پیش از این جلساتی را در زمینه جامعه مدنی و توسعه برگزار کردهایم. امیدواریم این جلسات مفید بوده و همدلی دوستان و همراهان را برانگیزد و به نتایج مؤثر منجر شود.
به خیال خویش در آستانه قرار گرفته بودیم. ترسیم فضایی که در حال تجربه بودیم به ما نشانههایی عرضه میکرد که راه باریک آزادی به مقصد خواهد رسید و ما در آستانۀ توسعه هستیم. راه پیمودهشده ضامن این نشانهگذاری تلقی میشد، اما خیال خام جوانی ره به صعب بودن مسیر توسعه نمیبرد. ما برای چندمین بار فرصت عبور را از دست دادیم و تلختر از همیشه بر جای ماندیم. شرایط آستانگی ما برای توسعۀ پایدار و دموکراتیک دچار سکتهای مهیب شده است. تحریم، کرونا، فساد ساختاری، خالصسازی پیشرونده و خطر جنگ و خشونت فراگیر برخی از سرفصلهای دردناک سالهای اخیر است. جامعۀ مدنی نحیف ایران در فضای پیشگفته از حیث نهادسازی، تداوم، تشکلیابی و شبکهسازی دچار رکود شده است. با وجود تمام تلاشهای فعالان مدنی و همت جمعی با اهداف خویش فاصلهای ژرف داریم. البته پیگیری مطالب و تأکید بر اصول و مبانی حقوق ملت در همین وانفسا نیز قابلستایش است. از سوی دیگر حاکمیت هنوز هم کمتر قصدی برای شنیدن صدای جامعه مدنی دارد. همچنان مطالبات را بهراحتی به دست فراموشی میسپارد، حقوق شهروندان را رعایت نمیکند، بر سر توافقات ملی و حد خویش نمیماند و مسیر توسعه، دموکراسی و حفظ حقوق اولیه شهروندی انسانی را به گروگان میگیرد، گروگان خطر خشونت فراگیر.
زندگی در سایۀ این خشونت همۀ مطالبات را میبلعد، همۀ عرصههای زیستی و فرصتها را آچمز میکند، جای آدمها و اولویتها را عوض میکند، توافقات و اصول بنیادین دولت-ملت را خدشهدار میکند و ما را به بحراناندیشی و خوگرفتن به زندگی در سایۀ خشونت وادار میکند.
جامعۀ مدنی ایران و ملت شریف این سرزمین در این آستانۀ خشونتهای فراگیر و خطر جنگ و شکافهای عمیق بار دیگر بر حقوق شهروندی خود تأکید میکند. حقوق شهروندی که نباید اسیر شرایط باشد و در بحرانها گم شود. انسان ایرانی خود را به این حقوق میشناسد و هرچقدر در سایۀ جنگها، صلحها و تهدیدها حقوق ملت کمرنگ شود و با ایجاد شرایط بحرانی فرصت احقاق آن دشوار شود، جامعه مدنی ایران با آبروبخشی، اعتمادآفرینی و مطالبهگری تلاش میکند فضایی تولید کند برای گفتوگو و دادن ایدههایی برای بازگشت از مسیر ازدسترفتۀ فرصتها و گروگان گرفته شدن دستاوردها و شرایط امنیتمحور و سیطرۀ وحشتناک سایۀخشونت.
راهبرد پیشنهادی ما برای عبور از سایۀ خشونت و زندگی در زیر سایۀ صلح است. خروج این سرزمین از زیر بار این سایۀ خشونت فراگیر به ایده، فرصت، همت، ائتلافِ فراگیر، جامعۀ مدنی پویا، شانسهای تاریخی، حل منازعات ژئوپولتیک و بسیاری مسائل دیگر نیاز دارد. نیک میدانیم که فاصله رؤیای صلح تا تحقق آن راهی سخت دشوار است، اما چه کنیم که از جایی که ما به جهان مینگریم بشریت حق انتخاب دارد، حاکمیت فرصت انتخاب دارد و ملت فهیم ایران و البته جامعۀ مدنی ایران نیز حق دارد؛ زندگی در سایه صلح، بخشی از حق فروخورده ماست. زندگی در سایۀ صلح، فرصت-دریچهای است که بالیدن جامعۀ مدنی و رشد نهادها و تشکلهای مدنی را ممکن میکند و ما را به بازگشت به شرایط آستانهای توسعه امیدوار میکند. ضرورت عبور از تهدیدِ خشونتِ فراگیر، ما را بر آن میدارد که به نوبت خویش و در راستای حسِ مسئولیت اجتماعی و از منظر فعالان مدنی مطالبۀ مشروع حق بر صلح را دوباره طلب کنیم و برای فراهم شدن بستر تحقق آن همۀ طرفهای درگیر منازعه در سطح داخل و در وهله بعد، در سطح منطقه و جهان را به صلح فرابخوانیم. سلسلهای از خوندل خوردنها و رنج بردنها ما را به هم پیوند میزند. هرچند در وطن خویش، غریب و زخمخورده از همۀ تبعیضها و ظلمها و نرسیدنها، به دردناکترین لحظههای خویش میاندیشیم، ولی این راه را به امید حق و یاری دوستان و رشتهپیوندهایی که جان و جهانمان را به هم نزدیک میکند طی خواهیم کرد. یک ملت بزرگ نمیتواند و نمیشود که همیشه تن بزند و عقبگرد کند. این سنت الهی است. باید به صلح دوباره اندیشید.