«عبدالبصير» را همين يک هفته پيش در مقابل خانهشان گرفتهاند و به اردوگاه ورامين منتقل کردهاند. او حتي در حين کار هم نبوده... پدرش را در صف پدر و مادرهايي که براي پيگيري وضعيت فرزندشان به اردوگاه ورامين آمده بودند، ديدم. کارنامه تحصيلي سال گذشته فرزندش را که در طرح اخير جمعآوري کودکان کار و خيابان برده شده، همراه خودش آورده بود به همراه يک کارت شناسايي که عکس فرزندانش روي آن بود. با انگشت نشان ميداد؛ «اين يکي! عبدالبصير اين است... بچه من را آوردهاند اردوگاه! اين هم کارنامهاش!! ... اما مسئول اردوگاه ورامين گفت کارنامه قبول نيست و بدون اينکه جواب ديگري به او بدهد، او را رد کرد.» براساس طرح آمايش، اتباع افغاني که داراي هر نوع کارت شناسايي باشند مجاز به اقامت در ايران هستند و بردن آنها به اردوگاه براي رد کردن از مرز با مفاد قانوني اين طرح در تضاد است. آنچنان که آيدين حلالزاده، فعال حقوق کودک و عضو جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: در طول يک هفتهاي که از اجراي طرح جمعآوري کودکان کار و خيابان ميگذرد، جمع زيادي از کودکاني که در طرح آمايش جاي ميگيرند به اردوگاهها فرستاده شدهاند تا رد مرز شوند. «درحاليکه براساس طرح آمايش اين کودکان مجاز به اقامت هستند و بايد به خانواده تحويل داده شوند.» عبدالبصير و چندين و چند کودک ديگري که در يک هفته اخير و در پي اجراي طرح ضربتي جمعآوري کودکان کار و خيابان از سطح شهر جمعآوري شدهاند شرايط مشابه هم دارند.
فعالان حقوق کودک ضمن ابراز نگراني از ادامهدار شدن اجراي غيرکارشناسي طرح جمعآوري کودکان کار و خيابان ميگويند، بيخبري خانوادهها از وضعيت نگهداري کودکانشان پس از اجراي اين طرح باعث شده از سرنوشت برخي کودکان و مددجويان نهادهاي مدافع حقوق کودک که در اين طرح جمعآوري شدهاند اطلاعي در دست نباشد. آنهايي که وضعيتشان مشخص شده است هم يا در اردوگاه هستند يا در مراکز موقت بهزيستي نگهداري ميشوند و بدون ارائه دليل موجه به خانوادههايشان تحويل داده نميشوند.
شيوه جمعآوري کودکان کار مسئلهساز شد
همزمان با نزديکشدن به روزهاي پايان تابستان، طرحي در خيابانهاي پايتخت در حال اجراست که هدف آن جمعآوري کودکان کار و خيابان از سطح شهر است. طرحي که اين بار سلب حضانت برخي والدين از سرپرستي کودکان را نيز در پي دارد. در اين طرح که در روزهاي اخير با شدت و گستردگي بيشتري در حال انجام است، تعداد زيادي از کودکان ايراني و مهاجر که در خيابانهاي پايتخت مشغول به کار هستند يا به گفته مسئولين به صورت غيرقانوني در کشور اقامت دارند، جمعآوري و جهت تعيين تکليف به مراکز بهزيستي منتقل ميشوند.
فعالان حقوق کودک، طرح اخير را به لحاظ گستردگي و دامنه فعاليت همتاي طرحي ميدانند که پس از حملات تروريستي تهران در راستاي جمعآوري کودکان کار و خيابان از سطح شهر صورت گرفت. گفتوگو با يکي از فعالان حقوق کودک در زمينه شيوه اجراي اين طرح و ابعاد مختلف آن نشان ميدهد، طرحي که با همکاري بهزيستي، قوهقضائيه و وزارت کار در حال اجراست. به گفته فعالان حقوق کودک در طرح اخير دقيقا مشخص نيست کدام نهاد و ارگاني مسئوليت اصلي جمعآوري کودکان را به عهده دارد و بههميندليل پيگيري بعضي از خانوادهها براي پس گرفتن فرزندانشان به نتيجه نميرسد. در طرح اخير برخي کودکاني که داراي کارتهاي شناسايي هستند نيز جمعآوري شدهاند که در نوع خود جالب توجه است. مسلط شدن نگرش اتهامي و جرم انگارانه به اين کودکان و خانوادههايشان باعث شده تعداد زيادي از کودکان کار ايراني و غيرايراني در اين طرح جمعآوري شوند و به مراکز بهزيستي يا مکانهاي ديگر منتقل شوند. شيوه اجرايي که به باور برخي فعالان حقوق کودک با آرمانهاي حقوق کودک در تضاد و تعارض است.
کودکاني که مدارک دارند نبايد به اردوگاه بروند
آيدين حلالزاده، مددکار اجتماعي و فعال حقوق کودک درباره اجراي اين طرح که چند سالي است همزمان با پايان تابستان و شروع مهرماه اجرا ميشود، ميگويد: در سالهاي اخير اين طرح در همين ايام و همزمان با شروع مدارس اجرا ميشود اما در يکي ، دو ساله گذشته طرح آمايش هم بهطور همزمان در حال اجرا بوده است. طرح آمايش چند دستهبندي مختلف دارد و براي کساني که داراي مدارک يا فاقد آن هستند، اجرا ميشود. بهاينترتيب درواقع کودکاني که داراي مدارک هستند ميتوانند به مدارس دولتي بروند و ثبتنام کنند. نکته عجيب اين است که در طرح در حال اجراي جمعآوري کودکان کار و خيابان و در بين برخی کودکان، بچههايي جمعآوري شدهاند که در طرح آمايش ثبت شدهاند و کارنامه مدرسه و کارت بهداشت دارند و به هر ترتيب يک مدرک قانوني در اختيار دارند. درحاليکه اينها اصولا نبايد به اردوگاهها فرستاده يا رد مرز شوند. اين فعال حقوق کودک با اشاره به اينکه طرح اخير، دومين طرحي است که با شدت و گستردگي بيشتري در سطح شهر تهران در حال انجام است، ميگويد: اين طرح يکبار بعد از حملات تروريستي تهران، شدت گرفت که بسيار گسترده بود. تعداد زيادي از مددجوياني که ما با آنها در ارتباط بوديم ظرف يک هفته جمعآوري شدند. اينها بچههايي هستند که هرکدامشان يک کاري انجام ميدهند. يکي فال فروش است، ديگري زباله گرد است آن يکي بلال درست ميکند و کارهاي ديگر. جالب است بدانيد که در همان يک هفتهاي که به آن اشاره کردم مهاجرين ظرف يک هفته رد مرز ميشدند. در روزهاي اخير هم که اين طرح شدت گرفته، گزارشهاي متعددي از وضعيت بچهها نشان ميدهد که اين طرح جمعآوري به شدت در حال پيگيري است.
او به وضعيت کودکان مهاجر افغان در پي اجراي اين طرح اشاره ميکند و ميگويد: وضعيت بچههايي که در اين طرح جمعآوري ميشوند متفاوت است. بچههاي ايراني بعد از جمعآوري به مراکز بهزيستي جهت تعيين تکليف ارجاع ميشوند و در صورتيکه شرايط آنها براي بازگشت به خانه مساعد باشد (يعني بعد از بازديد از منزل و قرارگرفتن در جريان وضعيت خانواده) به خانواده ارجاع ميشوند که گاهي زمان زيادي ميبرد تا تعيين تکليف کودکان صورت بگيرد. در مورد بچههاي مهاجر مثلا افغان اوضاع متفاوت است. گروهي از آنها به مراکز بهزيستي و گروهي ديگر به اردوگاهها فرستاده ميشوند تا رد مرز شوند. خانوادههاي اين کودکان با وجود پيگيريها نميتوانند هيچ اطلاعي از وضعيت اين کودکان پس از به گفته او دستگيري به دست آورند و همچنان بلاتکليفند. اين درحالي است که به گفته اين فعال حقوق کودک برخي کودکان مهاجري که طي اين طرح جمعآوري ميشوند در فرايند آمايش مهاجرين افغان تأييد شدهاند و داراي کارت شناسايي و مدرکي که نشان دهد در ايران سکونت دارند، هستند. بااين حال، آنها هم در اين طرح جمعآوري شدهاند و شرايط نامناسبي دارند. به گفته اين فعال حقوق کودک اغلب اين کودکان بعد از حضور در اردوگاه ورامين، رد مرز ميشوند. گرچه دوباره با صرف هزينههايي که به بهاي آسيب ديدن بيشتر کودک ميشود با صرف هزينه دو ميليون تومان به ايران باز ميگردند.
روايت دستگيري دو کودک در خيابان
حلالزاده، به وضعيت عبدالبصير يکي از کودکان مهاجر افغان اشاره ميکند و ميگويد: اين کودک سال گذشته در يک مدرسه دولتي در شهرري ثبتنام شده بود. پدرش که يک کارگر ساختماني بود، به اردوگاه آمده بود و چيزي همراهش نبود جز تذکره (شناسنامه فرزندش و شناسنامه خودش) و يک کارنامه که مربوط به همين امسال بود. منتها مسئولان اردوگاه ورامين به او گفتند، کارنامه قبول نيست و او را رد کردند.
اما فقط عبدالبصير نبود که چنين وضعيتي داشت. روايت ميثم، کودک ديگري که او هم از مهاجرين افغان و داراي مدارک شناسايي است نشان ميدهد، تعداد زيادي از کودکاني که در اين طرح جمعآوري شدهاند بيدليل به مراکز اقامتي يا اردوگاههاي مرزي برده شدهاند. «ميثم با پدرش در حوالي سه راه سيمان پاکدشت که اغلب ساکنانش افغان هستند، زندگي ميکند. پدرش با وانت ضايعات خريدوفروش ميکند. 12 ساله است و تاکنون دوبار رد مرز شده است. همين يک هفته پيش فهميديم که او را هم گرفتهاند، درحاليکه ميثم کارت بهداشت داشت و او هم شامل همين طرح آمايش ميشد. براساس آنچه قانون ميگويد، کساني از طرح آمايش بيرون هستند که مطلقا فاقد هرگونه مدرکي باشند. ميثمي که کارت بهداشت دارد يعني يک جايي در اين مملکت اسمش ثبت شده است. متأسفانه و با گذشت يک هفته هنوز معلوم نيست ميثم کجاست.»
متولي جمعآوري کودکان کار و خيابان مشخص نيست
عضو جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان، به شيوه جمعآوري کودکان از سطح شهر نيز نقدهايي دارد و ميگويد: يکي از مراکزي که بچهها را از سطح شهر جمع ميکند طبيعتا بايد بهزيستي باشد اما در طرح اخير شنيديم که نيروي انتظامي هم بچهها را ميگيرد. اين مسئله را وقتي که براي پيگيري وضعيت بچهها به اردوگاه يا مراکز نگهداري رفته بوديم از ما ميپرسيدند که بچه را بهزيستي گرفته يا نيروي انتظامي؟! او به صحبتهاي يکي از کودکاني که در پي اجراي اين طرح به مرکز ياسر برده شده بود اشاره ميکند و ميگويد: اين کودک به ما گفت که وقتي در خيابان مشغول کار بوده يک نفر با لباس شخصي آمده و در حال خوش و بش کردن با او بوده و بعد از اينکه از مليت افغان کودک مطمئن شده، يک ون از راه ميرسد و کودک را سوار ماشين ميکند. اين کودک تعريف ميکرد که بعد از سوارشدن در ون و رسيدن به حد نصاب 15-10 نفر، به مرکز نامعلومي منتقل ميشدند و بعد از آن مرکز به بهزيستي منتقل ميشوند تا تعيين تکليف شوند و ايراني يا غيرايراني بودن آنها مشخص شود و بعد يا به خانواده تحويل داده ميشوند، يا رد مرز يا به مراکز بهزيستي منتقل ميشوند. حلالزاده ميگويد اين روايت مشترک اغلب کودکاني است که در طرح جمعآوري اخير به مراکز نگهداري يا اردوگاهها منتقل شدهاند.او از سوي برخي خانوادههايي که براي پيگيري وضعيت فرزندشان به مراکز نگهداري بهزيستي رفتهاند روايت ميکند که برخي کودکاني که در طرح اخير جمعآوري شدهاند را به مراکزي چون کانون اصلاح و تربيت بردهاند. «يکي از خانوادهها که بچهاش در همين طرح جمعآوري برده شده، به دو مرکز ياسر و بعثت براي پيگيري وضعيت فرزندش مراجعه کرده اما جوابي نگرفتهاند. يعني به او گفتهاند که فرزندت اينجا نيست. بعد به اردوگاه ورامين رفتهاند تا در آنجا موضوع را پيگيري کنند که در آنجا به آنها اعلام شده بعدا مراجعه کنند تا به آنها اعلام شود که فرزندشان آنجاست يا به مراکز بهزيستي يا به کانون منتقل شده است.» حلالزاده البته چندان از اين موضوع مطمئن نيست اما ميگويد اگر چنين نکتهاي درست باشد، آنوقت ما با مسئله جديدي مواجه هستيم و آن نگاه مجرمانه به کودکان کار و خيابان است و اگر چنين چيزي صحت داشته باشد با مفاد پيماننامه در تضاد است و هم با طرح اصلي ساماندهي کودکان کار و خيابان. در اين ميان اما اتفاق ديگري در حال رخدادن است که فعالان حقوق کودک را نگران کرده است. برخي کودکاني که به يکباره از سطح شهر جمعآوري ميشوند به مکانهاي نامعلومي منتقل ميشوند. حلالزاده دراينباره ميگويد: اين مسئله ميتواند راه را براي دزديده شدن بچهها باز کند. درحاليکه چنين طرحهايي بايد تحت نظر بهزيستي انجام شود و مشخص شود که کدام ارگان مسئول ساماندهي کودکان است.
منبع: وقایع اتفاقیه