روز نطق هاي پيش از دستور؛ جلسه ديروز شوراي شهر تهران همزمان با روز جهاني حمايت از معلولان، حال و هواي خاصي را داشت و عمده بحثهاي اعضاي شورا، پيرامون نيازهاي معلولان بود. الهام فخاري، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران در همين باره و در نطق پيش از دستور خود با اشاره به اينكه سازههای شهر تهران برای یک همشهری توانیاب نامناسب است، تاكيد كرد: گویا مدیران شهری، حق شهروندی افراد توانیاب را فراموش کردهاند. در کدام یک از مناطق شهر، سازهها، املاک شخصی و یا ساختمانهای عمومی برای بهرهمندی همه شهروندان بهویژه توانیابها ساخته شده است؟ وي با بيان اينكه بخشی از جامعه ما امروز در پویاییهای شهری غایب و به انزوا کشیده شده است، اظهارداشت: چهره امروز تهران از جان بخشی گروهی از جامعه که همان توانیابان هستند، محروم است و همه ما در این مساله مسئول هستیم.گویی سیاستگذاران و مدیران شهری فراموش کرده اند که نابینایان، ناشنوایان، توانیابان حرکتی، آسیب دیدگان نخاعیو توان یابان ذهنی نيز در این شهر حق شهروندیو حق رای دارند، در این شهر زندگی میکنند و به کالبد این شهر جان می بخشند و باید در همه فضاها، رویدادها و امکان های شهری، سهم و مشارکت آنها برنامه ریزی شود.
شهر بدقواره
عضو شوراي اسلامي شهر تهران در ادامه با بيان اينكه بیشتر سازه های شهری از شخصی تا عمومی برای از خانه بیرون آمدن یک همشهر توانیاب نامناسب است، افزود: گرچه وضعیت پیادهراهها، گذرگاه ها، خیابان ها و ساختمان ها برای همه مردم نامناسب است ولی حق شهروندان توانیاب، بیش از دیگران پایمال شده است. چند تن از مدیران شهری از جامعه توانیابان هستند؟ در میان کارکنان وضعیت چگونه است؟ آیا از خود میپرسیم توانیابان چگونه زندگی میکنند؟ چگونه زندگی خود را اداره می کنند؟ کجا هستند که ما و فرزندانمان حضور آنها را در شهر از دست دادهایم. هر چند جامعه توانیابان ایران پرتلاش، سرافراز و پرتوان در نهادهای مردمی و صنفی، حضور دارندولي حق و مسئولیت آنها در شهر نادیده گرفته شده است؛درحالي که در جامعه ما جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاعمقدس که حضورشان نماد شکیبایی و از خودگذشتگی است نيز، سرمایه ارزشی ایرانیان به شمار میروند.فخاري خاطرنشان كرد: جامعه بالنده و پویا، جامعهای است که گوناگونی در همه زمینهها ازجمله توان و وضعیت بدنی، شناختی، روانی را ارج بنهد و حق همه شهروندان را به رسمیت بشناسد. در سازه ها، فرآیندها، روشها، رویدادها و راهها، سهم همه شهروندان به ویژه گروههایی با نیاز ویژه را برنامهریزی کند. از مدیریت شهری بخواهد و مدیران را بازخواست کند که برای تحقق حق شهروندی همه پرتوان یا کم توان موظف به انجام کارها و گزارشدهی پیشرفت و بازآفرینی باشند.وضعیت کنونی شهر ما چگونه است؟ در کدام یک از مناطق شهرداری تهران با توجه ویژه به توان یابان پیشبینی و اقدام شده است. آیا جداسازی و خانه نشین شدن توان یابان، مصداق تبعیض و نابرابری نیست؟ در کدام محله های تهران، مردم، مدیریت محله و شورایاران به سراغ توان یابان رفتهاند یا برای ساکنان محله خود درباره توجه به مسئولیت شهروندی در برابر توانیابان محله، آموزش برگزار کردهاند؟
معلولان تهراني، محدود شده اند
معلولیت در شهری مانند تهران با محدودیت همراه است.حجت نظری ديگر عضو كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي اسلامي شهر تهران نيز در نطق پيش از دستور خود با اشاره به اینکه شهرسازی قلدرمابانه، معلولان را از زندگی شهری محروم کرده است، گفت: امیدوارم در این دوره مدیریت شهری به دور از اقدامات نمادین و شعاری برای حضور پررنگ شهروندان معلول، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دقیقی انجام دهیم.وي با اشاره به حادثه اخير زلزله در كرمانشاه، به وضعيت نامناسب تهران در صورت بروز زمين لرزه اشاره كرد و گفت:در زمان زلزله، معلولان جسمی- حرکتی، چگونه میتوانند خود را از حادثه نجات دهند؟ آیا غير از این است که این عزیزان، مظلوم ترین قربانیان حوادث ناگوار طبیعی چون زلزله خواهند بود که کمترین مجال رابرای رهانیدن خود از دام مرگ نخواهند یافت؟ این نکته قابل تامل بايد در مدیریت بحران ما را بیش از پیش متوجه هموطنان کمتوان جسمی- حرکتی مان كند.کمتوانی جسمی-حرکتی و معلولیت میتواند بخشی از چرخه زندگی هر فردی باشد که به فراخور شرایط، حوادث و علل گوناگون از جمله تصادف یا برای جانبازان سرافراز در راه دفاع از میهن، یا از بدو تولد تا کهنسالی با درجات مختلف و در بازه های زمانی متفاوت، یک شخص را درگیر كند و معلولیتی را به همراه داشته باشد.همه ما این جمله را بارها شنیدهایم که «معلولیت، محدودیت نمیآورد» اما میخواهم امروز به نوع دیگری آن را بیان کنم و به جرات بگویم بله! «معلولیت برای یک شهروند تهرانی، محدودیت به همراه دارد»، محدودیتی که نه نشات گرفته از عدم اراده و ناتوانی او، بلکه ناشی از غفلت و کوتاهی مدیران و مسئولان شهری برای ایجاد یک شهر دسترس پذیر است.اين عضو شوراي شهر تهران تاكيد كرد:یک فرد معلول چگونه میتواند خود را یک شهروند تهرانی بداند وقتی که کمترین بهره را از فضای زیست شهری خود نمیبرد و از کمترین خدمات شهری استفاده نمیکند؛زمانی که فرد با ویلچر برای یک تردد ساده در سطح شهر در بهترین شرایط بايد پس از هماهنگی های بسیار، ساعتها منتظر اتومبیل های مخصوص تردد معلولان باشد. چند درصد از فضاهای عمومی شهری، مناسب حضور معلولان است؟ چرا شهر ما از حضور لطیف و موثر این همه استعداد در حوزه های مختلف محروم است؟
قوانيني كه زير پا گذاشته مي شود
با وجود سپری شدن سالیان طولانی از وضع قوانین مرتبط با معلولان، گویی تنها گرد فراموشی بیشتری برای توجه به این قشر از جامعه به بار آورده است. با توجه به تبصره ۲ ماده یک و تبصره ماده ۴ قانون جامع معلولان مصوب سال ۸۳ مجلس شورای اسلامی، که به صراحت شهرداریها را موظف به انجام اقداماتی در حوزه مناسب سازی شهر كرده است، شورای اسلامی شهر تهران از سال ۸۴ مقررهای با عنوان «مناسب سازی فضاهای شهری برای جانبازان و معلولان جسمی و حرکتی» به تصویب رسانده است. اما ارمغان این مصوبه ۱۲ساله در عمل چیست؟ چرا مهلت دو ساله اجرای مصوبه با وجود گذشت ۱۲ سال هنوز شهر را شهری مناسب برای حضور این عزیزان نکرده است؟ ستاد مناسبسازی فضاهای شهری که مسئولیت نظارت بر اجرای مصوبه را داشته، بايد پاسخگوی عدم تحقق اهداف این مصوبه باشد.نظري افزود: جدا از اینکه فضاهایی که تا قبل از تصویب این مصوبه ایجاد شدهاند و بايد با اختصاص بودجههای مناسب سالانه و به صورت اولویت بندی شده، با یک برنامهریزی هوشمندانه و به صورت نظاممند مناسبسازی میشدند، باید عدم مناسبسازی فضاهای عمومی شهری و معابری که پس از این مصوبه ایجاد شدهاند را با حساسیت بیشتري مورد مداقه جدی قرار داد. اینکه از سال ۸۴ به بعد مناسبسازی فضاهای جدید به عنوان رویکردي ضروری در ساخت و ساز فضاهای عمومی شهری در نظر گرفته شود و کد پروژهایی که به اسم مناسبسازی فضای شهری در بودجههای سالیانه ذکر می شدند، برای بهبود کیفیت فضاهای ساخت گذشته مورد استفاده قرار گیرد، حقیقتی محسوب ميشود که متاسفانه به واقعیت بدل نشده است.وي با انتقاد از برخي طرح هاي اجرا شده در فضاهاي شهري تهران، اظهارداشت: چرا باید زیرگذر چهارراه ولیعصر یا زیرگذر میدان ولیعصر جدا از در نظر نگرفتن همه نگاههای نادرست سواره محوری که در شکل گرفتن آن وجود دارد، ایجاد شود اما دوباره سختترین و پیچیدهترین دسترسیها را برای کم توانان جسمی- حرکتی در نظر بگیرد.
دسترسی که تردد از مسیر آن برای یک فرد عادی زمانبر است، چه رسد به یک فرد با محدودیتهای حرکتی! با شهرسازی قلدر مابانه نه تنها معلولان را از زندگی شهری عادی محروم کردهایم، بلکه همه شهروندان را نیز از حضور و مشارکت این عزیزان بی بهره میکنیم و این، خسرانی دو جانبه به همراه دارد.از طرف دیگر می خواهم توجه شما عزیزان را به اجراهای نادرست اقدامات به اصطلاح مناسبسازی جلب كنم که با وجود صرف بودجههای کلان نتیجه قابل قبولی از آن منتج نشده است. کفسازیهای نادرست و خطرسازی که برای نابینایان ایجاد شده، یا رمپهای پر شیبی که یک ویلچر نشین حتی با وجود همراه نمیتواند از آن استفاده کند، نمونههایی از این دست «نامناسب سازی فضاها» با استفاده از ردیف بودجههای «مناسب سازی معابر و فضاهای شهری» است. پس سپردن کار به متخصصان امر و نیز نظارت دقیق بر فعالیت آنها خود میتواند گامی مهم در راستای ایجاد شهر دسترس پذیر محسوب شود.
باغ ها را حفظ كنيد
اما جدااز مباحث مربوط به حقوق معلولان در زندگي شهري، بحث حفاظت از باغات شهر تهران نيز از مباحث مهم جلسه ديروز شوراي شهر بود. شهربانواماني در همين باره و البته در نطق پيش از دستور خود ، تاكيد كرد: قانون های موجودمان، شهرداری را موظف کرده است که تمام باغات شهر تهران را به تفکیک منطقه، شناسایی و اعلام عمومی کند.وي به نقض قانون به دست مجریان قانون در تخریب باغات متذکر شد و گفت: امروز، ۱۲ آذر، روز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
روز تصویب قانون، وی با پخش فیلم کوتاهي از فرآیند تخریب باغات و ورود و مواضع رهبری بر حفظ باغات گفت: این فیلم،نقض قانون بود؛ نقض قانون به دست مجریان قانون و به بهانه نقص قانون.وي تاكيد كرد: چرا در بی احترامی به قانون و در زیر پاگذاردن آن، به جایی رسیده ایم که رهبر معظم انقلاب ناچار به موضعگیری و تذکر اینچنین شفافی شدهاند؟ این بیانات ایشان، مربوط به سال ۹۳ است. بعد از آن تاریخ و آن تذکرها، سه سال طول کشید تا درنهايت در سال جاری و توسط شورای چهارم و شورای عالی استانها، اصلاحیهها و آییننامههای اجرایی به قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها، تصویب شد. در این مدت، شورای عالی شهرسازی نیز اصلاحات مربوط به طرحهای تفصیلی را در دستور کارخود قرار داد.بماند که قبل از آن، به بهانه های مختلف، باغات تهران نابود شدند. بخشی به دلیل نواقص طرحهای تفصیلی و پهنهبندی های اشتباه، بخشی با مصوبه اشتباه و ویرانگر «برج – باغ» و بخشی با فرار از قانون و بخشی نیز با زور و گردن کلفتی! اماني ادامه داد: ۶۰ تا ۷۰ درصد باغهایمان از بین رفت؛ همانگونه که نزدیک به ۹۰ درصد چنارهای ولیعصر نابودشدند. اگر درگذشته مشکل قانون داشتیم، دیگر اکنون نداریم. تذکرات رهبری، منجر به اصلاحیههای بسياری شد. موقعیت، مساحت، تعداد و نوع درختان باغ مزبور باید ثبت شود. لازم است تا پایان سال جاری، شناسنامه تک تک باغات تهران، صادر و جهت اطلاع عموم از طریق سامانه های هوشمند منتشر و نسبت به بهروزرسانی آنها اقدام شود.شهرداری موظف است هر سال حداقل بهپلاك كوبي۲۰ درصد فضای سبز خود اقدام كند. شهرداری مکلف است از مشخصات درختان واقع در معابر، میادین، بزرگراه ها و بوستانهای عمومی، فهرستی شامل نوع درخت، محیط بن، محل کاشت و تاریخ گزارش، تهیه و تنظیم كرده و مراتب را با پلاک کوبی درختان و روی سامانه های مربوط (GIS و ...) منعکس كند.
در صورتی که قطع درخت از طرف مالکان به نحوی باشد که باغی از بین رفته و از زمین آن براي خانهسازی استفاده شود، همه زمین به نفع شهرداری ضبط می شود.اینها، تنها چند نمونه از وظایف و حقوق شهرداری است که از سال ۵۹ تاکنون تصویب شده و لازم الاجراست.
مردم شهر و سمنها را دعوت به پیگیری و نظارت جدیتر بر عملکرد مالکان، دلالان و مسئولان شهری میکنم که بدون مشارکت مردمی، مدیریت و سیاستگذاری شهری را، مدیریت و سیاستگذاری ناقصي میدانم.
منبع: قانون