سرانجام کلیات لایحه کاهش ساعت کاری زنان شاغل پس از سه سال به تصویب رسید. در صورت تصویب جزئیات این لایحه ساعت کار هفتگی برخی زنان از 44 ساعت موظف در هفته به 36 ساعت کاهش پیدا میکند، اما این شاغلان مزایا و حقوق 44 ساعت کار را دریافت میکنند. بانوانی که دارای معلولیت شدید، فرزند زیر 6 سال تمام، همسر و فرزند معلول شدید یا مبتلا به بیماری صعبالعلاج یا زنان سرپرست خانوار شاغل باشند، اعم از شاغلان رسمی، پیمانی و قراردادی مشمول این قانون خواهند شد.
کلیات این لایحه در حالی تصویب شد که پیش از این معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاستجمهوری در دولت قبل، پیشنهاد تقلیل ساعت کاری زنان شاغل در دستگاههای دولتی را به هیات دولت ارائه داده بود، اما با توجه به ایرادات وارده دوباره به این مرکز ارجاع داده شد. این لایحه در سال 92 دوباره به مجلس ارسال شد، اما به دلیل بار مالی، بررسی آن در صحن علنی از سوی مجلس به تاخیر افتاد.

وبینار «الگوی توسعه، سیاست اجتماعی و نقش نهادهای مدنی» روز سه شنبه ۲۳ دی ماه به همت حامیان جامعه مدنی (حجم) در پلتفرم اسکای روم برگزار شد. این وبینار پنجمین وبینار حامیان جامعه مدنی در دوران کرونا بود که طی آن کمال اطهاری پژوهشگر توسعه به بحث الگوی توسعه، سیاستهای اجتماعی و نقش نهادهای مدنی در شکلگیری آنها پرداخت.
در آغاز این سمینار آنلاین علی اکبر سهیلی عضو حامیان جامعه مدنی ضمن خیر مقدم به حاضران عنوان کرد: در بخش اول این سمینار به الگوی توسعه پرداخته خواهد شد. در بخش سیاست اجتماعی رشد اقتصادی دانش بنیان در پیوند با نظام رفاهی مناسب مورد بحث قرار خواهد گرفت و در بخش سوم نقش نهادهای مدنی در دو موضوع الگوی توسعه و سیاست اجتماعی بررسی خواهد شد.

هادی خانیکی در یازدهمین سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی با موضوع طراحی و اجرای کمپینهای ارتباطی گفت: عمده کمپین ها با هدف آگاه سازی راه اندازی می شوند، اما باید دانست تنها آگاه سازی اکسیر شفابخشی نیست و انضباط، مهارت و تربیت نیز مهم است.
او هفت روش پیشنهادی لس رابینسون برای راه اندازی کمپینها را به اختصار توضیح داد و گفت: روش نخست دانش و آگاهی است، مشکل امروز کشور این است که به گروهها و شبکههای اجتماعی وزن زیادی داده میشود و فکر میکنیم آگاهی داده شده در فضای مجازی برای اقدام به کنش کافی است؛ در حالی که آن، نوعی سست کوشی را میتواند به دنبال داشته باشد.
خانیکی، روش دوم رابینسون را اشتیاق معرفی کرد و ادامه داد: اشتیاق برای ترسیم آیندهای متفاوت مهم است اگر در کشور خود به تحقیقات چه به لحاظ کیفی، چه کمی توجه کنیم میبینیم یکی از مهمترین موانع فاصله جدی نگرشها نسبت به واقعیت هاست که منجر به کمتر شدن اشتیاق میشود.
نویسنده: سروش کیانی قلعه سرد / روزنامه نگار
فارغ از نقش سیاستهای دولتهای مختلف در مسائل زیستمحیطی، آن چه که نقشی به مراتب اثرگذارتر ایفا میکند جایگاه تعیینکننده مردم است. مردم علاوه بر آنکه نقش اساسی در حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آلودگی و تضییع آن دارند، با اثرگذاری ناشی از مطالبهگری خود بر دولتهای مختلف نقش تعیینکننده ای در وضعیت و کیفیت محیط زیست و منابع طبیعی دارا هستند. به دیگر سخن، مردم با رعایت حقوق محیطزیستی و احترام به آن از یک سو و جلوگیری از تصویب و اجرای سیاستهای ضایع کننده محیط زیستی و منابع طبیعی از سوی دیگر در آن چه که حال فعلی و آینده محیط زیست است تاثیر بهسزایی دارند. از اینرو سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی به عنوان نماد و نماینده مردم سعی در دست یابی به این مهم را دارند و در کنار این سازمانها، واحدهای محیطزیستی احزاب، تشکلها، اصناف و... مجموعهای مطالبه گر و پیگیر مسائل محیطزیست را تشکیل داده و تلاش میکنند از آن چه که نامطلوب محیط است جلوگیری کرده و به سمت مطلوبیت محیطزیست حرکت کنند. اگر همه این سازمانها، تشکلها، احزاب و... را در یک کلمه یعنی مردم خلاصه کنیم، بیشک مردم هنگامی که احساس میکنند صدایشان شنیده نمیشود یا برای شنیده شدن به صدایی رساتر و بلندتر نیازمند هستند، اقدام به تشکیل کمپین و کارزار میکنند و با بسیج عمومی و نشان دادن وجود دغدغه مشترک چه در حیطه رفتار خود مردم و چه در حیطه رفتار و سیاست گذاری دولتها، سعی در ایجاد تغییر در جهت مثبت را دارند. موفق شدن این گونه کمپینها و حرکتها در حوزه محیط زیست از یکسو نشانگر حائز اهمیت شدن مسائل محیط زیستی برای عموم مردم و از سوی دیگر نشاندهنده اهمیت نظر و خواست مردم برای مسئولان کشور است.
همخانگي بهجاي خانواده!
سندوس محمدي: زندگي در عصر جديد باعث شده است نهادهاي مهم اجتماعي براي سازگاري با شرايط جديد مجبور شوند تغييراتي مهم را در خود ايجاد كنند، اما هميشه اين تغييرات در جهت مثبت حركت نميكنند و در بعضي از موارد ميتوانند آسيبهاي مهمي را ايجاد كنند. كمرنگ شدن روابط درون خانوادهها يكي از مسائل مهمي است كه بارها كارشناسان درباره آن ابراز نگراني كردهاند. كمرنگ شدن روابط اجتماعي بنيان خانواده را مورد تهديد قرار ميدهد. خانواده در شرايطي مورد تهديد قرار ميگيرد كه از آن به عنوان مهمترين نهاد اجتماعي ياد ميشود كه بخش اعظمي از شخصيت افراد در آن شكل ميگيرد و مهمترين نهاد در جامعهپذيري افراد به شمار ميرود.
شهرزاد همتی: حالا نزدیک به یک ماه از آغاز مجلس دهم گذشته است. مجلسی که گفته میشود بالاترین سهم حضور زنان را در تاریخ کشور ما دارد و انتظار میرود زنان آن بتوانند بخشی از دغدغههای زنان را که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، به تریبون مجلس برسانند و صدای زنان ایران در عرصههای مختلف باشند. مجلسی که قرار بود سهمیه ٣٠درصدی برای حضور زنان داشته باشد، حالا به همین حضور ششدرصدی دل خوش است. روز گذشته اساسنامه فراکسیون زنان از سوی اعضای این فراکسیون به تصویب رسید و هفته آینده نیز هیأترئیسه آن انتخاب میشوند. این مجلس چهار سال برای پیگیری مطالبات زنان فرصت دارد و حالا در آستانه یکماهگی، پنج زن از نمایندگان حاضر در فراکسیون زنان درباره دغدغههایشان در حوزه زنان صحبت كردند.
نویسنده: تقی آزادارمکی*
یکی از مسائل قابل تقدیر در پنجمین دوره از انتخابات شورای شهر این است که به تدریج شهر و پدیده شهری از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار میشود. در حقیقت اهمیت و توجه به مسائل شهری سبب گردید که چهرههای معروف و نامدار در انتخابات شورای شهرثبتنام به عمل آورند. البته این مساله بدین مفهوم نیست که انتخابات شورای شهر به خاطر وجود چهرههای نامدار مهم شده باشد، بلکه اهمیت پدیده شهری است که حتی نامداران را نیز به سوی خود کشانده است. طی دو دهه اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان و کارشناسان حوزه شهری بر روی شهر و مشکلات آن متمرکز بود اما، در چند سال گذشته مشکلات شهری فارغ از متخصصان امر حتی سر و صدای سیاستمداران و بهطور کل محافل سیاسی را نیز در آورده است. منتقدان به شرایط کنونی معتقدند که محیطزیست مردم ایران نه الزاما تهران بلکه سایر کلانشهرها حتی بعضا شهرهای کوچک نیاز به توجه بنیادی و تغییر اساسی دارد و نیارمند به یک تصمیم سازی عمده برای ساماندهی نظام شهری است، زیرا اکثریت مردم ایرانی زندگی شهری دارند و بخش اعظم مشکلات جامعه ایران مسائل شهری یا زیستمحیطی است. مسائل شهری نیز شامل آلودگی هوا، ترافیک، زباله و توزیع عادلانه منابع شهری و... است. عموما شهرداران در تهران نماد مدرن سازی و مدرنیته کردن جامعه ایرانی هستند که نمونه آن کرباسچی و قالیباف است.
نویسنده: علیرضا افشاری*
به نظر میرسد برگزاری پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران شروع دوبارهای باشد برای کنشهای مدنی و توجه مردم به وضعیتِ اجتماعی خودشان. در صد سال گذشته که شکل جدیدِ مشارکت ایرانیان در اجتماع شکل گرفت همیشه به تناوب گاهی این مشارکت اوج میگرفت و گاهی خاموش میشد که هر کدام دلیلها و زمینههای اجتماعی خودش را داشت. آنچه شایسته توجه است هر بار که اوج میگرفت این توجه بیش از پیش نیرو گرفته و کمی وسیعتر و مؤثرتر میشد. به نظر میرسد انتخابات پیشِ رو شورای شهر تهران نقطه عطفی بر این روند باشد، چرا که هم تهران تبدیل به اَبَرشهری شده که جمعیتِ متراکمِ قابلتوجهی از مردم ایران را، از هر قومیت و شهر و با هر نگاهی، در خود جای داده است. چیزی که همیشه مورد توجه جامعهشناسان در تحلیلهایشان بوده، و هم این که تجربه قدرت گرفتنِ شخصیتهای سیاسی تأثیرگذار بر کشور از راه گرفتنِ مقامِ شهرداری تهران آنها را نسبت به شورای شهر تهران حساس کرده است. و در کنار اینها دو رویدادِ تلخِ پلاسکو و فساد گسترده در شهرداری و شورای شهر تهران را هم نباید از نظر دور داشت که کاسه صبر مردم تهران را لبریز کرده است.
تهران در وضعیت بدی است: تقریباً هویتی ندارد و آخرین نشانههای هویتیاش که در قالب معدود بافتهای باقیمانده قدیمی شهر و خانههایی که روزگاری بازتابدهنده زیستی منطبق با جغرافیای زیبای آن که در دامنه کوهستان با طبیعتی چهارفصل بود آخرین نفسهایش را میکشد و نامهای قدیمی و خاطرهبرانگیز کوچهها و محلات قدیمیاش، با ژستی ارزشی و سوءاستفادهگرانه، در حال تبدیل به نامِ شهیدان بزرگواری هستند که فروتنانه، و نه از برای نام، برای بقای همین هویت در برابر دشمن ایستادهاند؛ و از طبیعتش نمیتوان سخنی راند چرا که دیگر آن منزلگه بیش از صد گونه پرنده با آبی زلال از خاطرهها هم محو شده است... حریمی برای کوههایش رعایت نمیشود، منظره دماوند در میان دود و ساختمانهای بیقواره بلند ناپدید شده، رود ـ درههایش به گونهای زیر نامِ پارک با بتن دفن شدهاند که شناختشان امکان ندارد، آنهم با درختان و بافتی گیاهی که عموماً بومی و تاریخی آن مکانهای سرسبز نیستند، و باغهای بیبدیلِ تاریخیاش یکی یکی از صفحه نقشه شهر حذف میشوند. و سرانجام نفس کشیدنی که دیگر در آن موجود نیست، هر چند فراموش کردهایم چند روز در سال در هوای پاک نفس کشیدهایم.

انتشارات: نگاه معاصر نگاه معاصر
نویسنده: ریچارد یانگ ریچارد یانگ
مترجم: مهدی مقدری

زهرا جعفرزاده| چادر را روی سرش جابهجا میکند: «١٤سالم بود ازدواج کردم، حالا ٥ تا بچه دارم، نه آن موقع که مرا عقد کردند، احساس خوشبختی میکردم نه حالا که بیشتر از ٢٠سال از ازدواجم میگذرد.» «سیما»، افغان است از قوم تاجیک. از آن صورت سبزه و گرد، دو چشم سیاه از لابهلای سیمهای میکروفن برق میزند، میکروفن صورتش را ماسکه کرده، شبیه ٤٠، ٤٥سالههاست، با لهجه حرف میزند: «دخترم ١٥سالگی عقد کرد، نامزدش قرار بود چند سالی صبر کند بعد عروسی کنند، اما یکسال بعد، با هم رابطه برقرار کردند و مجبور شدیم زودتر برایشان عروسی بگیریم، آن موقع کلاس پنجم بود، نه همسرش را دوست دارد و نه زندگیش را. حالا هم خانه شوهر است. پسرم ١٨سالگی با دختر ١٥سالهای ازدواج کرد، ٢٠سالش بود که بچهدار شد، حالا مدام با من دعوا میکند که چرا زنم دادی؟ حالا ما ٨نفر هستیم دریک خانه ٤٥متری.» خواهر سیما را ٧سالگی به عقد پسری درآوردند، وقتی خواهرش فهمید چه اتفاقی افتاده، سه روز درطویله پنهان شده بود. برادرش هم ١٥سالگی داماد شد، حالا آنقدر وضع مالیشان خراب است که زنش یک جفت کفش ندارد.

ليلا رزاقي: محروميت، وقتي به مغز استخوان برسد، ديگر هيچ مرهمي جز رفع کاملِ تمام تبعيضهاي اقتصادي و تقسيم عادلانه ثروت، درمانش نميکند اما گاهي زيستن روزمره در فقر، برآوردهشدن کوچکترينِ آرزوها را تبديل به شيرينترين خاطره تمام عمر ميکند. وقتي قرار نيست از اين همه ثروت، سهمي نصيب کودکِ سردشتي يا زن کپرنشين سيستاني شود، توزيع قطرهچکاني حداقلترين امکانات فرهنگي و رفاهي، خواب سياهوسفيد شبانه بسياري از اين آدمها را تبديل به رنگيترين خوابهاي دنيا ميکند. ميگويند اين خاصيتِ محرومماندن است؛ ساختارهاي اقتصادي بهدليل ناکارآمديشان، بخشي از مردم را براي هميشه فراموش ميکنند و فقط زمانيکه گروههاي مختلف اجتماعي از خواب غفلت بيدار شوند، ميتوان اميدوار بود تغييري، کنشي يا بهتر است بگوييم، تحولي حداقلی در ساختار فرهنگي مناطق محروم بهوجود آيد. حالا حدودا يک سال است که فعاليت انجمن خيريه غيردولتي حامي با طرح کوله کتابها گره خورده است. زنان و مرداني که با کولههايي پر از کتاب، سفيران روشنگري روستاهاي محروم هستند. از سراوان در سيستان و بلوچستان تا روستاي فشتکه شهر خمام در استان گيلان، دهها کودک و نوجوان و زن روستايي در انتظار کتابهايي ميمانند که قرار است روزمرگيهاي فقر را براي آنان تا حدودي تعديل کند.
میثم مشایخ / محسن مهیمنی
مسئلۀ قوم و طایفه گرایی در حوزههای انتخابیه و پروسههای انتخاباتی به خصوص در فضا و عرصۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر، از جمله مسائلی است که در فرهنگ سیاسی ایران و کشورهای در حال توسعه وجود دارد و از جمله ملاکهای تاثیرگذار در نتیجه و رفتار انتخاباتی شهروندان است. در فرهنگ سیاسی و فرهنگ عمومی ما قومگرایی و قبیلهگرایی بعضاً به عنوان یک ارزش در رفتار عمومی مردم نیز مطرح شده و معمولاً بر شایستهسالاری ترجیح داده میشود. به این معنا که به طور مثال اقوام و طایفههای مختلف در عرصۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر (و حتی در عرصه انتصابهای دولتی) به جایِ فاکتورهایی مانند تجربه، تحصیلات و تخصص، در قدم نخست به دنبال کاندیدایی میروند یا برای کاندیداتوری فردی تلاش میکنند که از قوم یا طایفه یا خون آنها باشد. به طور مشهود، قوم گرایی و طایفه سالاری در عرصۀ رقابتهای سیاسی در جایی و زمانی شکل میگیرد که هنوز حضور و نقشآفرینی احزاب و تشکلهای سیاسی و نهادهای مدنی در آن نهادینه نشده یا به عبارت دیگر، آنجامعه هنوز به لحاظ سیاسی، تشکیلاتی رفتار نمیکند. از منظر آکادمیک، رفتار سیاسی باید در مرحله تکامل و توسعه، از مناسبات بَدَوی مانندنژاد، خون و جنس به اصول سیاسی، مدنی و حزبی تغییر بیابد.
نوید بازماندگان*
از هنگامی که برای نخستینبار با عضویت در انجمن ترویج تغذیه با شیر مادر با عبارت سازمانهای غیردولتی آشنا شدم حدود ١٨سال میگذرد. ١٨سالی که در آن فعالیتهای داوطلبانه آرامآرام به قسمت مهمی از زندگیام تبدیل شد به نوعی که یکی از مهمترین اولویتهایم در ازدواج انتخاب فردی بود که او نیز با دغدغههای اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه آشنا باشد و این امر اتفاق افتاد و در ادامه زندگی، فعالیتهای من به فعالیتهای ما تبدیل شد.
زمانی که قسمت مهمی از اهداف زندگی یک خانواده فعالیتهای داوطلبانه برای ایجاد جامعهای بهتر برای زندگی باشد کل روند زندگی آن خانواده تجربه است که میتوان آنها را نکتهبهنکته بیان کرد.
در ادامه چند نمونه از تجربیاتمان را با شما به اشتراک میگذارم
تجربه اول (تهیه بروشور و پیکسلهای اجتماعی): کیفها و ساکهایی با پیکسلهایی که نشان از حفظ محیطزیست، پیوستن به حرکت جهانی کاهش بیماری ایدز، نه به استعمال دخانیات و... دارند. همراه با بروشورهایی با همین عناوین و جلب توجه مردم به پیکسلها در مجامع عمومی دولتی و خصوصی و شروع صحبتها و پخش بروشورها برای آشنایی بیشتر با مطالب موردنظر یکی از تجربههای فعالیتهای داوطلبانه من و همسرم در سالهای پیش بوده است.
تجربه دوم: (نه به کیسه پلاستیک): نگرفتن کیسه پلاستیک یکی از عمومیترین تجربههای داوطلبانه فعالان محیطزیست است که ما نیز در این حرکت جمعی در اکثر اوقات با توضیح و دادن بروشور به فروشنده از گرفتن پلاستیک خودداری میکنیم و همین فعالیت ساده اجتماعی باعث شده در مکانهای بسیاری ما را بهعنوان یک فعال داوطلب بشناسند و از پیشنهادها و نظرهای ما استقبال کنند و فعالیتهای ما را به دوستان و مشتریان خود معرفی کنند و حتی به این حرکت بپیوندند.
پویان خوشحال
اگر در میان اقوام و یا دوستانتان شخصی به شغل پرستاری مشغول است حتما واژه هایی مانند شبکاری، صبح کاری، عصر کاری و long را شنیده اید. روزها می خوابند و شب ها بیدارند و بالعکس. شغل سختی است. همه می دانند و پای مشکلاتشان بشینید برایتان حرف ها دارند. یک طرفه به قاضی نرویم، برخی بیماران از بی محبتی و بی توجهی پرستاران می نالند هرچند می گویند: ذات مهربانی دارد ولی فشار کار روی آن ها زیاد است و گاهی این فشار به شکل پرخاشگری بر بیمار بروز می کند. ما نمی گوییم، همراهان بیمار چنین ادعایی دارند. حقوقشان کم است! حقوقشان نسبت به پزشکان کم است! حقوقشان را دیر واریز می کنند! بیش از شش ماه است کارانه نگرفته اند! به دلیل کمبود نیرو مجبور هستند چند شیفت کار کنند! جملات و دلایل اینچنینی بسیار است که گاهی در رسانه ها با نقد روبه رو می شوند و گاهی نیز مورد توجه قرار می گیرد. اما خبر از اختلاف فاحش درآمد میان پزشک و پرستار، این دو همکار که شانه به شانه به تیمار بیمار می پردازند بحثی است قدیمی که با اظهارات جدید رنگ و روی دیگری پیدا کرده است.
صدرا محقق: کمتر از یکسال پیش بود که اولین نمایشگاه نقاشیهای سه خواهر نوجوان افغانستانی ساکن گرمدره کرج در تهران برگزار شد؛ نمایشگاهی که گزارش آن در «شرق» با تیتر «خواهران غریب» منتشر شد و بازتاب گستردهای داشت. حالا این سه خواهر از روز گذشته دومین نمایشگاه آثار نقاشیشان را در تهران برپا کردهاند. اینبار سه دختر نوجوان افغانستانی دیگر هم به آنها پیوستهاند؛ شش نقاش نوجوان با نقاشیهای آبستره و انتزاعی که توسط معلم هنر مدرسهشان در گرمدره کشف و معرفی شدهاند، ٣٠ تابلو از آثارشان را در فرهنگسرای اندیشه تهران برای مدت چهار روز روی دیوار بردهاند. افتتاحیه این نمایشگاه روز گذشته با استقبال مخاطبان و رسانههای بیشتری- دستکم به نسبت نمایشگاه سال قبل- برگزار شد.
مطهره واعظیپور/تک تک زنانی که در سرای مهر، محل نگهداری و آموزش زنان کارتنخواب، زندگی میکنند دغدغه خودشان را دارند؛ هر کدامشان هنری دارند که در خیابانها و پاتوقهای مصرف مواد فراموش شده بود. حالا زنانی که روزی فقط پایپ و زرورق در دستانشان دیده میشد و همه هنرشان فرار از دست ماموران بود، قالی میبافند، زیورآلات درست میکنند، گل میکارند و هر کدام، حرفی برای گفتن دارند. مریم، گردنبندها و تسبیحهایی را که درست کرده بود، نشان میدهد: «هر کدام را که دوست دارید، بردارید. اینها کار دست است.» زنهایی که یک روز کارتنخواب بودند و بعضیهایشان مجبور بودند برای اینکه از حادثهها دور باشند شکل پسرها دربیایند، حالا در اینجا کار میکنند.

بیست و یکمین نشست هم اندیشی نهادهای مدنی توسط حامیان جامعه مدنی روز چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ با موضوع «حق دفاع شهروندان» برگزار شد.

بیستمین نشست هم اندیشی نهادهای مدنی توسط حامیان جامعه مدنی روز چهارشنبه ۱۷ مهر1398 با موضوع «الگویی برای مطالبه گری اجتماعی فعال» برگزار شد.
در ابتدای این نشست آقای عطاردیان راجع به «کمپین ضد تحریم» توضیحاتی داده و گفتند: این قابل پذیرش نیست که سنگینی و بار این سیاست فشار حداکثری بر دوش مردمی باشد که سهمی در ایجاد این شرایط نداشتهاند. آسیبی که اين سیاست نادرست بر شهروندان عادی وارد میآورد، دست کمی از درد و رنج ناشی از مجروح، زخمی، معلول و کشته شدن در جنگ ندارد. از این رو ضروری است با تشکیل شبکههای گسترده از نهادهای مدنی داخلی و بینالمللیِ صلح طلب، اجازه ندهیم مردم مظلوم و مقاوم ایران به تنهایی بار سنگین تحریمها را بر دوش بکشند. از آنجا كه تحريم ها عليه هر كشور، محدود به مرزهای آن كشور و مردمان ساكن در آن نمی ماند و كليه مردم جهان را درگير و گرفتار مصايب ناشی از تحريم ها ميكند٬ ضروری است در کنار هم و دست در دست یکدیگر لغو تحریمهای ظالمانه و ضد حقوق بشری عليه ايران را از سطح محلی و ملی، به مطالبهای فرامرزی و جهانی تبدیل کنیم.

پانزدهمین نشست هم اندیشی نهادهای مدنی توسط حامیان جامعه مدنی روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 با دستور جلسه «گفت و گو راجع به نهاد ملی حقوق شهروندی» و «بحث و تبادل نظر ميان اعضا در خصوص برنامه هاي راهبردي نهادها، جهت اتخاذ تصميمات و برنامه هاي بعدي» برگزار شد.
شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود. ... ادامه مطلب
تلفن : 88834162 داخلی 230
تلفکس : 86072599
ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید
ایمیل رسمی شورا : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید