لیلا مهداد | در بیشتر جوامع در کنار انسانهای غیرمعلول، جمعیتی زندگی میکنند که با ناتوانیهایی روبهرو هستند- البته ناتوانیهای ظاهری چون هریک از ما در زمینهای ناتوان هستیم- و متاسفانه در برخی جوامع قوانین و شرایط برای زندگی راحتتر این قشر مهیا نیست. در این میان جوانان دارای معلولیت یا افراد غیرمعلول برای احیای این قوانین و شرایط تلاشهای زیادی داشتهاند. جوانان «انجمن باور» نیز از این دست جوانان هستند و ازسال ٨٣ فعالیتهای چشمگیری داشتهاند. گفتوگویی که در ادامه میخوانید صحبتهای سهیل معینی، مدیرعامل انجمن باور است. انجمنی که تشکیل شده تا با ایجاد فرصتهای مناسب معلولان را توانمند بار بیاورد و موفق نیز بوده است.
انجمن باور از چه سالی و براساس چه باوری تأسیس شد؟
سال ١٣٨٣، با باور اینکه همه آدمها از نظر توانمندی خاکستری هستند و...
در سال ١٣٨٣ به همت جمعی از بچههای دارای معلولیت و بچههای غیرمعلول انجمن باور شکل گرفت. نخستین ویژگی انجمن باور این بود که صرفا بچههای دارای معلولیت آن را پایهگذاری نکرده بودند و افراد غیرمعلول را نیز در کنار خود داشتند؛ افراد غیرمعلولی که آمده بودند به آرمان بچههای معلول برای ساختن جامعهای که در آن تفاوتها مورد احترام است و انسانها به واسطه شأن انسانی و حقوق شهروندی برابر دیده میشوند، جامه عمل بپوشانند. تفاوت عمده شکلگیری انجمن باور این بود که به دو، سه نکته کلیدی باور داشتند؛ یکی اینکه اکثر بچههای موسس از نگاهی آزاردهنده، رنجیده و تصمیم گرفته بودند انجمنی را با نگاهی جدید راهاندازی کنند. تعداد کثیری از این بچهها قبل از تشکیل انجمن در موسسات دیگر در زمینه معلولان فعالیت کرده بودند و حتی در برخی موسسات سمت هم داشتند اما چیزی که آنها را رانده بود نگاه بالا به پایین نسبت به معلولان بود. به عبارتی عدهای خیر دور هم جمع شده بودند و میخواستند برای معلولان کاری کنند اما متاسفانه نگاهشان اشتباه بود اینکه ما خیریم و شما افراد نیازمند و ما به دلیل ناتوانی شما خدماتی را ارایه میکنیم که اجرش را یا در دنیا یا در آخرت میبینیم! این نگاه، نگاه آزاردهندهای بود برای بچههایی که با داشتن معلولیت تحصیلات عالیه داشتند و توانسته بودند تخصصهای مختلفی را کسب کنند. برای همین تصمیم این بچهها این شد تا انجمنی را راهاندازی کنند که اولا به دست خود معلولان اداره شود و دوم اینکه افراد غیرمعلولی که کنار آنها قرار میگیرند چنین نگاهی نداشته باشند. بلکه نگاهشان مبتنی بر احترام به تفاوتهای انسانی است، نگاهی که نوید میدهد همه انسانها باید برای بهزیستی به هم کمک کنند. واقعیت این است که همه ما باید این مسأله را قبول کنیم که همه انسانها از نظر توانمندی خاکستری هستند و فرد صددرصد توانا یا صددرصد ناتوان نداریم! همه آدمها مجموعهای از توانمندیها و ناتوانیها هستند که با همیاری هم میتوانند خلأهای خود را برطرف کنند. سومین تفاوت انجمن باور این بود که اعضای آن معتقد بودند برای تغییر نگرش منفی جامعه به معلولان باید برنامهریزی و اقدام کرد. یعنی نگاه جامعه را نسبت به معلولان از نگاهی که اتکایش به ناتوانی فرد به نگاهی که احترام به تفاوتها میگذارد و فرد معلول را توانمند میبیند، تغییر بدهد.
شما در میان تفاوتها به تغییر نوع نگرش افراد جامعه نسبت به افراد معلول گفتید، برای این تغییر نگرش چه کارهایی صورت گرفته است؟
او از فعالیتهای فرهنگی و فرهنگسازی در جامعه میگوید. از سه محور اصلی که در اساسنامه ذکر شده و ....
انجمن برای تغییر نوع نگرشها نیاز به کار فرهنگی و فرهنگسازی در این زمینه داشت برای همین بخش عمده فعالیتهای انجمن را فعالیتهای فرهنگی و فرهنگسازی عمومی به خود اختصاص داد. برای همین سه محور اصلی در اساسنامه انجمن مدنظر قرار گرفته است. محور اول فرهنگسازی عمومی جهت تغییر نگرش منفی اجتماع نسبت به معلولان و معلولیت، محور دوم توانمندسازی خود افراد معلول است. ما باید معلولان را توانمند کنیم چون خود معلولیت یعنی از دست رفتن بخشی از توانمندیهای فرد. این توانمندی از دست رفته باید از طریق توانبخشی (توانبخشی پزشکی، اجتماعی و حرفهای) جبران شود و این افراد به گردش اجتماعی بازگردند. بیشتر فعالیتهای انجمن، آموزشی هستند و محور سوم برابرسازی فرصتها بر مبنای حقوق شهروندی است. به این معنا که ما شهروندان برابر حقوقیم و متاسفانه این برابری تنها روی کاغذ است و در عمل شاهد ارایه فرصتهای برابر به معلولان نیستیم و این برابری را باید بهوجود بیاوریم؛ در زمینه آموزش، اشتغال، حضور اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی. برای همین انجمن مسئول است این فرصتهای برابر را ایجاد کند، از طریق فعالیتهایی که انجام میدهد.
انجمن باور طی ١١-١٠ سال حضور خود در چه زمینههایی فعالیت داشته و چطور به مسایل ورود کرده است؟
معینی از فعالیتهای فرهنگی، مصاحبهها و حضور در برنامههای رادیویی و تلویزیونی میگوید
انجمن باور برای تحقق بخشیدن به این هدفش فعالیتهای چشمگیری داشته است. مشارکت در قانونگذاری به نفع معلولان، تماس مستقیم با تمام دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها برای ایجاد فرصتهای برابر، البته این فعالیت به شکل مستمر انجام میشود. همانطور که اشاره کردم انجمن سه محور اصلی در اساسنامه دارد که در زمینه هرکدام از این محورها نیز فعالیتهایی داشته است. در محور فرهنگسازی عمده فعالیتها در زمینه آگاهیرسانی به جامعه است؛ از طریق تولید محصولات فرهنگی مثل پخش تیزرهای آموزشی از تلویزیون درباره ضرورت تعامل با افراد معلول، ضرورت مناسبسازی شهر برای تردد معلولان، ضرورت برخورد صحیح، انسانی و علمی با معلولان. در این زمینه تاکنون ٩تیزر تولید شده است. یکسری کتابها و محصولات فرهنگی را انجمن تولید میکند که در این کتابها و محصولات توانمندی افراد معلول به جامعه معرفی میشود و درواقع یکسری آموزشهای عمومی به جامعه ارایه میشود. البته یکسری فعالیتهای رسانهای نیز در زمینه فرهنگسازی داشتهایم- انجمن باور یکی از انجمنهای پیشگام در فعالیتهای رسانهای است- انجمن باور در معدود موارد معلولان بوده که واکنش نشان ندهد، مصاحبه با سایتهای خبری نداشته باشد و حضور فعال در عرصه رسانه در قالب مقاله، یادداشت، مصاحبه و گفتوگو و حضور در برنامههای رادیویی و تلویزیونی نداشته باشد.
فعالیتهایی که بازتاب خوبی هم داشتهاند. خیلی از مسئولان از طریق همین مصاحبهها نکات زیادی را متوجه شده و در تماس با انجمن خواهان همکاری با انجمن شدهاند. در زمینه محور دوم که توانمندی خود افراد معلول است که کارهایی نیز انجام شده است. ما بر این باوریم که نگاه غلط جامعه نسبت به معلولان ناشی از بدخواهی جامعه نیست بلکه ناشی از این است که در طول سالها معلولان ناتوان نشان داده شدهاند. جامعهای که معلول را متکدی و بیکار ببیند طبیعی است که چنین دیدی داشته باشد و چطور میتواند معلول را امیدوار و توانمند ببیند. برای تغییر نگرش جامعه ابتدا باید معلول تغییر کند برای همین معلول باید بیاموزد که چطور ناتوانیهای جسمی خود را مدیریت کند و چطور مهارتهای جبرانی را فرا بگیرد و چگونه وارد فعالیتهای اجتماعی شود. این مهارتها را از طریق کارگاههای روانشناسی، آموزش کارآفرینی و توانمندکردن افراد در سطوح مختلف ارایه میدهیم.
در زمینه برابرسازی فرصتها چه فعالیتهایی داشتهاید و تا کجا پیش رفتهاید؟
مدیرعامل انجمن از حضور در محافل تصمیمساز برای معلولان میگوید از تشکیل فراکسیونی قوی برای حمایت از حقوق معلولان
در بحث برابرسازی فرصتها انجمن با تمام محافل تصمیمگیر و تصمیمساز برای معلولان ارتباط مستقیم دارد. بهعنوان مثال لایحه حمایت از حقوق معلولان که در مجلس دهم انشاءالله مطرح خواهد شد در مجلس نهم طرح شد و عمر مجلس قد نداد دبیر کمیته تدوینش خود من بودم. قانونی که تدوینش ٣سال به طول انجامید به کمک وزارت کار و در ١٠/١١ /٩٤ به تصویب دولت یازدهم رسید. ضمن اینکه بهطور مداوم از طریق تماس با وزارتخانهها، فراکسیون حمایت از حقوق معلولان- فراکسیونی که در دولتهای هشتم و نهم ضعیف عمل کرد. با شورای شهر ارتباط نزدیک داریم. همانطور که میدانید دو تن از اعضای شورای شهر نابینا هستند؛ دکتر صابری که به جریانات اصلاحطلب نزدیک است و آقای شاکری که از جمعیت ایثارگران است- درواقع برای ما این مهم است که دو نفر از اعضای شورای شهر دارای معلولیت هستند و ما با ارتباط گرفتن با آنها درصددیم تصمیمگیریهای شهرداری تهران را به طرف برابرسازی فرصتها درباره افراد معلول سوق دهیم. درواقع ما در تمام حوزههای تصمیمگیری حضور داریم و طرف مشورت هستیم. در چشمانداز ١٠ساله- درسال ٨٧ تدوین شده و قرار است تا سال ٩٧ به نتیجه برسد- قرار بر این است که در سال ٩٧ انجمن باور جزو انجمنهای پیشگام و مرجع در امور مربوط به معلولان کشور عمل کند، البته خوشبختانه درحالحاضر که در سال ٩٥ هستیم به بسیاری از اهداف دست پیدا کردهایم- اگر با سازمانی مثل بهزیستی یا وزارت کار تماس گرفته شود، مشخص میشود که انجمن باور، انجمنی است که در رده اول مشاورههای تخصصی و درواقع توانمندسازی و پیگیری حقوق معلولان فعالیت میکند. مسأله قابلتوجه این است که انجمن باور به معلولان خدمات رفاهی نمیدهد بلکه بر این عقیده است که معلول باید توانمند شود؛ اگر حقوق معلولان در عرصه استخدام نقض شود ما حامی آنها هستیم. بهعنوان مثال در سال ٨٩ توانستیم نزدیک به ٥٠٠نفر از معلولان را که در آزمون استخدامی آموزش و پرورش به دلیل معلولیت رد شده بودند را با شکایتی که به دیوان عالی اداری کردیم، برگردانیم سر کار یا سال گذشته توانستیم سازمان تأمین اجتماعی را وادار کنیم که سهمیه ٣درصدی معلولان را در استخدام خود رعایت کند و ٤٥نفر از افراد معلول را در استخدامهای کشوری جذب کند. جایی که صحبت از حقوق کلان معلولان است انجمن باور حتما ورود پیدا میکند.
انجمن باور داوطلبان علاقهمند به فعالیت در این عرصه را چطور جذب میکند؟
او میگوید: هرکسی که باور، انجمن باور را باور داشته باشد انجمن با روی گشاده از او استقبال میکند
ما میگوییم هر کسی باورهای انجمن باور را باور داشته باشد در انجمن جای دارد. انجمن باور جزو معدود انجمنهایی است که نیمی از اعضایش معلول نیستند، بنابراین شرط عضویت در انجمن معلولیت نیست، بلکه اعتقاد به ایجاد جامعه انسانی و دسترسپذیر برای همه انسانهایی است که میتوانند بخشی از این انسانها محدودیتهای حسی و جسمی داشته باشند. خوشبختانه بیشتر اعضای داوطلب انجمن افراد جوان و تحصیلکرده هستند- افرادی که تعهد اجتماعی دارند، افرادی که اعتقاد دارند در قبال بهبود جامعه خودشان مسئول هستند و نباید نظارهگر این صحنه باشند بلکه بازیگر این صحنه هستند که نامش زندگی است. به همین دلیل هرکسی که این را قبول داشته باشد در انجمن باور جا دارد و با آغوش باز ما از او استقبال میکنیم. ما در این زمینه تبلیغاتی هم داشتیم؛ سایت باور که درحال توسعه آن هستیم، سایت معلولان ایران که توسط انجمن اداره میشود، سایت«میتوانم» است که تنها سایت تخصصی کودکان و نوجوانان دارای معلولیت در کشور است که توسط انجمن اداره میشود، کانالهای ارتباطی که در فضاهای مجازی با علاقهمندان در ارتباط هستیم.
انجمن باور چشمانداز ١٠ سالهای را برای خود تعریف کرده و به موفقیتهایی هم دست پیدا کرده است. در راستای این چشمانداز چه فعالیتهایی عملی شدهاند؟
معینی از پیماننامه جهانی حقوق معلولان و دادن مشاورههای تخصصی به وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی میگوید
همانطور که در سطور بالاتر اشاره کردم چشمانداز انجمن این است که در سال ٩٧ به انجمن مرجع و پیشگام در زمینه معلولان تبدیل شود، البته برای رسیدن به این چشمانداز چند ماموریت را تعریف کردهایم؛ عملکرد در صف نخست پیگیری حقوق معلولان است که هم در وضع قانون انجمن پیشگام است و هم در پیگیری اجرای قانون. بهعنوان مثال در تصویب لایحه حقوق معلولان در تدوینش و چه در تصویبش انجمن باور تنها «ان.جی.او» بسیار فعال است. در بحث ترویج کنوانسیون یا پیماننامه جهانی حقوق افراد دارای معلولیت انجمن باور بیشترین سهم را در ترویج این کنوانسیون در کشور دارد و پیگیری اجرایش. عرصه دیگری که انجمن ورود کرده و در آینده نیز پیگیر آن خواهد بود ارایه مشاورههای تخصصی به تمام وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی است در زمینه تصمیمگیری درباره امور معلولان؛ شهر چگونه مناسبسازی شود، دانشگاهها چگونه برای افراد دارای معلولیت دسترسپذیر باشد، رعایت حقوق استخدامی معلولان، دسترسپذیر شدن سایتها و شبکههای مجازی برای معلولان، بحث کودکان و نوجوانان دارای معلولیت که باید توجه ویژه به آن شود. درواقع تعاملات اجتماعی پذیرا و میزبان این گروه در مدارس و مهدکودکها باشد. بحث ایجاد مراکز مطالعاتی درباره معلولان؛ پژوهشکدهها، تدوین پایاننامهها، طرح و تصویب پروژههای تحقیقاتی، راهاندازی رشتههای آموزشی تخصصی درباره معلولان، برگزاری جشنوارههای ویژه فرهنگی در سال ٩٢ بزرگترین پروژه آموزش مدارس را توسط یک سازمان غیردولتی انجام دادیم، به نام «من هم میتوانم» که در این پروژه ٦٠هزار جلد کتاب تولید و در مدارس ابتدایی تهران توزیع کردیم، کتابهایی که مطالبی درباره انواع معلولیت و ضرورت تعامل با آنها و ... گنجانده شده بود برگزاری کارگاههای مختلف در سطح کشور ازجمله تور کارگاههای توانمندسازی مدیریت سازمانهای غیردولتی معلولان سال گذشته موفق شدیم در ٤ استان محروم کشور و در هر استان بین ٣٠ تا ٤٠ «ان.جی.او» را آموزش دهیم برای تقویت عملکردشان، اخیرا هم توانمندی نابینایان را شروع کردهایم.
منبع: شهروند