.
منبع: شهروند