دوازدهمین برنامه از مجموعه گفت و گوهای راهبردی حجم با عنوان «جامعه مدنی و مدیریت بحران» روز سهشنبه 3 اردیبهشت با سخنرانی خانم زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی و آقای خسرو منصوریان موسس انجمن احیاء در سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران برگزار شد.
در ابتدای این دیدار علی اکبر سهیلی؛ عضو هیات مدیره حامیان جامعه مدنی ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر بهمن کشاورز ریاست سابق اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران به جامعه مدنی و اصحاب مطبوعات و با تاکید روی نقش ایشان در بزنگاههای حساس حقوقی، عنوان کرد: کشور ما حادثهخیز است و عمدتا سه تهدید زلزله، سیل و خشکسالی با تواتر بیشتری طی سالیان سال در این کشور رخ داده است، برای مدیریت این حوادث باید یک سری اقدامات قبل از فاجعه، یک سری اقدامات در زمان فاجعه صورت گیرد و تلاش شود بحران بعد از وقوع فاجعه کاهش یابد.
وی افزود: باید بررسی شود در این سه مرحله از مدیریت بحران جامعه مدنی کجا قرار میگیرد و حکومتها و دولتها بدون حضور جامعه مدنی و توان به دوش کشیدن مسائل ناشی از بحران را دارند. درست همزمان با وقوع انقلاب زلزله طبس روی داد، در سال 1358 نیز یک سیل تمام خوزستان را زیر آب برد و در فقدان دولت و حکومت شکل یافته، نیروهای مردمی برای مدیریت بحران وارد میدان شدند. اکنون پس از سیلهای اخیر و با توجه به موضوع جلسه سوال این است که تشکلهای مدنی با چه چالشهایی برای رساندن کمکهای مردمی به مناطق آسیب دیده، کم کردن ضایعات بحران، کنترل مسائل اجتماعی و اقتصادی پس از بحران، و پررنگ کردن حضور مردم مواجه هستند؟
وی با اشاره به برخی چالشهای سیاسی در مناطق بحران دیده از جمله تلاش برای برداشتهای تبلیغاتی و غفلت از تلاش سازمانهای مردم نهاد، اشاره به این تشکلها با نام کلی «نیروهای مردمی» در رسانه ملی را پدیدهای قابل مطالعه عنوان کرد و افزود: برای ایجاد ساختار پایدار و موثر مدیریت حوادث قهری و بحران ناشی از آن نیازمند همکاری نهادهای مدنی و نهادهای مسئول دولتی و افزایش سرمایه اجتماعی این نهادها هستیم تا با همافزایی لازم توان مدیریت بحران را به دست آوریم.
نباید توقعات از دولت به جامعه مدنی معطوف شود
در ادامه این نشست خانم زهرا رحیمی، مدیر عامل و از اعضای هیات موسس جمعیت امام علی با اشاره به زلزله کرمانشاه عنوان کرد: ابعاد این حادثه یک سازمان مردم نهاد را به چالش میکشید و آغاز فعالیت را با چالش روبرو میکرد. مردم به ما اعتماد کردند و در شب اول زلزله مردم 800 میلیون تومان به حساب این جمعیت واریز کردند، همین اعتماد مسئولیتی را برای ما ایجاد میکرد که ما امکان پاسخگویی به آن را با توجه به لجستیک و پیشینه خود نداشتیم. از این رو پس از زلزله کرمانشاه سعی کردیم درسهای آموخته و تجربیات کسب شده آن را به فعل تبدیل کنیم و با رفع اشتباهات قبلی و سنجیدن پتانسیلهای موجود در بحرانهای بعدی از جمله سیل اخیر بهتر عمل کنیم.
وی افزود: ما با پیش طراحی تیمهایی که در زمان بحران وارد عمل شوند توان واکنش سریع در برابر بحران را به دست آوردیم اما با توجه به این که به زلزله فکر کرده بودیم از لحاظ لجستیکی در برابر سیل با مشکلاتی مواجه شدیم. برای استفاده از امکانات لجستیک محلی مانند قایق موتوری اعتمادسازی اولویت داشت. در این باره بود که آموزش نیروها به عنوان یک مسئله پیش از بحران اهمیت خود را نشان داد.
وی افزود: علاوه بر بحث اعتماد، تجهیزات و امکانات موجود نیز اهمیت زیادی دارد. برای نمونه ما توان خرید و نگهداری سگ زنده یاب را نداریم و سازمانهای عریض و طویل دولتی که امکانات و بودجه لازم را در این زمینه دارند قابل مقایسه با ما نیستند. شاید ما بتوانیم در این باره نظارت کنیم و از سازمانهایی مانند هلال احمر بخواهیم برنامه خود را برای مدیریت بحران اعلام کنند. متاسفانه در زلزله کرمانشاه بیشتر افراد با تلاش عزیزان خود و با دست افراد محلی از زیر آوار بیرون آمدند.
وی تصریح کرد: اعتماد به جامعه مدنی نباید به این معنی تلقی شود که همه توقعات از دولت به عنوان متولی مسئله به جامعه مدنی معطوف شود. باید دید درستی از توان و جایگاه یک سازمان مردم نهاد به وجود آید. سازمان مردم نهاد مورد وثوق مردم است و امکان بسیج امکانات و نیروهای محلی را دارد. نیروهای مردمی به تنهایی ضعیف هستند اما وقتی در کنار تشکلهای مردم نهاد عمل میکنند توان افزایی خوبی ایجاد میشود.
اصناف؛ بخش مهمی از پیکره جامعه مدنی
مدیرعامل جمعیت امام علی به لزوم توجه و استفاده از امکانات اصناف به عنوان بخش مهمی از پیکره جامعه مدنی اشاره کرد و گفت: در مورد ورود به مدیریت بحران مزیت فعالان مدنی به افراد عادی سابقه آنهاست که باعث میشود ابعاد مختلف حادثه را ببینند. افرادی که بار اول به بحران ورود میکنند از جمله افراد مشهور یا مردم معمولی که دوست دارند شخصا کمک کنند از ابعاد اجتماعی مسئله غافل میمانند. در فاز اول بحران که ما آن را بسته 72 ساعته مینامیم معمولا اتفاقات خوبی نمیافتد برای مثال به جاهای دور از جاده و دور از دسترس کالاهای توزیع شده نمیرسد و در جاهایی که کنار جاده هستند یا در دسترس هستند کالای زیادی توزیع میشود که به دپو شدن کالا یا فروش آنها منجر میشود. این دپو کردنها باعث از بین رفتن فرهنگ منطقه میشود به عبارتی کمتوجهی به جوانب اجتماعی فعالیتهای امدادرسانی، تهدیدی جدی برای بافت فرهنگی-اجتماعی مناطق درگیر بحران تلقی میشود.
خانم رحیمی افزود: علاوه بر مسائل ناشی از اقدامات فردی، ناهماهنگی بین تشکلها در توزیع کمکهای مردمی هم به مسائل دامن میزند. اقدام برای هماهنگی بین تشکلها باید ارگانیک و از دورن موسسات باشد و تشکل شدن فرمایشی و از بالا به نتیجه نخواهد رسید. در راستای این هماهنگی، طراحی یک سیستم برای به اشتراک گذاشتن اطلاعاتی مانند نیازها و کالاهای توزیع شده، و شناسایی خانوار ضروری به نظر میرسد. باید به راه حلی فکر کنیم که طی آن مردمی که دچار بحران شدهاند بعد از طی مراحل اولیه بحران روی پای خود بایستند.
مدیرعامل جمعیت امام علی با اشاره به عدم گردش اطلاعات و نامشخص بودن برنامه دولت درباره مواردی مانند برنامه اسکان آسیبدیدگان عنوان کرد: اولین حق یک فرد آسیبدیده از حادثه، این است که بداند، برنامههای حمایتی از او در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت توسط نهادهای متولی چه خواهد بود. وی تصریح کرد: ما به عنوان NGO امکان ورود در مواردی که دولت متولی آن است و حداقل قول آن را داده نداریم و ناچاریم صبر کنیم و ببینیم دولت چه اقداماتی انجام میدهد و کجاها خالی میماند تا اقدام کنیم و جای خود را در بحران بیابیم.
لزوم الگوسازی توسط جامعه مدنی
خسرو منصوریان، مددکاراجتماعی، فعال سیاسی و یکی از پیشکسوتان حرکتهای N.G.Oای در ایران نیز به عنوان سخنران دیگر این نشست با اشاره به تاریخچه تاسیس و فعالیت انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توانیاب که خدمات توانپزشکی رایگان به کودکان معلول و بی بضاعت را ارائه مینماید، و انجمن حمایت و یاری آسیب دیدگان اجتماعی یا همان «احیاء» که به منظور مهار آسیبهای اجتماعی و مداخله به هنگام در بحران تأسیس گردیده است، عنوان کرد: از من سوال میشود آیا بچه معلول دارم که دغدغه بچههای معلول را دارم که عنوان میکنم نه، او احتیاج ندارد که من دستش را بگیرم تا بلند شود بلکه من احتیاج دارم که او دست مرا بگیرد تا من بلند شوم، به عبارت دیگر فعالیت در جامعه مدنی پاسخ دادن به نیاز فطری خودمان است.
مدیرعامل سابق «مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد» تاکید کرد: در حوادث غیرمترقبه نباید مانند اسب درشکه تنها روبرو را دید و باید به ابعاد مختلفی مانند لزوم توان بخشی و کارآموزی افراد آسیبدیده، حمایت از کودکان بیسرپرست، توجه به مسائل اجتماعی مانند افسردگی و اعتیاد آسیبدیدگان پس از حادثه توجه داشت. این که ما به مناطق بحران زده برویم و خودی نشان دهیم و عکس بگیریم و برگردیم کار شایستهای نیست و ما باید کار ماندگاری انجام دهیم.
وی با انتقاد از مسدود کردن حساب موسسات خیریه و سازمانهای مردم نهاد از طرف نهادهای دولتی و فشارهایی که از طریق سازمان امور مالیاتی به جامعه مدنی وارد میشود عنوان کرد: جامعه مدنی نباید جای دولت را بگیرد و خود را رقیب دولت بداند، بلکه باید در راستای پاسخ دادن به نیاز فطری خود و احترام به افرادی که به این نهاد اعتماد کردهاند پا پس نکشد و به فعالیت خود ادامه دهد. ما به عنوان شهروند از دولت طلبکاریم، از طرفی نماینده گروه عظیمی از مردم هستیم که به ما اعتماد میکنند و اگر از حقوق آنها به خوبی دفاع نکنیم اعتماد آنها سلب میشود.
وی افزود: به نظر من زمان زیادی لازم است تا این جامعه ارباب متفرق را متشکل کنیم. چنان که تلاش ما برای مقایسه لیست موجود از آسیب دیدگان در تشکلهای مختلف جهت جلوگیری از همپوشانی خدمات ارائه شده، بینتیجه ماند و تشکلها حاضر به ارائه لیست خود نبودند.
منصوریان که پس از انقلاب به مدت ۲۲ ماه در سمت معاونت امور اجتماعی و رفاه شهرداری تهران خدمت کردهاست. تصریح کرد: متاسفانه ما آدمهای فردگرایی هستیم اما باید کار جمعی و اعتماد کردن به هم را تمرین کنیم. علاوه بر این جامعه مدنی که فقط NGO نیست و اصناف هم یک تکالیف و سهمپذیری اجتماعی دارند که باید از این پتانسیل استفاده کرد. ما باید با هم آشتی کنیم و به هم اعتماد کنیم. ما باید آنقدر با هم کار کنیم که اختلافها مستهلک شود و تحملپذیری بیشتری به دست آوریم.
وی گفت: مردمی که من در طول 70-80 سال شناختهام مردمی نیستند که تکه تکه شوند بلکه همیشه دور هم جمع میشوند و نمیگذارند فرصتطلبها بر سرنوشت ما حاکم شوند. خانم رحیمی فرمودند شب اول مردم 800 میلیون تومان پول به حساب جمعیت امام علی ریختهاند، واقعا این مردم کدام بانک در صف ایستادهاند که این پول را دادهاند؟ ما باید از این نقطه قوت موجود در کشور خود استفاده کنیم، و برای این کار باید الگو بسازیم. کار NGO الگوسازی است. در این زمینه ما از الگوی همکاری با معتمدان محلی و خرید مواد مورد نیاز از منطقه استفاده کردیم تا با نیاز سنجی درست چرخ اقتصادی منطقه بچرخد.
منصوریان تاکید کرد: نهاد مدنی باید انعطافپذیر باشد و به اقتضای زمان و مکان و نیازهای موجود در منطقه آسیب دیده اقدام کند یعنی واجب عینی را مدنظر قرار دهد. این پیشکسوت نهادهای مدنی عنوان کرد: ما باید امروز در پروسه عمل همدیگر را پیدا کنیم، به هم اعتماد کنیم و آمادگی لازم را برای حوادثی که ممکن است در آینده با ابعاد بزرگتری رقم بخورد به دست آوریم.
فرصتها و چالشهای نهاد مدنی در مدیریت بحران
خانم زهرا رحیمی در بخش دیگری از سخنان خود درباره فرصتها و چالشهای نهاد مدنی در مدیریت بحران عنوان کرد: ما سعی کردیم با شفافسازی لازم سازمانهای دیگر را که شفاف نیستند به چالش بکشیم. بسیاری از سازمانهای دولتی نیز برای جلب اعتماد عمومی از این الگو استفاده کردند. بنابراین جامعه مدنی میتواند الگوی اجرایی و مدیریتی بسازد، و دیگران ناچار شوند برای جذب حداکثری به این الگوها گرایش نشان دهند. چابک بودن جامعه مدنی حسن دیگر آن است که یک ساختار بروکراتیک امکان آن را ندارد. بحث دیگر پتانسیل عجین شدن با مردم است که در فعالان مدنی دیده میشود و اعتمادسازی محلی را بالا میبرد.
وی افزود: حضور نهادهای مدنی در مدیریت بحران با موانعی نیز روبرو است و گاه یک انجمن قدیمی برای فعالیت در منطقه مجبور میشود سابقه و توان خود را ثابت کند و اجازه بگیرد در حالی که باید جایگاه و پایگاه جامعه مدنی در مدیریت بحران به رسمیت شناخته شود. متاسفانه اعتمادسازی لازم برای همافزایی تشکلها صورت نگرفته است، اگرچه ما در بحران اخیر با چند انجمن دیگر هم افزایی داشتیم و تجربه شیرینی حاصل شد. بسیار خوب است که این دایره بزرگتر شود و افراد و اصناف به طور چهره به چهره وارد این دایره شوند. این نهال بسیار نوپا است و بهتر است به طور گلوله برفی بزرگ شود تا از تجربههای تلخ جلوگیری شود. جایگاه جامعه مدنی با عملکرد اعضای آن دیده میشود و اگر نهاد مدنی هر بار قویتر از قبل عمل کند میتواند جایگاه خود را در بین مردم بیابد.
وی با انتقاد از مدیریت بحران و تکرار ناکارآمدیها در هر بحران جدید عنوان کرد: به نظر میرسد درسهای آموخته منتقل نمیشود، داوطلبان و مدیران عوض میشوند و رویکردها سلیقه ای است. این رویکردهای سلیقه ای باید توسط نهادهای مدنی به چالش کشیده شود و به آنها پاسخ داده شود.
باید زندگی در اقیلمی که در آن ساکن هستیم را بلد باشیم
در بخش دیگری از این نشست که به پرسش و پاسخ حاضران اختصاص یافته بود احمد قویدل، فعال جامعه مدنی عنوان کرد: بخشی از مدیریت بحران مدیریت رسانه است. در کشور ما ظرفیت مدیریت رسانه در کشور وجود ندارد و همین امر باعث ایجاد تشنج و تشتت میشود. در چنین شرایطی نهادهای مدنی باید به رسانههای دو سویهای چون شبکههای اجتماعی توجه کنند و برای مداخله درست در بحران از شبکههای اجتماعی بهره ببرند. علاوه بر این بسیاری از نقدها را نباید در زمان بحران مطرح کرد از جمله این که نباید در شرایط بحران نسبت به سازمانهای امدادی دولتی بیاعتمادی ایجاد کرد.
مهندس محمد عطاردیان رئیس هیات مدیره حجم نیز در بخش پایانی این نشست عنوان کرد: اگر کسی رانندگی بلد نباشد، سوار ماشین شود و با سرعت زیاد حرکت کند و تصادف کند، آیا میتوان نام این امر را بلا گذاشت؟ ما باید زندگی در اقیلمی که در آن ساکن هستیم را بلد باشیم. استاد حامی عنوان میکرد رودخانه خانه رود است و اگر خانه اش را خراب کنید خانه شما را خراب میکند. متاسفانه ما خانههای خود را در رودخانه ساختیم و نه تنها خانه ما را آب گرفت بلکه به خاطر از بین رفتن ظرفیت رودخانه، شهرهای مجاور هم دچار بحران شد.
وی افزود: اگر ما بخواهیم در اقلیمی زندگی کنیم باید شیوه زندگی در آن را شناسایی کنیم. نباید به پدیدههای طبیعی بلا بگوییم، آنها راه خود را میروند و این ما هستیم که باید شیوه زندگی خود را مطابق با آنها طراحی کنیم.
تامین ماشین آلات عمرانی فعال در مناطق آسیب دیده توسط پیمانکاران
در بخش پایانی این نشست که لوح تقدیر و تندیس یادبودی از طرف هیات مدیره حجم به مهمانان این نشست اعطا شد، خانم رحیمی با اشاره به مکان برگزاری نشست عنوان کرد: متاسفانه بعد از بحرانها با توجه به این که کار ساخت و ساز کانالیزه شده، افراد آسیب دیده از حضور مشاوران و پیمانکاران قدرتمند بیبهره ماندهاند و جا دارد که حداقل به طور داوطلبانه جامعه مهندسی الگوهایی درست کنند تا حداقل خانههایی که بدون مطالعه بازسازی میشوند از این الگوها استفاده کنند.
در پاسخ به این پیشنهاد مهندس عطاردیان به عنوان عضو هیات مدیره سندیکای شرکتهای ساختمانی عنوان کرد: تشکلهای صنفی از جمله جامعه مهندسی بخشی از جامعه مدنی هستند و تشکیل جلسه در سندیکای شرکتهای ساختمانی نشان از این همبستگی دارد. با وجود این که در بسیاری جاها به ما اجازه ورود داده نمیشود ما اقداماتی را که لازم میدانیم انجام میدهیم. در بسیاری از مناطق آسیب دیده ماشینآلات عمرانی به شکل داوطلبانه توسط پیمانکاران عضو ما تامین شده است. درباره الگوسازی نیز بسیاری از آییننامههایی که درباره زلزله، بتن، ایمنی و ... در دسترس عموم قرار دارد توسط تشکلهای ما تهیه و تدوین یا پیگیری شده است.