پلاسکو، حادثه ای تلخ، میلیارد ها تومان خسارت، شهادت جمع زیادی از آتش نشانان، مفقودی شماری از شهروندان و خلاصه مجموعه ای از اتفاقات، خاطرهای تلخ را میان اذهان عمومی برجای گذاشت. تلخی پلاسکو، نمادهایی چون «سلفی و ازدحام دست و پاگیر مردم»، «بیمه نبودن دهها واحد تجاری»، «بیتوجهی مالکان به اخطارهای ایمنی»، «ضعفهای مفرط در اجرای قانون»، «تسویه حسابهای سیاسی» و ... را داشت و هنوز هم ادامه دارد. تلخی هایی که شاید منحصرا در حوادث غیرمترقبه ایرانی رخ میدهد و هیچگاه هم مایه عبرت نیست. اما در میان همه این تلخیها، بدعتهایی از رفتارهای انسانی و ستایش شده نیز به چشم خورد که شاید در میان رفتارهای هیجان زده، کمتر به آنها توجه شد. رفتارهایی که تلخی های پلاسکو را کم کرد و نشان داد که هر کاری با وفاق ، شدنی است.
صف های انتقال خون
یکی از نخستین رفتارهای پسندیده و نیکو در حادثه پلاسکو، در همان ساعات نخستین رقم خورد. آنجا که خبرهایی از شمار مصدومان حادثه و احتمال نیاز به واحدهای خونی جهت درمان مصدومان منتشر شد. شمار زیادی از شهروندان به طور خودجوش و در نمایشی از انسانیت، در پایگاههای انتقال خون شهر تهران صف کشیدند تا با اهدای خون خود، قدمی برای کمک به حادثه دیدگان بردارند. این صف ها، گاهی تا چند ساعت کار اهدای خون را به طول کشاند و مشکل احتمالی کمبود خون برای مصدومان را برطرف کرد. مدیرعامل سازمان انتقال خون همزمان با حضور مردم اعلام کرد که از مراجعه هموطنان برای اهدای خون در مورد حادثه ساختمان پلاسکو استقبال میکنیم و در عین حال تاکید کرد که از نظر تامین خون مورد نیاز در زمان حوادث مشکلی وجود ندارد.دکتر پور فتح ا... اظهارکرد که معمولا بعد از حوادث، حس همبستگی در مردم به وجود میآید که آن را با اهدای خون نشان میدهند. ما هم از مراجعه هموطنان به مراکز اهدای خون با تاکید بر اینکه مشکلی از این نظر نداریم، استقبال میکنیم.
همدردی در ایستگاه!
ابراز همدردی و شریک شدن شمار زیادی از شهروندان با جامعه آتشنشانان تهرانی که در سوگ از دست دادن دوستان و همکاران خود بودند، از دیگر جلوههای زیبای پس از پلاسکو بود. در شبهای پس از سقوط ساختمان 45 متری خیابان فردوسی، شهروندان در مقابل ایستگاههای آتش نشانی تهران حضور یافته، ایستگاهها را گل باران کرده، خرما و حلوا پخش کرده و خلاصه هر کاری کردند تا شریک غم جامعه آتشنشانان باشند. برخی شهروندان تهرانی همراه با خانواده و فرزندان خود به ایستگاههای آتشنشانی رفتند و از مصیبتزدگان آتشنشان دلجويي کردند. گروهی از مردم هم در مقابل همین ایستگاهها، به ذکر ادعیه مشغول بودند و نذر میکردند تا شاید حتی یک نفر از زیر آوار چند ده تنی پلاسکو زنده بیرون آید.
فضای پر احساس مجازی
تشکیل کمپینهای مردمی در ایجاد وفاق برای کمک به حادثه دیدگان و قدرشناسی مجاهدت آتشنشانان در روزهای اخیر، چهره ای زیبا از همبستگی مردم را در فضای مجازی به تصویر کشاند. کمپین هایی چون «#من_آتش نشان_هستم»، «#آتش نشان_قهرمان»، «#قهرمان_ایرانی» و ... به سرعت در فضای مجازی، پیوستن شمار زیادی از شهروندان را به خود دید تا قدردان آتشنشانها باشند. از سویی کمپین هایی چون «#کالای_ایرانی_بخریم» نیز در حمایت از کارگران و تولیدکنندگان در پلاسکو تشکل شد تا گوشه ای از درد حادثه دیدگان را جبران کند. این کمپینها فارغ از دعواها و مجادلات بیثمر سیاسی، تنها به مرهم نهادن بر زخم های داغداران حادثه می اندیشیدند. همزمان، کمپینهای سیاست زده ای نیز از همان ساعات اولیه حادثه، بدون هیچ توجیه و پذیریشی، رفتارهای سیاست زده گروهی را در تسویه حساب های خطی دنبال میکردند که بسیار جای تعمق داشت. آن هم درحالی که وسعت حادثه پلاسکو آنقدر زیاد بود که همگان باید به وفاق برای کمک به حادثه می اندیشیدند و رفتارهای سیاستزده کاملا مذموم بود. بسیاری از کاربران در فضای مجازی نیز تصویر پروفایل خود را سیاکرده یا از تصاویر تسلیت استفاده کردند تا شاید تسلی خاطری برای بازماندگان و حادثه دیدگان باشد.
کمک های مکانیکی
اعلام آمادگی شمار زیادی از شهروندان برای ارسال کمکهایی نظیر دستگاههای مکانیکی، جرثقیل های کوچک و بزرگ، آهنبر و ... از همان دقایق نخست ریزش پلاسکو، برگی دیگر از رفتارهای نیکوی انسانی را ثبت کرد. انجمنها، تشکلها، اتحادیه ها و همه آنها يي که میتوانستند کمک فیزیکی برای پایان هرچه زودتر عملیات آوار برداری کنند، به طرق مختلف اعلام آمادگی کردند. اگرچه ستاد مدیریت بحران تهران اعلام کرده بود که مشکلی به لحاظ تامین امکانات مکانیکی کمک به پلاسکو نیست، اما شعور و بلوغ اجتماعی گروههای مردم، ارزش والایی داشت.
چک هایی که برنگشت!
«شماری از پارچه فروشان و اصنافی که چک از مالکان پلاسکو داشتند، اسناد خود را به اتحادیه دادند تا وصول مطالبات به تعویق افتد». این خبری بود که دو روز قبل منتشر شد و احسنتهای فراوان شهروندان به این رفتار انسانی را همراه داشت. طلبکاران از مالکان و مغازهداران پلاسکو، با درک انسانی این موضوع که اکنون پاس شدن چک های مغازه داران پلاسکو میسر نیست، رفتاری انسانی نشان داده و اعلام کردند فعلا قصدی برای پیگیری مطالبات خود ندارند. این شاید بهترین و آرام بخشترین خبر برای حدود 600 مالک پلاسکو بود که اندکی از غصه بیکاری شب عید آنها میکاهد. از دیگر سو، آگهیهای استخدام شماری از تولیدیهای بزرگ و کوچک تهران برای استخدام کارگران بیکار شده پلاسكو در فضای مجازی و روزنامهها، اقدامی کم نظیر بود تا همراهی مردم در هضم حادثه پلاسکو را دوچندان کند. در یکی دو روز گذشته، برخی واحدهای تولیدی آگهی دادند که «فقط کارگران پلاسکو را استخدام میکنند» تا غم معاش دو سه هزار کارگر شاغل در پلاسکو در آستانه روزهای پایان سال کمتر شود.
پزشکان هم آمدند
با اینکه عمدتا، از هزینه های بالای خدمات پزشکی به بیماران و مشکلات در حوزه درمان می شنویم، اما اقدام گروههایی از پزشکان و جراحان نیز در حادثه پلاسکو تحسینبرانگیز بود که اعلام آمادگی برای انجام رایگان خدمات پزشکی و زیبایی کردند. در همان ساعات اول اعلام مصدومان پر شمار حادثه پلاسکو، انجمنهای پوست، جراحان پلاستيک، گوش و حلق و بينی واكولو پلاستی اعلام کردند كه تمامی خدمات درمانی را به مصدومان سوختگی حادثه پلاسكو رايگان ارائه میدهند و پس از آن نیز دیگر گروهها همچون متخصصان ریه، اعلام مشابهاي داشتند. خدمات پزشکی داوطلبانه در مراکز درمانی برای کمک به حادثه دیدگان پلاسکو نیز از ساعات اولیه حادثه مشهود بود تا در کنار تمام سیاهی های حادثه پلاسکو، سفیديها مرهم بر زخم حادثه دیدگان باشد. حادثه پلاسکو درسها و عبرت های زیادی در حوزههای مختلف مدیریتی، ایمنی و امدادی داشت و درس های انسانی این حادثه نیز در جای خود بسیار مهم و قابل اعتناست. به خصوص آنکه رفتارهای سیاستزده و هیجانی در وقوع بحران های مختلف، خود آسیبی برای رسیدن به درد مردم است و توجه به نگاهها و رفتارهای انسانی، باید درسی ماندگار از حادثه پلاسکو شود.
منبع: قانون