نویسنده : مطهره واعظیپور
صابر و محمود حالا به جای اینکه در خرابهها چنباتمه زده باشند و دنبال مواد بگردند، با قامتی ایستاده پای گلهایی ایستادهاند که باور دارند زندگیشان را تغییر داده است. حالا به جای پایپ، سیخ و مواد، بیلچه و آبپاش برای رسیدگی به گلدانهای «کمپین نهال مهر» در دستشان است.
صابر که بعد از هشت سال مصرف مواد مخدر، با 53 روز پاکی وارد این حرفه شده میخواهد با پرورش گلها امید را در دل کارتنخوابها زنده نگه دارد.
محمود بعد از 23 سال مصرف حالا با 60 روز پاکی بهترین باغبان گلها شده و با وسواس خاصی از تک تکشان مراقبت میکند.
«کمپین نهال مهر» عنوان طرحی است که جمعیت طلوع بینشانها راهاندازی کرده است؛ کمپینی که در آن تعداد زیادی گل و نهال با دستان زنان و مردان بهبودیافته پرورش پیدا میکند و به فروش میرسد.
دروغ، آسیبی است که از دیرباز در روابط اجتماعی انسانها وجود داشته و به همین دلیل در آموزههای اخلاقی هر جامعه ای که سرک بکشید، نکات بسیاری در نکوهش آن خواهید یافت. در ایران نیز چه در دوران باستان و چه در زمان اسلام، زشتی دروغ به مردم گوشزد شده است. شواهد نشان میدهد که در نخستین سنگ نوشتهها و در آثار مکتوب کهن فارسی، به دوری از دیو دروغ اشاره شده است.
در اسلام نیز از دروغ به عنوان گناه کبیره یاد شده است. با این حال دروغ از دیرباز درجامعه ایرانی رواج داشته و این روزها کار به جایی رسیده که مردم به چشم خود نيز اعتماد ندارند. عین این واژه را از زبان مردم میشنویم که میگویند: «به چشمهايت هم اعتماد نکن!». نتایج تحقیقی جدید در این خصوص در سطح شهر تهران نشان میدهد که مردم تا چه اندازه به هم بیاعتماد هستند.
زهرا کشوری/ کیسههای غذا روی شانههای جوانشان، آرام درهای بیکسی را میزنند تا به رسم علی(ع)، دستگیر کسانی باشند که شکم خالی سر روی بالین نداری گذاشتهاند. جمعیت دانشجویان امام علی(ع) در هفدهمین آیین کوچه «گردان عاشق» خود، در «شب قدر» روایتگر قصه تلخ زندگیهای ته گود مانده حاشیه پایتخت بود؛روایتی که از برج میلاد شروع شد و به کوچهپسکوچههای فراموشی رسید.
تاریخ مشخصی از زمان شروع فعالیت خیریه ها وجود ندارد اما، مولفه مشترک تمام امور خیر این است که هدف کسب سود نیست. مراکز خیریه ای این روزها در کوچه و پس کوچه های شهر بهصورت قارچ گونه رشد می کنند که هر کدام بهانه حضورشان، مرهم درد دیگری بودن است .اما زیرپوست شهر مملو از نیازمندانی است که کاسه “چه کنم” دست گرفته اند.خیریه ها از دیرباز جایگاه مهمی در باورهای دینی و سنتی ایرانیها داشته اما در سال های اخیر، برخی کج روی ها سبب شده تا فعالیت خیریه های مردمی کمتر به چشم آید. این درشرایطی است که اگر برخی ها به اسم خیریه، به منافع خود می اندیشیند اما هستند مراکزی که در قالب خیریه و بدون هیچ سر و صدایی، به کمک نیازمندان می روند و کارهای ماندگاری نیز میکنند. این سالها، در برخی معابر و خیابان های شهر، تابلوهای خیریه ها را شاهدیم که از طرق مختلف به کمک به همنوعان خود فکر می کنند.
فاطيما فردوس: تشکيل خيريهها، با زندگي انجمني در ايران گره خورده است. بااينحال و با گذشت سالهاي متمادي از تأسيس و شکلگيري خيريهها در ايران، مؤسسات خيريه همچنان بهصورت سنتي اداره ميشوند. اين مؤسسات که اکثرا بهصورت هيأتامنايي و هيأترئيسه تأسيس ميشوند، بر مبناي مديريت سنتي و قديمي خود امور خيريه را در دست گرفته و فعاليت ميکنند. در مديريت سنتي مؤسسات خيريه، نرمافزارهاي تخصصي مالي تعريف نشده است و خيريه بر مبناي شخصمحوري (مديرعامل) اداره ميشود. به عبارت ديگر، اين نوع مديريت نميتواند اسناد و مدارک شفافي را به ناظران و بازرسان ارائه کند؛ بنابراین مراجع صدور مجوز با تصور اينکه شخص مدير از معتمدان است، حضور خود را در مجموعه کمرنگتر ميکنند. در همين ميان، براساس برنامه سوم و چهارم توسعه، وزارت کشور موظف است از سازمانها و نهادهاي مردمي حمايت کند، ضمن اينکه اين قانون از سوی ديوان عدالت اداري نيز مورد تأييد قرار گرفته است. درحالحاضر، به جاي چهار سازمان، 6 سازمان اعم از وزارت علوم، وزارت کشور، سازمان بهزيستي، وزارت ارشاد، سازمان ملي جوانان و نيروي انتظامي متولي صدور مجوز سازمانهاي مردمنهاد در کشور هستند که هر کدام براساس اهداف خود وظايف مشخصي را براي سمنهاي ايجادشده خود تعريف ميکنند و بيشتر آنها را مؤسسات خيريه تشکيل ميدهند؛ مؤسساتي خيريه که هيچ قانوني براي نظارت بر آنها وجود ندارد و انتظار ميرود بهجاي نهادهايي که متولي صدور مجوز براي ثبت مؤسسات خيريه هستند، قانوني براي نظارت بر آنها مقرر شود تا شاهد فعاليت غيرشفاف خيريهها نباشيم، هرچند اين مسئله شامل همه مؤسسات خيريهها نميشود و نبايد تمام آنها را مورد اتهام قرار داد.
«تنها يک مدرسه استثنايي در سراوان وجود دارد که بهدليل کمبود امکانات جوابگوي نيازهاي اين بچهها نيست. وقتي به اينجا آمديم، متوجه شديم بعضي از بچههاي نابيناي ساکن اين شهرستان و روستاهاي اطراف آن بهدليل نبود فضاي آموزشي مناسب درس و مدرسه را رها ميکنند. خيلي از آنها حتي عصا و عينک براي تردد در سطح شهر ندارند.» اينها روايت يک فعال مدني از زندگي کودکان نابيناي شهرستان سراوان در استان سيستانوبلوچستان است. براي بچههاي اين منطقه که در بخش بلوچستان استان واقع شده، محروميت در چند مرحله اتفاق ميافتد. محروميتهاي جسماني اوليه که ناشي از اختلالات ژنتيکي است و محروميتهايي که ساختار اجتماعي بيتوجه به حقوق معلولان به آنها تحميل ميکند. انجمن حامي از جمله نهادهاي مدني فعال در حوزه آموزش است که در سالهاي گذشته پروژههاي موفقي را در راستاي احياي حقوق آموزشي کودکان بازمانده از تحصيل در مناطق محروم به انجام رسانده است. حالا و در تازهترين اقدام، قرار است با کمک حامي، تنها مدرسه استثنايي شهرستان سراوان در سيستانوبلوچستان مجهز به کتابخانهاي براي نابينايان شود. انگيزه بخشي به دانشآموزان نابيناي بازمانده از تحصيل براي ورود به مدرسه، ارائه آموزش تخصصي به آموزشياران استثنايي، تجهيز کتابخانه به ماشين بريل و حتي ايجاد فضايي براي تفريح کودکان نابينا اين منطقه از جمله اهداف حامي براي به انجام رساندن اين پروژه است. مسئول کارگروه کتابخانههاي اين انجمن ميگويد: در طول مدت فعاليتمان متوجه شديم که بچههاي نابيناي منطقه ديده نميشوند و در تخصيص منابع کنار گذاشته شدهاند.
زهرا کشوری/ کمپین «نهال مهر» تصویر جدیدی از مردان و زنان بهبود یافته مؤسسه مردمی طلوع بینشان هاست که از «ته خط» برگشتهاند. ته خط، جایی است که تنهایی را در تنهایی ضرب کرده و به توان تنهایی رساندهاند. ته خط همه چیز. آنجا اشباحی زندگی را با پکهای سیگار، دود کردند و با «مواد» به آتش کشیدند اما سهشنبه شبی نمک گیر «غذای عشق» کسانی شدهاند که نتوانستند نسبت به آنها بیتفاوت باشند. آنها «نیمه شبی» مشعل به دست در کورهپزخانهها، بیغولهها و... آتش امیدی را برافروختند تا نور آن رهگشای کسانی باشد که در حاشیه شهر اسیر مواد شدهاند و راهی برای رهایی از این زندان خودخواسته و جامعه پرداخته نمییابند.