چند وقت پيش، شهيندخت مولاوردي، معاون زنان و خانواده رئيسجمهوري از اجراي طرح تابآوري در آخرين سال کار دولت يازدهم خبر داد و گفت: «اين طرح از جمله طرحهاي در دستور کار دولت در حوزه زنان و خانواده است که اميدواريم تا پايان سال در کل استانهاي کشور اجرايي شود.» او کاهش خشونت و نزاعهايي که زنان، درگير آنها در خانواده و جامعه هستند را مهمترين هدف اجراي اين طرح ملي عنوان کرد و ادامه داد: «بهکارگيري همه ظرفيتهاي علمي، انساني و فرهنگي در راستاي کاهش آسيبهاي اجتماعي حوزه زنان ضروري است.» مولاوردي توضيح بيشتري نداد که دقيقا در اين طرح قرار است چه خدمات و توصيههايي به زنان شود و البته حرفهايش خيلي بهچشم نيامد تا همين يکي، دو روز پيش که مديرکل امور بانوان و خانواده استانداري کردستان، حرف از تلاش براي افزايش تابآوري زنان با هدف کاهش طلاق گفت. او که بهتازگي، يکي از فازهاي اين طرح را در استانش اجرا کرده بود، حرفهايي زد که مناقشات زيادي در فضاي مجازي و برخي کارشناسان بهوجود آورد. ليلا آژير گفت: «رشد طلاق و مشکلاتي که بهتبع آن، ايجاد ميشود از ديگر دلايل ضرورت توسعه و تقويت تابآوري زنان است. دراينراستا، موافقتنامه برنامه ارتقاي توانمندي زنان و تحکيم خانواده ميان معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري و استانداري کردستان منعقد شد.»
اين حرفها بازتاب خوبي در فضاي مجازي نداشت. خيلي از کاربران با اين برداشت که طرح تابآوري قرار است زنان را در برابر ظلمهايي که به آنها ميشود، مقاوم کند بهجاي اينکه اصل ظلمها را از بين ببرد، زبان به انتقاد گشودند؛ انتقادي که با توجه به حرفهاي برخي مسئولان، خيلي هم نابجا نبود. در اين ميان، خيليهاي ديگر به نحوه توضيح ماجرا از سوي مسئولان معاونت زنان و خانواده انتقاد ميکردند و ميگفتند، نوع طرح مسئله آنها، باعث شده که مردم فکر کنند، قرار است زنان را ساکت کرد و آنها را به تحمل بيشتر فراخواند درحاليکه هدف از اجراي چنين طرحي، کاملا متفاوت است.
تابآوری به معنی تحمل کردن نیست
زهرا يعقوبنژاد، مديرکل امور بانوان و خانواده استانداري هرمزگان که طرح در استان خودش هم اجرا شده است، در توضيح اين تفاوت ميگويد: «ممکن است تابآوري در عرف ما بهمعني تحملکردن باشد اما درواقع، اين کلمه در علوم اجتماعي و روانشناختي، بهمعني توانمندشدن افراد براي مقابله با مشکلات و مديريت بهتر آنهاست و مفهومي است که نشان ميدهد، فرد در برخورد با مشکلات، واکنش بهتري نشان ميدهد، خود را نميبازد، فرونميپاشد و ميتواند مشکل بهوجود آمده را از بهترين و کمآسيبترين راه ممکن، رفع کند يا خودش را از اين مشکل به سلامت بيرون آورد.»
او ادامه ميدهد: «درواقع، کاري که معاونت زنان و خانواده در استانهاي مختلف انجام ميدهد، اين است که زنان را در برابر آسيبهايي که آنها را تهديد ميکند، مقاوم و توانمند کند؛ نهاينکه آنها را به تحمل هرچه بيشتر و ناديدهگرفتن خود و آسيبهايي که به خودشان وارد میشود، دعوت کند.»
يعقوبنژاد ميگويد: «متأسفانه ساختار جامعه ما بهگونهاي است که زنان، بيشتر از مردان در معرض آسيبهاي مختلف قرار دارند و مشکلات پيراموني، اثر تخريبي بيشتري روي آنها ميگذارند. دلايل اين موضوع هم بسيار گسترده و متعدد است. فرودست نگهداشتن زنان از نظر اقتصادي، اجتماعي و آموزشي، از جمله اين دلايل هستند. حالا ما در کنار تلاش براي رفعکردن اين آسيبها بايد کاري کنيم که زنان به درجهاي از توانمندي برسند تا کمتر آسيب ببينند و بتوانند به سلامت از اين مشکلات عبور کنند. درحالحاضر، ما زنان زيادي را داريم که در مواجهه با مشکلات، خودشان را گم ميکنند و فروميپاشند؛ مثلا به ورطه اعتياد کشيده ميشوند يا دست به کارهايي ميزنند که آسيب را بر آنها دوچندان ميکند. هدف از طرح معاونت زنان، اين است که کاري کند زنان به حدي از آمادگي براي مواجهه با مشکلات برسند تا بتوانند بهترين واکنش را داشته باشند.»
تابآوري براي کاهش طلاق؟
وقتي به عملکرد معاونت زنان و خانواده رياستجمهوري در طرح افزايش تابآوري زنان ميپردازيم بايد به حرفهاي مناقشهانگيزي که درباره کاهش طلاق بهعنوان يکي از اهداف اين طرح، زده شد هم بپردازيم. در اين مورد، برخي معتقد هستند افزايش تابآوري ميتواند در کاهش طلاق مؤثر باشد اما نبايد به چشم گذشت بيفايده زنان به اين مقوله نگاه شود. عليرضا شيري، روانشناس و مشاور دراينباره ميگويد: «درواقع، مفهوم افزايش تابآوري، يکي از زيرمجموعههاي توانمندسازي است. وقتي ما درباره لزوم افزايش تابآوري در خانواده با هدف کاهش طلاق، حرف ميزنيم به اين مفهوم نيست که افراد را تشويق کنيم که هر چقدر در زندگي ظلم ديدند و مشکل داشتند، طلاق نگيرند و تحمل کنند بلکه به اين معناست که افراد را از نظر ذهني و رواني توانمند کنيم تا بتوانند در راستاي حل مشکلات، بهترين قدم را بردارند به جاي اينکه در اولين وهله، به فکر جداشدن و پاياندادن به زندگي باشند.»
شيري ادامه ميدهد: «مشکلات مختلفي، يک زندگي زناشويي را تهديد ميکنند؛ مثلا شما فکر کنيد در خانوادهاي، يکي از فرزندان از دست ميرود يا يک مشکل بزرگ سلامتي براي يکي از افراد پيش ميآيد. اگر اعضاي اين خانواده و از همه مهمتر زن و شوهر از حد مناسبي تابآوري برخوردار باشند، ميتوانند در کوران چنين مشکلاتي، بازهم خودشان را پيدا کنند و خانواده را نجات بدهند اما اگر سطح تابآوري بين آنها کم باشد بهسرعت شاهد بروز مشکلات ديگر و ازهم پاشيدن خانواده خواهيم بود.»شيري اعتقاد دارد که وقتي ميخواهيم با روش افزايش تابآوري در مسير کاهش طلاق، قدم برداريم بايد مردان را هم درنظر بگيريم، نهفقط زنان. او ميگويد: «مشخصا زنان، بيشتر از مردان در معرض آسيب هستند که اين آسيبها اجتماعياند اما در مقولهاي مانند طلاق، نميتوان يکطرفه به ماجرا پرداخت و اگر اين کار را بکنيم به آن نتيجهاي که مدنظرمان است، نخواهيم رسيد زيرا در بسياري از خانوادهها مردان احساس ميکنند بايد بار تمام مشکلات را بهدوش بکشند و زير اين بار کم ميآورند؛ بنابراين بايد در کنار زنان به افزايش تابآوري و توانمندسازي مردان هم بپردازيم.»
تابآوری، یک مفهوم مدیریتی است
گيتي خزاعي، جامعهشناس هم درباره طرح معاونت زنان رياستجمهوري ميگويد: «بسياري تصور ميکنند «تابآوري» يعني «تحمل» و ارتقاي تابآوري به معناي افزايش تحمل افراد در مواجهه با رويدادهاست درحاليکه تابآوري يک اصطلاح مديريتي بوده و بهعنوان معادل واژه Resilience پيشنهاد شده است. «ارتقاي تابآوري» به يک معنا، ميتواند به معني توانمندسازي گروههاي اجتماعي هم به کار برود، به شرطي که تأکيد استفادهکنندهها بر جستوجوي راهکارهاي مديريتي براي توانمندسازي پايدار گروههاي اجتماعي باشد اما ارتقاي تابآوري گروههاي اجتماعي، به معناي تخصصي، مفهومي فراتر از توانمندسازي آنهاست و شامل مفاهيمي از جمله انطباق (Adaptation) و توانمندسازي (Empowerment) ميشود و به واقع، نوعي مديريت بر بحران است؛ به اين معنا، انطباق هم يک عمل انطباقي در شرايط بحراني نيست، بلکه برنامهريزي هوشمندانه براي کاهش آثار و پيامدهاي ناشي از مسئله بر فرد يا گروه اجتماعي است.»
او در حرفهايش به نقش تابآوري در سطوح کلان مديريتي و ارتباط آن با مسائل مربوط به زنان ميپردازد و ميگويد: «توانمندسازي، يک کنش مديريتي است که بايد براي ارتقاي آن صرفنظر از شرايط موجود اقدام کرد اما هدف از ارتقاي تابآوري، يافتن راههايي است که بتوان با استفاده از آنها و با برنامهريزي هوشمندانه، آثار و پيامدهاي ناشي از وقوع يک مسئله را کاهش داد و شامل برنامهريزيهاي کلان مديريتي هم ميشود و فقط بر فرد متمرکز نيست. مثلا ايجاد قوانين حمايتي که بتواند از آثار و پيامدهاي اجتماعي طلاق بر زنان بکاهد، راهکاري براي ارتقاي تابآوري اجتماعي زنان درباره طلاق محسوب ميشود، نه افزايش تحمل آنها براي کنارآمدن با مشکلاتي که در خانواده وجود دارد و خانواده را به سمت طلاق هدايت ميکند.»
او ادامه میدهد: باید به این نکته توجه کنیم که اساسا تابآوری را برای فرد به کار نمیبریم. این بیشتر یک مفهوم مدیریتی است که به معنای اندیشیدن راهکارهایی برای کاهش پیامدها بر گروههای اجتماعی به کار می رود. وقتی میگوییم ارتقای تابآوری اجتماعی با تأکید بر زنان، یعنی اندیشیدن راهکارهایی برای کاهش پیامدهای مشکلات اجتماعی (یا خانوادگی) بر زنان به طور عام. در مورد طلاق، ارتقای تاب آوری بیشتر در حوزه تدوین قوانین حقوقی، قابل تأمل است.
منبع: وقایع اتفاقیه