نویسنده: پردیس عامری
آنچه این روزها جای خالیاش در انواع و اقسام اخباری که برجسته میشوند احساس میشود، فضای نقد و تحلیل آزادانه از جانب نمایندگان جامعه مدنی، فعالان زنان و فعالان رسانهای است. مسئولان چنانچه کمی دقت کنند و البته اگر بخواهند که بشنوند، فریاد اعتراض سکوت این اقشار را خواهند شنید. سکوت پیشه کردهاند، اما نه برای اینکه حرفی برای زدن نیست و کاری برای پیگیری در عرصه اجتماعی و عرصههای مختلف باقی نمانده و اوضاع بر وفق مراد است، بلکه این سکوت نتیجه بسیاری از وقایع اخیر است که این روزها به گوش میرسند.
سؤال این است که آیا هیچ دولت و نهادی بدون دخالت مردم یا با توقف فعالیت کنشگران مدنی و بهطورکلی بدون حضور فعال جامعه مدنی که به تعریف سنت آگوستین همان جامعه زمینی و نقطه مقابل شهر خداست و در اندیشه هابز قادر است به جنگ و نزاع همگانی پایان دهد، قادر است توسعه را از سطح شعار خارج کند و به مرحله عمل برساند؟! جامعه مردمسالار، نقطه قوت هر حاکمیت و هر دولتی و شعار ابتدای پاگرفتن انقلاب اسلامی است. جامعه مدنی و نهاد قدرت، بههمپیوسته و درعینحال از هم تفکیکشده هستند، چنانچه سیاسیون از هر قشر و حزب و جناحی تلاش کنند در اندیشه و نوع کنشگری فعالان اجتماعی مداخله کنند، تعریف روشنگرانه این نوع فعالیتها؛ یعنی مجموعه فعالیتهای انسانی آزاد در چارچوب قانون و قواعد کلی جامعه و مستقل از اراده سیاسی غالب، بیمورد میشود. فعالان اجتماعی، رسانهای و فعالان حوزه زنان باید به عنوان وجدان بیدار فضای سیاسی- اجتماعی در صحنههای مختلف حضور داشته باشند و در کنار تعامل با دولت و مسئولان، استقلال خود را هم حفظ کنند. در غیر این صورت بهجز گروهی همنوا و همصدا در کشور که دائم یکدیگر را تشویق کنند و چون جرئت نقد نیست و نقدی را نمیشنوند، اصلاحی هم در کارشان نیست، نخواهیم داشت. از نهادها و سازمانهای دولتی و حتی احزاب سیاسی انتظار میرود به وظیفه خود عمل کنند و در جهت فضاسازی سیاسی مناسب بهنفع مردم، عادلانه اقدام و تلاش کنند و با ارزیابی عملکرد مثبت خود از سوی مردم، برجسته شوند، نه با حذف نگاههای منتقدان برآمده از توده مردم! بااینهمه این روزها کمتر حرف و نظری را که بهعنوان مطالبه مطرح میشود میتوان باور کرد و به نظر میرسد این حوزه؛ یعنی کنشگریهای مدنی هم از سوی تریبونهای گروههای مختلف سیاسی اشغال شده است، در حقیقت مرز کنشگر سیاسی و اجتماعی گم شده و این امر باعث شده است که بسیاری از فعالان اجتماعی مستقل و فعالان حوزه زنان، مأیوس شوند. متأسفانه نمیتوان گروه سیاسی خاصی را از این جریان تفکیک کرد. جریانهای سیاسی کشور در سالهای اخیر لااقل در یک موضوع همنوا بودهاند و آنهم بهکرسینشاندن درستی خود، نه با نمایش اصلاحخواهی و وفاداری به آرمانهای اولیه پاگرفتن رویکردهای خود، بلکه با توجیهات نوپدید که البته غالبا بهعنوان مصلحتاندیشی معرفی میشوند. حتی در مواردی که اخیرا دیده شده، حضور زنان در سطوح عالی را هم بهنفع منافع سیاسی خود تخریب میکنند و نقش بازدارنده دارند..
دراینمیان دولت نباید فراموش کند که جامعه مدنی مطالبهگر و کمکدهنده است، نه نیازمند مداخله سیاسیون برای احقاق حقوقش یا تزریق اندیشه خاصی به آن. وظیفه دولت بهرسمیتشناختن نظرات، نقدها و آرای کنشگران اجتماعی و گروههای مردمی و حمایت از آنهاست، اما تصمیمات و رویکردهای جامعه مدنی مختص اعضای آن است، نه فضایی برای تعیینتکلیفهای جناحهای مختلف سیاسی و پیشبرد اهداف آنها.
به نظر میرسد در آستانه انتخابات پیشرو، بهطور مشخص رئیس دولت اعتدال ضرورت دارد و باید که موضع خود را نسبت به تعداد قابلتوجهی از کنشگران اجتماعی که نه وارد سیستم دولتی شدهاند و نه وابستگی حزبی دارند، بلکه به بیانی ساده نیروهای مردمی و چهبسا حامی دولت هستند و در عرصههای مختلف فعالند، مشخص کند.
سیاستزدهکردن فضای نقدهای حوزههای مختلف یا امنیتیکردن فعالیتهایی که شاید در ظاهر خوشایند برخی گروهها نیستند، نتیجهاش غیر از هرجومرج سیاسی و ازدستدادن حمایت فعالان اجتماعی، دانشجویی و رسانهای مستقل نیست. فضا را برای هر انتقاد و صدای مخالفی تنگکردن، هیچ سنخیتی با شعار و اندیشه آزادی که اساس و هویت جامعه مدنی است، ندارد. ساختار جامعه مدنی، ساختار عقلانی حقمدار است و صدالبته که اولین نشانههای آزادی بیان، اندیشه و کنش آزاد و مستقل بهعنوان یک حق شهروندی است. در جامعه مدنی باور قدرتمندی نیروهای مردمی وجود دارد و این عرصه جای امرونهی نیست. هرکس حق خود میداند که وارد این عرصه شود و فعالیت کند.
اگر نسل نویی که برای ورود به عرصههای کنشگری تربیت و آماده میشود، بخواهد با چنین نگرانیهایی، یاریگر ساختار سیاسی کشور باشد، غیر از لشکری شکستخورده که چشم به دهان هر جناح سیاسی، حزب و نگرشی دوخته و از خود هیچ ایده مستقل و خلاقی ندارد تا در مسیر توسعه فرهنگی- اجتماعی کشور عرضه کند، نخواهیم داشت.
منبع: شرق