گزارش نشست «جوانان و جامعه‌ی مدنی: بحران مخاطب»

نشست «جامعه مدنی و جوانان (آسیب‌شناسی بحران مخاطب)» به همت «حامیان جامعه مدنی (حجم)» در روز سه‌شنبه، ۱۳ آبان ۱۴۰۴، در سندیکای شرکت‌های ساختمانی ایران برگزار شد. این برنامه با حضور جمعی از فعالان مدنی، پژوهشگران و علاقه‌مندان به مسائل اجتماعی و جوانان، به بررسی علل حضور پررنگ نسل جوان در سپهر عمومی و در عین حال غیاب آن‌ها در نهادهای مدنی اختصاص داشت.

مجری نشست، محمدرضا آهنی، محور اصلی پرسش‌ها را حول موضوع «بحران مخاطب» قرار داد و پرسید: چرا جوانان در فعالیت‌های جمعی نسل‌های گذشته مشارکت نمی‌کنند؟ چرا فردیت آن‌ها هرچند توسعه یافته است، امکان کار جمعی مؤثر برایشان محدود است؟ و چرا نه حاکمیت و نه نهادهای منتقد قادر به شناخت و پاسخگویی به نیازهای آن‌ها نیستند؟ همچنین بررسی شد که جوانان با چه نوع فعالیت‌هایی بیشترین همدلی را تجربه می‌کنند و آینده فعالیت جمعی نهادها در غیاب آن‌ها چه خواهد بود.

سخنرانان نشست، هر یک از زاویه‌ای متفاوت به مسئله پرداختند: فرشته طوسی با تشریح بحران ساخت سوژه‌ی جمعی در وضعیت کنونی، عاطفه شفیعی با تحلیل ویژگی‌های نسل جدید و تجربه شخصی از فعالیت در نهادهای مدنی، و علی رضایی با بررسی روندهای جهانی و تأثیر آن‌ها بر ذهن و رفتار نسل جوان. این نشست فرصتی برای گفت‌وگو و تأمل درباره چالش‌های ارتباط میان نسل جوان و نهادهای مدنی فراهم آورد و اهمیت ساخت پل‌های تازه برای تعامل مؤثر میان آن‌ها را برجسته کرد.

بحران ساخت سوژه‌ی جمعی در وضعیت اکنون

فرشته طوسی در ابتدای سخنانش تأکید کرد که یکی از مهم‌ترین وظایف ما در شرایط فعلی، «بازشناسی امر واقعی» است؛ چراکه انباشتی از روایت‌ها، تصویرها و برساخته‌های متناقض، امکان فهم دقیق واقعیت را دشوار کرده است. او گفت: «توصیف وضعیت اکنون، خود به امر مهم‌تر از واکنش تبدیل شده است.» به باور او، باید فهمید میدان سیاسی امروز چه نوع سوژه‌هایی تولید می‌کند و چرا امکان برساختن سوژه‌ی جمعی کاهش یافته است.

طوسی سه سنخ از سوژه‌ی سیاسی را معرفی کرد:
 سوژه‌ی منفصل که کنش او بر منافع مقطعی و فردی تکیه دارد و مواضعش با تغییر موقعیت تغییر می‌کند؛
سوژه‌ی بیگانه که در گسستی دائمی از گذشته، فاقد اصول پایدار است و مدام از موقعیت‌های پیشین خود پشیمان می‌شود؛
سوژه‌ی ممتنع که عاملیت خود را به «دیگری قدرتمند» واگذار می‌کند و منتظر یک نیروی بیرونی است تا تغییر را رقم بزند.

او گفت هر سه سنخ، «منطق قهرمان–قربانی» را بازتولید می‌کنند و مانع شکل‌گیری جمع می‌شوند. طوسی با نقد چهره‌محور شدن کنشگری تأکید کرد: «چهره جای نهاد را گرفته و میل به دیده‌شدن بر کنش جمعی پیشی می‌گیرد.» او توضیح داد که حتی گفتار مترقی نیز اگر در منطق چهره‌سازی حل شود، در نهایت در خدمت قدرت قرار می‌گیرد.

در ادامه، طوسی به بحران نهادهای مدنی اشاره کرد: شکاف مفهومی و نسلی، گفتمان خودی–غیرخودی، و فقدان گفت‌وگوی واقعی. او سیاست «از پایین» را تنها امکان تولید سوژه‌ی جمعی دانست؛ سیاستی مبتنی بر حضور مستمر در جامعه، شکل‌دادن به شبکه‌های همبستگی، و کنش‌های روزمره‌ی کوچک اما مداوم. او تأکید کرد: «تغییر مترقی از دل زیست روزمره برمی‌خیزد، نه از بیرون و نه از بالا».

 

جوانان؛ باهمانِ تنهایانِ سپهر عمومی

عاطفه شفیعی سخنان خود را در دو بخش ارائه کرد: نخست بخشی نظری درباره‌ی شرایط نسل‌های متولد اواخر دهه‌ی هفتاد تا اوایل دهه‌ی نود، و سپس تجربه‌ی شخصی‌اش از فعالیت در نهادهای مدنی رسمی و غیررسمی.

او ابتدا پرسش اصلی نشست را چنین بیان کرد: چرا جوانان امروز با وجود حضور چشمگیر در سپهر عمومی، در نهادهای مدنی متشکل نمی‌شوند؟ به گفته‌ی شفیعی، این نسل که معمولاً با عنوان «نسل زد» شناخته می‌شود، در ایران از پس اعتراضات ۱۴۰۱ بیش از پیش موضوع بحث عمومی شده است؛ نسلی که اعتراضاتش غیرسازمانی، شبکه‌ای و افقی توصیف می‌شود.

شفیعی توضیح داد که مطالعات متعدد درباره‌ی این نسل، ویژگی‌هایی چون «فردگرایی موفقیت‌گرایانه» و «خودگرایی» را در آن‌ها پررنگ نشان می‌دهد. او تجربه‌ای از یک کلاس دانشگاهی نقل کرد که نشان می‌داد برای بسیاری از جوانان، انتخاب مسیر زندگی بر مبنای «حال خوب» و «تحقق فردیت» اهمیت دارد. پرسش مهمی که مطرح می‌شود، به گفته‌ی او این است: آیا جوانان ذاتاً فردگرا شده‌اند یا شرایط اجتماعی آنان را به این سمت سوق داده است؟

برای توضیح بخش اجتماعی مسئله، شفیعی از آرای بیونگ‌چول هان بهره گرفت. به باور او، ما دیگر در جامعه‌ی «بایدها» و «ممنوعیت‌ها»ی دوران فوکو نیستیم، بلکه در جامعه‌ای از «توانستن‌ها» زندگی می‌کنیم؛ جامعه‌ای که در آن همه‌چیز بر مسئولیت فردی، انگیزه، دستاورد و کارآفرینی بنا شده است. شفیعی گفت: «انسان امروز خود را داوطلبانه استثمار می‌کند و خود را ارباب خویش می‌داند.» او افزود که این جامعه‌ی «دستاوردسالار»، فردیت را بیش از پیش تقویت می‌کند اما همزمان افراد را در معرض فرسایش و سوختگی قرار می‌دهد.

شفیعی نتیجه گرفت که جوان امروز هویت خود را نه از عضویت در نهادها، بلکه از «پروراندن فردیت» و «دستاوردهای شخصی» می‌گیرد، و از همین‌رو نهادهای مدنی اغلب برای او «موانع دست‌وپاگیر» به نظر می‌رسند. بنابراین، تحلیل‌های ذات‌گرایانه درباره‌ی نسل جدید، ساده‌سازی مسئله است. به باور او، غیبت جوانان در نهادها به معنای غیبت سوژه نیست؛ بلکه نوعی «باهمانِ تنهایان» در میان آنان شکل گرفته است. نمونه‌ی بارز آن، مقاومت زنان در برابر قوانین پوشش است؛ مقاومتی بی‌سازمان، فردی و درعین‌حال اجتماعی.

در بخش دوم سخنان، شفیعی تجربه‌ی خود از فعالیت در نهادهای مدنی رسمی را نقل کرد: از تشکل‌های دانشجویی تا انجمن‌های علمی. او گفت این فعالیت‌ها اغلب با «ناکامی‌های پی‌درپی»، بوروکراسی فرساینده، محافظه‌کاری و بی‌اعتمادی نهادی همراه بوده است. از سوی دیگر، فعالیت در گروه‌های مستقل مطالعاتی گرچه از این مشکلات رهاست، اما امکانات نهادهای رسمی را ندارد. به گفته‌ی او، بسیاری از همکاری‌های پیشنهادی از سوی نهادهای غیررسمی نیز در بلندمدت به «بده‌بستان‌های نپذیرفتنی» می‌انجامد. به همین دلیل، او معتقد است ترکیب ویژگی‌های زمانه و بحران‌های درونی نهادهای مدنی، دلایل مهمی برای عدم مشارکت جوانان فراهم می‌کند.

 

نسل جوان؛ نیک‌بینان عصر تغییر

علی رضایی با تحلیل تغییرات ذهنی نسل جوان، توضیح داد که سه جریان فکری ــ پوچ‌گرایی، فردگرایی و لذت‌گرایی ــ اغلب به‌عنوان نشانه‌ی بحران معرفی می‌شوند، اما می‌توان آن‌ها را به منزله‌ی تلاش برای اصالت، معنا و آزادی نیز دید. او گفت جوانان امروز، برخلاف نسل‌های پیشین، به زبان نهادهای مدنی سنتی پاسخ نمی‌دهند و شیوه‌های جدید مشارکت را ترجیح می‌دهند: مشارکت‌های شبکه‌ای، دیجیتال، کوتاه‌مدت و پروژه‌محور.

رضایی تأکید کرد که ارزش‌های نسل جدید مانند آزادی اندیشه، حساسیت اخلاقی و تعهد به عدالت اجتماعی، همچنان قوی‌اند اما فرم بروز آن‌ها دگرگون شده است. او فاصله‌ی میان زبان نهادیِ قدیمی و تجربه‌ی نسلیِ جدید را ریشه‌ی اصلی بحران مخاطب دانست و پیشنهاد کرد «پل‌های تازه‌ی ارتباطی» میان دو سوی این گسست ساخته شود. از نگاه او، تنها با چنین پل‌هایی است که سرمایه‌ی انسانی نسل جوان می‌تواند در مسیر توسعه‌ی اجتماعی فعال شود.

سخنان سه سخنران تصویری چندوجهی از بحران مشارکت جوانان در نهادهای مدنی ارائه می‌دهد. از یک سو، جهان اجتماعی امروز با منطق «دستاوردسالاری»، مسئولیت فردی، فشار برای موفقیت و فرسایش روانی، شکل تازه‌ای از سوژه‌گی را بر جوانان تحمیل کرده است؛ سوژه‌ای که هویت خود را نه از عضویت در نهادها، بلکه از تحقق فردیت می‌گیرد. از سوی دیگر، نهادهای مدنی سنتی نیز نتوانسته‌اند با زبان، سرعت و منطق نسل جدید هماهنگ شوند و همچنان درگیر بوروکراسی، محافظه‌کاری و بحران اعتمادند.

با این حال، غیبت جوانان از نهادها به معنای غیبت کنشگری نیست. جوانان امروز در قالب‌های افقی، شبکه‌ای، غیرمتمرکز و اغلب بی‌سازمان اما پرقدرت، در سپهر عمومی حضور دارند. سیاست «از پایین»، کنش‌های خرد روزمره، مقاومت‌های فردی اما هم‌زمان جمعی، و مشارکت‌های دیجیتال نشان می‌دهد که سوژه‌ی جمعی در حال بازتعریف است، نه محو شدن.

اگر نهادهای مدنی بتوانند زبان مشترکی با نسل جدید پیدا کنند، ساختارهای خود را بازنگری کنند، و از منطق کنترل به منطق اعتماد و گفت‌وگو گذر کنند، این شکاف قابل ترمیم است. آینده‌ی کنشگری اجتماعی نه در بازگشت به گذشته، بلکه در فهم همین تحول نسلی و پذیرش شکل‌های نوین مشارکت جمعی نهفته است.

 

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید