جامعه مدنی

  • گزارشی از رواج دروغگویی در جامعه ایرانی؛ تنوره دیو دروغ

    دروغ، آسیبی است که از دیرباز در روابط اجتماعی انسان‌ها وجود داشته و به همین دلیل در آموزه‌های اخلاقی هر جامعه ای که سرک بکشید، نکات بسیاری در نکوهش آن خواهید یافت. در ایران نیز چه در دوران باستان و چه در زمان اسلام، زشتی دروغ به مردم گوشزد شده است. شواهد نشان می‌دهد که در نخستین سنگ نوشته‌ها و در آثار مکتوب کهن فارسی، به دوری از دیو دروغ اشاره شده است.

    در اسلام نیز از دروغ به عنوان گناه کبیره یاد شده است. با این حال دروغ از دیرباز درجامعه ایرانی رواج داشته و این روزها کار به جایی رسیده که مردم به چشم خود نيز اعتماد ندارند. عین این واژه را از زبان مردم می‌شنویم که می‌گویند: «به چشم‌هايت هم اعتماد نکن!». نتایج تحقیقی جدید در این خصوص در سطح شهر تهران نشان می‌دهد که مردم تا چه اندازه به هم بی‌اعتماد هستند.

  • گزارشی از شب‌قدر جمعیت دانشجویی امام علی(ع)؛ با کیسه های مهربانی در کوچه های بی کسی

    زهرا کشوری/ کیسه‌های غذا روی شانه‌های جوانشان، آرام درهای بی‌کسی را می‌زنند تا به رسم علی(ع)، دستگیر کسانی باشند که شکم خالی سر روی بالین نداری گذاشته‌اند. جمعیت دانشجویان امام علی(ع) در هفدهمین آیین کوچه «گردان عاشق» خود، در «شب قدر» روایتگر قصه تلخ زندگی‌های ته‌ گود مانده حاشیه پایتخت بود؛روایتی که از برج میلاد شروع شد و به کوچه‌پس‌کوچه‌های فراموشی رسید.

  • گزارشی از ضرورت نظارت بر فعالیت های مردم نهاد؛ خیریه های بی خیر!

    تاریخ مشخصی از زمان شروع فعالیت خیریه ها وجود ندارد اما، مولفه مشترک تمام امور خیر این است که هدف کسب سود نیست. مراکز خیریه ای این روزها در کوچه و پس کوچه های شهر به‌صورت قارچ گونه رشد می کنند که هر کدام بهانه حضورشان، مرهم درد دیگری بودن است .اما زیرپوست شهر مملو از نیازمندانی است که کاسه “چه کنم” دست گرفته اند.خیریه ها از دیرباز جایگاه مهمی در باورهای دینی و سنتی ایرانی‌ها داشته اما در سال های اخیر، برخی کج روی ها سبب شده تا فعالیت خیریه های مردمی کمتر به چشم آید. این درشرایطی است که اگر برخی ها به اسم خیریه، به منافع خود می اندیشیند اما هستند مراکزی که در قالب خیریه و بدون هیچ سر و صدایی، به کمک نیازمندان می روند و کارهای ماندگاری نیز می‌کنند. این سال‌ها، در برخی معابر و خیابان های شهر، تابلوهای خیریه ها را شاهدیم که از طرق مختلف به کمک به همنوعان خود فکر می کنند.

  • گزارشی از عملکرد غيرشفاف خيريه‌هايي که با برگزاري بازارچه، کرايه‌هاي ميليوني دريافت مي‌کنند؛ به نام خيريه، به کام غرفه‌دار

    فاطيما فردوس: تشکيل خيريه‌ها، با زندگي انجمني در ايران گره خورده است. بااين‌حال و با گذشت سال‌هاي متمادي از تأسيس و شکل‌گيري خيريه‌ها در ايران، مؤسسات خيريه همچنان به‌صورت سنتي اداره مي‌شوند. اين مؤسسات که اکثرا به‌صورت هيأت‌امنايي و هيأت‌رئيسه تأسيس مي‌شوند، بر مبناي مديريت سنتي و قديمي خود امور خيريه را در دست گرفته و فعاليت مي‌کنند. در مديريت سنتي مؤسسات خيريه، نرم‌افزارهاي تخصصي مالي تعريف نشده است و خيريه بر مبناي شخص‌محوري (مديرعامل) اداره مي‌شود. به عبارت ديگر، اين نوع مديريت نمي‌تواند اسناد و مدارک شفافي را به ناظران و بازرسان ارائه کند؛ بنابراین مراجع صدور مجوز با تصور اينکه شخص مدير از معتمدان است، حضور خود را در مجموعه کمرنگ‌تر مي‌کنند. در همين ميان، بر‌اساس برنامه سوم و چهارم توسعه، وزارت کشور موظف است از سازمان‌ها و نهادهاي مردمي حمايت کند، ضمن اينکه اين قانون از سوی ديوان عدالت اداري نيز مورد تأييد قرار گرفته است. درحال‌حاضر، به جاي چهار سازمان، 6 سازمان اعم از وزارت علوم، وزارت کشور، سازمان بهزيستي، وزارت ارشاد، سازمان ملي جوانان و نيروي انتظامي متولي صدور مجوز سازمان‌هاي مردم‌نهاد در کشور هستند که هر کدام بر‌اساس اهداف خود وظايف مشخصي را براي سمن‌هاي ايجاد‌شده خود تعريف مي‌کنند و بيشتر آنها را مؤسسات خيريه تشکيل مي‌دهند؛ مؤسساتي خيريه که هيچ قانوني براي نظارت بر آنها وجود ندارد و انتظار مي‌رود به‌جاي نهادهايي که متولي صدور مجوز براي ثبت مؤسسات خيريه هستند، قانوني براي نظارت بر آنها مقرر شود تا شاهد فعاليت غيرشفاف خيريه‌ها نباشيم، هرچند اين مسئله شامل همه مؤسسات خيريه‌ها نمي‌شود و نبايد تمام آنها را مورد اتهام قرار داد. 

  • گزارشی از کمپيني که قرار است کودکان نابيناي سراواني را صاحب کتابخانه و فضاي تفريحي کند «دستاني که مي‌خوانند»

    «تنها يک مدرسه استثنايي در سراوان وجود دارد که به‌دليل کمبود امکانات جوابگوي نيازهاي اين بچه‌ها نيست. وقتي به اينجا آمديم، متوجه شديم بعضي از بچه‌هاي نابيناي ساکن اين شهرستان و روستاهاي اطراف آن به‌دليل نبود فضاي آموزشي مناسب درس و مدرسه را رها مي‌کنند. خيلي از آنها حتي عصا و عينک براي تردد در سطح شهر ندارند.» اينها روايت يک فعال مدني از زندگي کودکان نابيناي شهرستان سراوان در استان سيستان‌وبلوچستان است. براي بچه‌هاي اين منطقه که در بخش بلوچستان استان واقع شده، محروميت در چند مرحله اتفاق مي‌افتد. محروميت‌هاي جسماني اوليه که ناشي از اختلالات ژنتيکي است و محروميت‌هايي که ساختار اجتماعي بي‌توجه به حقوق معلولان به آنها تحميل مي‌کند. انجمن حامي از جمله نهادهاي مدني فعال در حوزه آموزش است که در سال‌هاي گذشته پروژه‌هاي موفقي را در راستاي احياي حقوق آموزشي کودکان بازمانده از تحصيل در مناطق محروم به انجام رسانده است. حالا و در تازه‌ترين اقدام، قرار است با کمک حامي، تنها مدرسه استثنايي شهرستان سراوان در سيستان‌وبلوچستان مجهز به کتابخانه‌اي براي نابينايان شود. انگيزه بخشي به دانش‌آموزان نابيناي بازمانده از تحصيل براي ورود به مدرسه، ارائه آموزش تخصصي به آموزشياران استثنايي، تجهيز کتابخانه به ماشين بريل و حتي ايجاد فضايي براي تفريح کودکان نابينا اين منطقه از جمله اهداف حامي براي به انجام رساندن اين پروژه است. مسئول کارگروه کتابخانه‌هاي اين انجمن مي‌گويد: در طول مدت فعاليتمان متوجه شديم که بچه‌هاي نابيناي منطقه ديده نمي‌شوند و در تخصيص منابع کنار گذاشته شده‌اند. 

  • گزارشی از کمپین «نهال مهر» کار آفرینی برای آدم های ته خط

    زهرا کشوری/  کمپین «نهال مهر» تصویر جدیدی از مردان و زنان بهبود یافته مؤسسه مردمی طلوع بی‌نشان هاست که از «ته خط» برگشته‌اند. ته خط، جایی است که تنهایی را در تنهایی ضرب کرده و به توان تنهایی رسانده‌اند. ته خط همه چیز. آنجا اشباحی زندگی را با پک‌های سیگار، دود کردند و با «مواد» به آتش کشیدند اما سه‌شنبه شبی نمک گیر «غذای عشق» کسانی شده‌اند که نتوانستند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشند. آنها «نیمه شبی» مشعل به دست در کوره‌پزخانه‌ها، بیغوله‌ها و... آتش امیدی را برافروختند تا نور آن رهگشای کسانی باشد که در حاشیه شهر اسیر مواد شده‌اند و راهی برای رهایی از این زندان خودخواسته و جامعه پرداخته نمی‌یابند.

  • گزارشی از کمپینی که به بهانه «سه‌شنبه‌های بدون خودرو» ایجاد شد؛ دوچرخه ها در شهر

    پویان خوشحال: آلودگی هوا باعث شده است در شهر تهران سالانه بیش از 5000 نفرجان خود را از دست دهند. یکی از عوامل ایجاد سرطان ریه نیز آلودگی هوا تشخیص داده شده است. راه‌کارها برای کنترل این معضل باتوجه به تعداد روزافزون خودروها و موتورسیلکت‌ها آلاینده بی نتیجه مانده است. آمارها نشان می دهد 80 درصد آلودگی شهر تهران از طریق منابع متحرک ایجاد می‌شود. این درحالی است که در تهران و برخی دیگر از کلانشهرها مردم برای اعتراض به افزایش تعداد خودروها به دوچرخه روی آورده اند. دوچرخه جایگزین مناسبی برای مسافرت‌های درون شهری بوده اما خطر دوچرخه سواری در شهری که خط دوچرخه سواری اندکی دارد بی فایده جلوه می‌کند. آخرین روزهای دی ماه سال گذشته معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کشور خبر از تشکیل کمپینی داد که در آن شهروندان یک روز در هفته را بدون خودرو شخصی وارد شهر شوند. روز سه شنبه برای این کار انتخاب شد. حال پس از چند ماه می توان دید مردم برای سلامتی خود ارزش قائل شده و به استفاده از دوچرخه روی آورده اند.

  • گزارشی از کوچک‌ترین کتابخانه ایران که به همت معلم روستا و خواهرش تاسیس شده است؛ اینجا چـر اغی روشن است

    آفتاب تابستان گرم و براق مي‌تابد بر روستا.مردها بر سر زمين‌هاي كشاورزي عرق از جبين پاك مي‌كنند و زن‌ها در ايوان نشسته‌اند به حصيربافي.روزهاي كهنوج به همين ساكتي و آرامي مي‌گذرد؛ اگر هياهوي بچه‌ها نباشد براي رفتن به مدرسه،برگشتن به خانه و بعد هم دوان دوان رفتن تا كتابخانه‌.

    حالا هفت سالي مي‌شود كه كتابخانه «فاطمه‌ها» شده است يگانه‌ترين تفريح و سرگرمي كودكان و نوجوانان دهكهان.كتابخانه‌اي كه معلم 24ساله‌اي ساكن روستا آن را تاسيس كرده و تا مدت‌ها سه دختر به نام فاطمه تنها اعضاي آن بوده‌اند.كتابخانه‌اي بي صندلي، بي قفسه و بي تابلوي رنگي كه سه دختر 10 ساله به زور در آن جا مي‌شدند و حتی جا براي عضو ديگري نداشته است.

  • گزارشی از مرکز ارائه خدمات روزانه به کودک کار و خیابان «اینجا» درس می‌خوانند؛ «آنجا» کار می‌کنند

    مریم جهان پناه/ نحیف و لاغر است، از ته چشمان خرمایی رنگ خسته و غمگینش نگرانی و اضطراب تراوش می‌کند، شکل و شمایلش به بچه‌هایی که از صبح تا شب در کوچه‌ها می چرخند و از تعطیلی مدرسه  لذت می برند نمی‌خورد، پیراهن چهارخانه چرک و کهنه‌ای به تن دارد. جزو کودکانی است که در «مؤسسه رویش نهال جوان» جایی که کودکان کار وخیابان به آنجا رفت و آمد دارند آموزش می‌بیند. نگاه خسته‌اش را به من می‌اندازد، دستان کوچکش را که لابه لای ناخن‌هایش رنگ سیاهی به چشم می‌خورد آنقدر به هم فشار می‌دهد مثل اینکه قرار است اتفاقی بیفتد.

  • گزارشی از نتایج نخستین پژوهش جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ٧ استان ایران ازدواج در کودکی؛ طلاق در نوجوانی

    الناز محمدی| دختران کوچکی که عروس می‌شوند و پسران نوجوانی که پشت لب‌شان سبز نشده، داماد می‌شوند و رئیس خانه‌های جدیدشان با یک دنیا مسئولیت دنیای آدم بزرگ‌ها. این حکایت تعداد زیادی از کودکان ایرانی است که زیر سن قانونی ازدواج می‌کنند، بچه‌دار می‌شوند و خیلی‌هایشان هم، از هم جدا می‌شوند.
    در سال‌های گذشته کم نبوده‌اند کسانی که درباره ازدواج زودهنگام دختران و پسران ایرانی هشدار داده و گفته‌اند که در بعضی استان‌ها این موضوع به مرز هشدار رسیده است. حالا اما «کامیل احمدی»، مردم‌شناس و محقق، برای نخستین‌بار پژوهشی را در ٧ استان ایران انجام داده که بیشترین تعداد ازدواج‌های زودهنگام در آنها اتفاق می‌افتد؛ این پژوهش که براساس گفت‌وگو و پرکردن پرسشنامه ازسوی ٥٠٠ دختر و پسری که زیر سن قانونی ازدواج کرده‌اند، انجام شده، نشان می‌دهد که به ترتیب، خراسان‌رضوی، آذربایجان‌شرقی، خوزستان، سیستان‌وبلوچستان، آذربایجان‌غربی، اصفهان و هرمزگان استان‌هایی‌اند که بیشترین ازدواج‌های زودهنگام در آنها اتفاق می‌افتد.

  • گزارشی از نشست «بررسی وضعیت نوزادان مبتلابه اعتیاد»؛ کودکانی با سرنوشت اعتیاد

    مطهره واعظی‌پور | عقیم‌سازی زنان معتاد راه‌حلی بود که اولین‌بار فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران مطرح کرد؛ موضوعی که موافقان و مخالفان زیادی داشت. برخی بر این باورند که عقیم‌سازی زنان معتاد ‌انگیزه ترک را برای همیشه از آنها می‌گیرد و برخی دیگر معتقدند عقیم‌سازی موقت زنان معتاد بهترین راه‌حل برای جلوگیری از به دنیا آمدن کودکان معتاد است؛ کودکان معتادی که اگر از سوی سازمان‌های مردم‌نهاد پیدا نشوند، با همین اعتیاد بزرگ می‌شوند یا جان‌شان را از دست می‌‌‌دهند. وضعیت نوزادان مبتلا به اعتیاد، بهانه‌ای شده که جمعیت امام علی(ع) در نشستی به بررسی آن بپردازد؛ نشستی که پرویز افشار، معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر، علی‌‌اصغر محکی، دبیر ستاد و مسئول دبیرخانه کارگروه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و اعتیاد و روزبه کردونی، مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، قرار بود در آن حضور داشته باشند اما از غایبان آن بودند.

  • گزارشی از نقد و بررسی ساختار نیروی انسانی محله هرندی؛ مبارزه با فقیر به‌جای مبارزه با فقر

    جوانان آرمان‌خواهی که با یک خورجین کتاب و وسایل نقاشی به هرندی می‌رفتند و بچه‌ها دورشان جمع می‌شدند با تحقیقات بسیار دریافتند که اکثر کودکان کار سطح شهر تهران در محلات هرندی، شوش و لب‌خط زندگی می‌کنند. روزهای جمعه برای این آرمان‌خواهان ماندگار شد و خیلی زود حدود۳۰۰ کودک جمعه‌ها را به عشق آنها شروع کردند. آنها توانستند فرهنگسرای محله را برای جمعه‌ها بگیرند.

  • گزارشی از واکنش کاربران توئيتر به مشکلات ثبت‌نام دانش‌آموزان افغان، تلاش کنيم تا از مهر جا نمانند

    حق تحصيل مرز نمي‌شناسد؛ هر کودکي حق دارد درس بخواند و هيچ‌کس نبايد اين حق را از او بگيرد. کودکان افغان در ايران يکي از چندين مواردي هستند که به خاطر مواردي چون نداشتن مدارک هويتي، شهريه‌هاي بالا و... از تحصيل بازمي‌مانند. درحالي‌که طبق طرح فرمان، تمام اتباع خارجي با هر شرايطي بايد در مدارس دولتي به صورت رايگان ثبت‌نام شوند اما وضعيت ثبت‌نام آنها چيز ديگري را روايت مي‌کند. درواقع شهريه‌اي که از کودکان افغان مي‌گيرند کاملا متفاوت با شهريه‌اي است که از ديگر کودکان گرفته مي‌شود. ابتدا هزينه‌اي براي اسم‌نويسي، سپس هزينه شهريه و در آخر کمک‌هاي مردمي که مجموع آنها به بيشتر از 350 هزار تومان مي‌رسد و مسئولي پاسخگوي اين تبعيض نيست. اين تضاد حتي در خود وزارت آموزش‌وپرورش هم نمود پيدا کرده است؛ تا جايي که يکي از مسئولان مي‌گويد هيچ مدرسه دولتي‌اي نبايد از اتباع خارجي و ايراني پول بگيرد و دريافت هزينه تنها محدود به کمک‌هاي مردمي مي‌شود که آن هم اجباري نيست و از آن طرف مسئولي ديگر، شهريه دانش‌آموزان افغان را در دوره‌هاي مختلف مشخص و اعلام کرده براي هر پايه چقدر بايد پرداخت کنند و در مقابل طرحي به نام فرمان قرار دارد که از سوي مقام رهبري دستور داده شده که هيچ‌کدام از اتباع خارجي نبايد پولي بابت مدرسه بدهند. بااين‌حال، يکشنبه شب کاربران توئيتر در حمايت از اين وضعيت در يک طوفان توئيتري با هشتگ از مهر جا نمانند، از حق تحصيل آنها نوشتند و وزير آموزش‌وپرورش نيز در واکنش به توئيت‌ها نوشت که تلاش مي‌کنم تا دانش‌آموزان هيچ مليتي از مهر جا نمانند. حال بايد ديد قول وزير تا چه حد عملي مي‌شود؟ 

  • گزارشی از وضع سلامت روان جامعه و خشونت نهفته در رفتار ایرانی‌ها؛ خانواده‌های ایرانی مهارت گفت‌وگو را بلد نیستند

    ایرانی‌ها خشن شده‌اند. این دیگر یک موضوع جدید یا عجیب نیست، موضوعی است که حالا دیگر چندوقتی می‌شود علاوه بر پژوهشگران اجتماعی، مسئولان دولتی هم درباره آن صحبت می‌کنند و حتی می‌گویند که از این موضوع نگرانند؛ نمونه‌اش همین دیروز که «مجید رضازاده»، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور بعد از اظهارنظرهای اخیر مسئولان سازمان بهزیستی و تعدادی از کارشناسان اجتماعی درباره وضع خشونت در جامعه گفت که خشونت در ایران آن‌قدر زیاد شده که باعث شده اعتماد مردم به هم کاهش پیدا کند.

  • گزارشی از وضعيت شوراهاي صنفي در دانشگاه‌ها؛ حق فراموش شده

    «انتخابات شوراي صنفي دانشجويي دانشگاه اروميه به دليل عدم كسب حد نصاب آراي لازم از سوي داوطلبان به مرحله دوم موكول شد.» اين خبر مثل بسياري از خبرهاي ديگر كوتاهي است كه از فعاليت‌هاي دانشجويي از دانشگاه‌هاي مختلف كشور مي‌رسد و در گوشه‌اي ميان خبرهاي خبرگزاري‌ها گم مي‌شود. دانشگاه‌ها كه در دولت قبل با مساله انحلال نهادهاي مختلف دانشجويي روبه‌رو شدند همچنان براي باز گرداندن شوراهاي صنفي به عرصه فعاليت با مشكلات ريز و درشت دست به گريبانند. شوراهايي كه نبودن‌شان گاهي منجر مي‌شود به اتفاقي كه در روزهاي آخر خردادماه در خوابگاه دخترانه دانشگاه چمران اهواز افتاد.
    ٢٥ خرداد ماه وقتي كه خبر اعتراض دانشجويان دختر خوابگاه دانشگاه چمران اهواز دست به دست در شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي مختلف منتشر شد، برخي از فعالان دانشجويي اشاره كردند كه نبود سيستم سرمايشي مناسب كه سبب شده تا ساكنان خوابگاه در هواي نزديك به ٥٠ درجه اهواز چاره‌اي جز اعتراض نداشته باشند در صورت وجود شوراي صنفي ممكن بود به گونه ديگري حل شود. همان زمان يكي از فعالان دانشجويي اين دانشگاه گفت: «دانشجوياني كه از سال ٨٩ به بعد وارد دانشگاه شدند اصلا تصوري از شوراي صنفي و كاركردهاي آن ندارند، آنقدر اين موضوع ناآشنا است كه در دو سال اخير خود دانشگاه مجوز براي فعاليت شوراي صنفي داده و اعلام كرده كه انتخابات برگزار مي‌كند اما حتي ميزان كانديداهاي داوطلب براي فعاليت صنفي به حد نصاب برگزاري انتخابات نرسيد.» از يك سو مهجور ماندن شوراهاي صنفي سبب شده تا دانشجويان بسياري تصور دقيقي از كاركرد اين شورا نداشته باشند و از سوي ديگر شرايط تشكيل اين شوراها و برگزاري انتخابات هم چندان ساده نيست. دبير شوراي صنفي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه مي‌گويد كه موضوع به حاشيه رانده شدن شوراهاي صنفي نه تنها در دانشگاه‌هاي شهرهاي ديگر كه حتي در تهران هم همچنان از جمله مشكلات فعالان دانشجويي است. مجيد مسافر گفت: «تمام شوراهاي صنفي درگير اين مشاركت پايين و ناشناخته ماندن در ميان دانشجويان هستند، يك بخش اين موضوع بر مي‌گردد به نبودن شوراها در طول ساليان گذشته اما بخش ديگرش مربوط مي‌شود به كالايي شدن موضوع آموزش. هر سالي كه مي‌گذرد ميزان دانشجوهاي روزانه كمتر مي‌شود، كساني كه وارد دانشگاه مي‌شوند ميزاني از استطاعت مالي را دارند و موضوعات صنفي برايشان پررنگ نيست. قشر دانشجويان تغيير كرده است و الان خيلي‌ها فقط دنبال نمره و مدرك هستند و جايگاه فعاليت اجتماعي و صنفي براي خودشان قايل نيستند در حالي كه دانشگاه هميشه منشا فعاليت‌هاي اجتماعي بوده است.» مسافر مي‌گويد كه حتي در ميان دانشجويان علوم انساني هم اين علاقه به مشاركت جمعي رنگ باخته است و همين سبب مي‌شود كه اوضاع نگران‌كننده باشد: «سيستم آموزش عالي دارد به سمتي مي‌رود كه مطالبات دانشجويان را نشنود. ببينيد موضوع خوابگاه دانشگاه چمران چقدر وسيع ديده شد، چون با وجود اينكه شوراي صنفي نداشتند توانستند مطالبه صنفي‌شان را به گوش همه برسانند و بگويند ما در هواي ٥٠ درجه كولر نداريم اما اين مطالبه‌گري بايد مستمر و منسجم باشد و فعاليت در شوراي صنفي مي‌تواند به اين انسجام كمك كند.»
     

  • گزارشی از یک کنفرانس: سمن ها، تحریم و مدیریت چالش ها

    دپارتمان آموزشی موسسه مطالعاتی «حامیان فردا» سومین سال فعالیت خود را با برگزاری کنفرانس آموزشی «سمن ها، تحریم و مدیریت چالش ها» آغاز کرد. 
    موضوع این کنفرانس آموزشی که در 18 و 19مهرماه در تالار کهربا در دانشگاه شریف برگزار شد، ارتقای کیفیت مدیریت پروژه های فقر زدایی، در شرایط پیچیده ناشی از بحران اقتصادی پیش روی کشور بود. 

  • گزارشی از یک مدرسه خودگردان ویژه دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی؛ کلاس‌هایی به پهنای یک نیمکت

    صادق زنگنه: یک ربع به ١١ است که از متروی شهرک ‌شریعتی خارج می‌شوم. آدرس را دقیق نمی‌دانم. موبایلم آن‌قدر شارژ ندارد که بخواهم روی نقشه گوگل دنبالش بگردم. از نزدیک‌ترین فردی که آنجاست، آدرس را می‌پرسم. زن میان‌سال افغانستانی که در سایه ایستگاه اتوبوس ایستاده و گویا منتظر است. مدرسه فرهنگ کجاست. مدرسه بچه‌های مهاجر افغانستان؟ «از همین خیابان مهران برو، کنار پارک هویزه». درست متوجه منظورش نمی‌شوم؛ اما انگار از گفت‌وگو با یک مرد غریبه معذب است. به سمت خیابان مهران می‌روم. در راه کنجکاو می‌شوم که بدانم دیگران هم این مدرسه را می‌شناسند، یا نه! از آقای جوانی که از روبه‌رو می‌آید می‌پرسم؛ نمی‌داند! اما در و دیوار مدرسه زود نمایان می‌شود. ساختمانش که تر و تمیز است و خوشبختانه هم‌تراز مدارس بچه‌های ایرانی. وارد می‌شوم. خانم جوانی جلوی در ایستاده. گویا مواظب است بچه‌ها از مدرسه خارج نشوند.

  • گشت یک روزه در پایگاه خدمات اورژانس اجتماعی شهید نواب صفوی؛ 123 را برای نجات به خاطر بسپار

    مریم جهان پناه «- الو، الو، به دادم برسید خانوم، آقامون خیلی اذیتم می‌کنه، تو رو خدا بیایید اینو ببرید، دندونمو شکونده از خونه اومدم بیرون، فرار کردم الان تو سوپری هستم می‌ترسم برم خونه. الو، الو، چیکار کنم؟»
    خونسرد باش مادر، مگه شوهرت چند سالشه؟
    70 سال
    خودت چند سالته؟
    60 سال
    به کلانتری اعلام کردید؟
    نه
    برو کلانتری خبر بده
    تو روخدا شما بیایین
    خونتون کجاست؟
    یافت‌آباد......
    باشه آدرست را بگو یادداشت می‌کنیم، همکاران ما پیگیری می‌کنند.

  • گشتی در «سرای احسان» مرکز نگهداری از بیماران روانی مزمن؛ مهرورزی به بی‌آرزوها

    مریم جهان پناه/ انگشت اشاره‌اش را تکان می‌دهد و با چشمان ریزسرمه کشیده‌اش می‌گوید بیا، جلوتر می‌روم. همان دختری است که از ابتدای ورود من به سالن «سرای احسان»، آن طرف روستای نوچمن بعد از سرای کهریزک، جایی که بیماران روانی مزمن در آنجا نگهداری می‌شوند دور و برم می‌پلکید. غریبه‌ها را راحت از خودی تشخیص می‌دهد، می‌رود و می‌آید تا سر از کارم درآورد که قلم به دست در سالنی می‌چرخم که جشن «ضیافت الهی» در آن برپاست.

  • گفت و گو با جمعی از آموزگاران درباره «آموزش‌های شهروندی و مدنی»؛ پای آموزش شهروندی در «مدرسه» لنگ می‌زند

    بر کسی پوشیده نیست که پای پرورش‌های اخلاقی و آموزش‌های شهروندی در ساختار آموزشی ما به شدت لنگ می‌زند. در ساختار آموزشی ما تمرکز افراطی بر ارزیابی‌های کمی و توجه بیش از اندازه به کامیابی‌های آینده دانش‌آموزان در کنکور و دانشگاه‌ها، سبب شده است که پرورش‌های انسانی و اخلاقی که ریشه‌ای چندین هزار ساله در فرهنگ ایرانی دارد به آسانی زیر پا گذاشته شود. امروزه پیامدهای این بی‌توجهی را در جای جای جامعه و در رویدادهایی مانند فروریزش ساختمان پلاسکو، تصادف‌های جاده‌ای، درگیری‌های خیابانی، شمار زندانیان، پرونده‌های باز در دادگاه‌ها، صفحه حوادث روزنامه‌ها و... می‌بینم و جز افسوس و نگرانی کار دیگری از ما بر نمی‌آید و کمبود چنین آموزش‌هایی در بستر خانواده و نهاد آموزش به شدت احساس می‌شود. به نظر می‌آید که دست‌اندرکاران سیاسی، فرادستان آموزشی، فرهنگیان، خانواده‌ها و کل جامعه هنوز به طور جدی پی به ضرورت آموزش‌هایی از جنس شهروندی نبرده و از این رو درباره چنین آموزه‌هایی بی‌تفاوتی خطرخیزی دارند. در گفت و گوی زیر که بخش نخست آن را می‌خوانید، نرگس ملک‌زاده، شهرام جمالی، علی بهشتی‌نیا، عبدالجلیل کریم‌پور، حمزه علی‌نصیری، مهدی بهلولی و محمدرضا نیک‌نژاد چند معلمی هستند که درباره چنین آموزش‌هایی به گفت‌وگو نشسته و از زاویه‌های گوناگون به آن پرداخته‌اند. امید است که دیدگاه‌های این فرهنگیان در روشن‌کردن موضوع یاری‌رسان باشد و زمینه‌ای شود برای گفت‌وگوی‌های بیشتر در این زمینه.

     

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید