حق تحصيل مرز نميشناسد؛ هر کودکي حق دارد درس بخواند و هيچکس نبايد اين حق را از او بگيرد. کودکان افغان در ايران يکي از چندين مواردي هستند که به خاطر مواردي چون نداشتن مدارک هويتي، شهريههاي بالا و... از تحصيل بازميمانند. درحاليکه طبق طرح فرمان، تمام اتباع خارجي با هر شرايطي بايد در مدارس دولتي به صورت رايگان ثبتنام شوند اما وضعيت ثبتنام آنها چيز ديگري را روايت ميکند. درواقع شهريهاي که از کودکان افغان ميگيرند کاملا متفاوت با شهريهاي است که از ديگر کودکان گرفته ميشود. ابتدا هزينهاي براي اسمنويسي، سپس هزينه شهريه و در آخر کمکهاي مردمي که مجموع آنها به بيشتر از 350 هزار تومان ميرسد و مسئولي پاسخگوي اين تبعيض نيست. اين تضاد حتي در خود وزارت آموزشوپرورش هم نمود پيدا کرده است؛ تا جايي که يکي از مسئولان ميگويد هيچ مدرسه دولتياي نبايد از اتباع خارجي و ايراني پول بگيرد و دريافت هزينه تنها محدود به کمکهاي مردمي ميشود که آن هم اجباري نيست و از آن طرف مسئولي ديگر، شهريه دانشآموزان افغان را در دورههاي مختلف مشخص و اعلام کرده براي هر پايه چقدر بايد پرداخت کنند و در مقابل طرحي به نام فرمان قرار دارد که از سوي مقام رهبري دستور داده شده که هيچکدام از اتباع خارجي نبايد پولي بابت مدرسه بدهند. بااينحال، يکشنبه شب کاربران توئيتر در حمايت از اين وضعيت در يک طوفان توئيتري با هشتگ از مهر جا نمانند، از حق تحصيل آنها نوشتند و وزير آموزشوپرورش نيز در واکنش به توئيتها نوشت که تلاش ميکنم تا دانشآموزان هيچ مليتي از مهر جا نمانند. حال بايد ديد قول وزير تا چه حد عملي ميشود؟
ابعاد حقوقی فروش کودکان مورد بررسی قرار گرفت: فرو ش انسانیت
مهرشاد ایمانی/ انگار که چشمهای عدالتخواه نميبينند که روزی روی یکی از دیوارهای شهر نوشته میشود یکعدد قرنیه سالم بهفروش میرسد و روز دیگر آذین خیابانها، نگارههای فروش کلیه میشود. انگار که انسانیت مرده است که نوزادان این مرزوبوم بهفروش میرسند.گويي حال این روزهای ایران بد است. بد است زیرا فضیلت به خواب رفته است.
با وجود عقبنشيني آموزشوپرورش، واکنشها به بخشنامه عجيب جذب و استخدام معلمان ادامه دارد؛ ردپاي نقض حقوق شهروندي در يک «بخشنامه»
تا همين چند سال پيش هم اگر معلمي قدي کوتاهتر از حد متعارف داشت يا دچار ضعف بينايي بود، به سد گزينش استخدامي برخورد ميکرد و رد ميشد. اما اينکه فردي را به خاطر ابتلا به کيست تخمدان يا به خاطر اينکه مثلا بهجاي 32 دندان، 20 دندان دارد! در گزينش رد کنند، خيلي عجيب و غريب است. واکنش معلمان و افکار عمومي به بخشنامه آموزشوپرورش درباره جذب معلماني که از طريق دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي به استخدام اين وزارتخانه در ميآيند، در چند روز گذشته خبرساز شد و اين وزارتخانه را مجبور به عقبنشيني کرد. بااينحال، همچنان بندهايي در اين بخشنامه وجود دارد که تأکيد آموزشوپرورش بر اجراي آنها نقض حقوق شهروندي برخي گروههاي اجتماعي را به همراه خواهد داشت. از جمله مبتلايان به اچآيوي مثبت که به زعم مديران اين وزارتخانه نميتوانند بهعنوان معلم به دانشآموزان خدمت کنند... . اين درحالي است که به عقيده برخي فعالان صنفي معلمان در اضافه شدن انواع و اقسام بيماريها و نارساييهاي جسماني به اين ليست بلندبالا! سفارشات شرکتهاي بيمه براي کاهش بار تعهدات بيمهاي در قبال فرهنگيان نيز بيتأثير نيست.
چرا مشارکت اجتماعی سوئدیها بالاست؟ از مشارکت صنفی تا فعالیت اجتماعی
سوئدیها مشهور به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، مدنی و صنفی خود هستند. در تحقیقی که به شکل مقایسهای از جامعه آماری سالمندان ایرانی و سوئدی صورت گرفته، مشخص شده است که «میزان مشارکت سوئدیها در فعالیت گروهی «2/50 درصد» از گروه همسانان خود در ایران که «0/39 درصد» بوده، بیشتر است. سوئدیها بیش از ایرانیان به سینما میروند. همچنین این روند در زنان سوئدی گروههای سنی مختلف سالمند بیشتر از همتایان ایرانی خود است. رفتن به تئاتر و مجامع هنری نیز در سوئدیها نسبت به سایر گروههای ایرانی بیشتر است.
از تجربه رابطه جنسی تا مصرف مواد روانگردان؛ وضعیت «18+» برای نوجوانان
«بیش از ۱۵درصد از دانشآموزان قبل از دوره متوسطه رابطه جنسی را تجربه میکنند»؛ این جملهای است که میتواند تا حد بسیاری در هر جامعهای بهخصوص جامعه ما با فرهنگ مختص به خود، حساسیتبرانگیز و نیز جالب توجه باشد.
شاید در نگاه عمیقتر به آماری که توسط عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی، مطرح میشود، موضوع مهمی که مورد نظر قرار میگیرد، نه صرف رابطهای خارج از چارچوب و قاعده، که علت ایجاد و رشد آن در جامعه باشد. همه آنها که در مدارس کشور تحصیل یا کار کرده یا به نحوی از انحاء با محیط های اینچنین در ارتباط بودهاند، به خوبی به شرایط و مراقبتهایی که از نوع خاص، صورت میگیرد، آشنا هستند. کنترل و نظارت٬ گاهی و در برخی برهههای زمانی، تا حدی پیش میرود که حتی دررنگ جوراب افراد هم نقش اساسی بازی میکند.
رضا خاتمي: روحاني به نقدهاي جامعه مدني پاسخ دهد
مريم وحيديان
به پايان اعمال نظرات نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به وزراي پيشنهادي رييسجمهور نزديك ميشويم و هر وزير كه از فيلتر بتواند عبور كند در چهار سال آينده با روحاني براي تحقق شعارها و وعدههاي معهود با مردم هممسير خواهد بود. اگرچه حسن روحاني به عنوان رييسجمهور بار سنگين عمل به خواستههاي جمعيت ٢٤ ميليوني رايدهنده به او را بر دوش دارد اما به مقصد رساندن اينبار سنگين در آرايش سياسي جناحها در سال ١٤٠٠ بيتاثير نخواهد بود. روزهاي پيش از انتخابات رياستجمهوري يازدهم كه به بيان بسياري از فعالان اصلاحطلب اقتضاي زمان و شرايط بود كه جريان اصلاحات به تصميم رييس دولت اصلاحات پشتسر حسن روحاني قرار بگيرد، شروع فضاي تازهتري براي جريانهاي سياسي بود. همانطور كه اتحاد و دست به دست احمدينژاد دادن براي اصولگرايان آنان را به ورطهاي برد كه حتي با برائت و بيزاري جستن از جريان احمدينژاد نيز محو نشد. از سال ٩٢ نيز اصلاحطلبان با حسن روحاني و معتدليني همقطار شد كه تا فرجام، اين قطار سرنوشت مشتركي را برايشان رقم خواهد زد. همين هم هست كه اصلاحطلبان، دولت روحاني را از خود ميدانند و به خوبي درك ميكنند كه سرنوشت جريان اصلاحات ارتباطي تنگاتنگ با دولت دوازدهم پيدا كرده است.
«زنان خانه خورشيد» با برگزاري بازارچهاي توانمنديهايشان را به رخ کشيدند؛ باورکنيد «ميتوانيم»
براي زنان اين خانه، آرامش يعني زندگي در کنار همدردهايي که رنج يکديگر را ميفهمند. دخترکاني از جنس خورشيد که خشونتهاي تکثير شده در رگ و ريشه اين شهر، برزخ اعتياد را نصيبشان کرده است. اميد، عشق، محبت، زندگي بدون حقارت براي آنها با در و ديوار اين خانه در «شوش» تعريف ميشود. آنها ميخواهند ديده شوند... ققنوس وار از ميان زبانههاي آتشي که خشونت نصيبشان کرده، فرار و تا دور دستي که ديگران بعيدش! کردهاند، پرواز و ثابت کنند، توانا شدهاند. «تا ديروز خيلي از اين زنها تصوري از جمعهاي پنجاه تا صد نفره نداشتند. اما با راهاندازي بازارچه و ديده شدن کارهايشان خودشان را باور کردهاند. ديدن آدمهاي ديگر. ارتباط با دنياي بيرون از خانه. همه اينها يعني باور داشته باشيد که زنان آسيبپذير قابليت توانمند شدن دارند.» خانه خورشيد (مرکز بازتواني و حمايت از زنان آسيبپذير و بهبوديافته) 19 و 20 مرداد ميزبان مردمي بود که براي ديدن هنرهاي زنان توانمند شده به بازارچه خيريه اين مرکز آمده بودند. راهاندازي بازارچه از سوي يک نهاد مدني همچون خانه خورشيد يک فراخوان مردمي براي شنيدن صداي زناني است که در پي نابسامانيهاي اقتصادي، فقر و ضعف آموزشي، درگير آسيبهاي مختلف اجتماعي شدهاند. اعضاي خانه خورشيد تلاش ميکنند تا با جلب حمايت گروههاي مردمي، تصويري ديگرگون از زنان عضو اين خانه ارائه کنند. تصويري وراي آنچه تاکنون با عنوان زن کارتن خواب، زن زبالهگرد و زن سوءمصرفکننده از آنها سراغ داشتيم... .
مشکلات دانشآموزان افغان برای ثبتنام در مدارس دولتی: «اول مهر»، رویای تعبیر نشده کودکان افغان
فاطیما فردوس: زن نماد انتظار است. انتظار رسیدن صبح تا دوباره به عابرها خیره شود و عابرها نبینندش. انتظار تبدیل شدن از زنی که در گیر و دار جنگ طالبان، آیندهاش را فراموش کرده است. انتظار تبدیل شدن از زنی که جنگ، سواد خواندن و نوشتن را از او گرفته و حالا حسرتش را مهمان آینده فرزندانش کرده است. «جنگ که شروع شد اومدیم ایران. پسر و دخترم کوچیک بودن که اومدیم. 13، 14 ساله که ایرانیم و هرسال آوارهتر از سال قبل. کشور ما کشور نیست که اگر بود ما اینجا آواره نبودیم. بچه اول بودم و تا کلاس ششم نتونستم بیشتر درس بخونم. بعد ازدواج کردم و با دو تا بچه کوچیک اومدیم اینجا.» روزی زمین و آسمان لرزیده و حال و آینده زنان کابل را در هم گره زده است. گرهی که غم و حسرت آفریده و میشود در چشم زنان کابل خشماش را دید. « اگر درس میخوندم شاید الان مجبور نبودم که خونههای مردم رو تی بکشم و تمیز کنم. کار میکنم تا بتونم پول شهریه بچههام رو جور کنم و بفرستمشون مدرسه. نمیخوام مثل من خونه مردم کار کنن، میخوام درس بخونن و آیندهشون خوب بشه. حالا آینده خودم خراب شد مهم نیست.» بین هر جملهای که میگوید سکوت میکند؛ سکوتی ابدی که شاید تازه سر باز کرده از یک حسرت عمیق. «گفتم میایم ایران بچههام میرن مدرسه و باسواد میشن، آیندهشون مثل من نمیشه. به ما گفته بودن بچههای افغان تو مدرسههای دولتی، بدون پول ثبتنام میشن ولی همش دروغ بود. برعکس شد همه چی؛ برای اینکه ثبتنام کنن پول گرفتن، برای شهریه جدا پول گرفتن و برای کمکهای مردمی هم جدا.» حالا هر کودک عابری که نگاهش به زن میافتد، چادرش را محکمتر میگیرد و قدمهایش را سریعتر میکند تا به مادری برسد و آینده فرزندش را برایشان هجی کند؛ که من اگر به جایی نرسیدم، که ما زنان کابل اگر به جایی نرسیدیم، آینده را توی مادر باید بسازی برای فرزندت. «میگفتن چون ما افغانیم باید برای ثبتنام هم پول بدیم. اینجا پول حرف اول را میزند. پول داشته باشی ایرانی و افغان بیمعنی میشود و میشوی تاج سرشان. پول نداشته باشی هم آدم حسابت نمیکنند و میشوی افغانی! که نباید درس بخوانی و باید کشور خودت را آباد کنی.» زن نماد انتظار است. انتظاری که مادریاش را 13، 14 سال است در اتاقهای جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان دیکته میکند تا بگوید اگر من به جایی نرسیدم، تا اگر از این بیاتفاقیهای هر روزه جان از روحم گرفته شده، کودکم باید آینده بسازد برای آوارگیهایم.
سازمانهای مردمنهاد کودکان از نگرانیهای جمعیشان گفتند: بعضی اکتیویستها کارمند شدند
چطور سازمانی میتواند فقط براساس نیروهای داوطلب و کمکهای مردمی به فعالیتهای پویا و مستمر خود ادامه دهد؟ نحوه اداره سازمانهای مردمنهاد( انجیاوها) برای آنها که بیرون از این حوزه و فعالیتهای داوطلبانه هستند، بحثبرانگیز است.
در جلسه مردان و زنانی حضور دارند که حدود ٢٠سال از فعالیتشان در انجیاوها میگذرد. کسانی که در این راه پیر شدهاند و دارند به راه آمده مینگرند.
در جلسه «آسیبشناسی نهادهای مدنی حوزه کودک» قرار نیست سخنرانها از ابتدا تا هنگام رفتن صحبت کنند و سوالها به جلسهای دیگر یا هرگز موکول شوند. افراد حاضر، چه مهمانها و چه سخنرانها روی صندلیهایی دورتادور هم نشستهاند تا جلسه حالت گفتوگویی بیشتری داشته باشد.
اگرچه بحث اصلی جلسه نیز «سوال» است، فعالان سازمانهای مردمنهاد از خودشان و عملکردشان میپرسند. آنها تلاش میکنند از فاصلهای خیلی نزدیک به عملکردشان نگاه کنند و مسیر رفته در این دو دهه را ارزیابی کنند. کجا درست آمدهاند، کجا مسیرشان تغییر کرده است. عنوان جلسه و موضوع بحث پیچیدگیهای تامین منابع انسانی، مالی و نحوه اداره «انجیاو»هاست.
جلسه سه سخنران دارد، نهال نفیسی، انسانشناس و استادیار دانشگاه علامهطباطبایی به مسأله نقد انجیاوییشدن به مثابه راهکاری برای نرمکردن لبههای تیز سیاستهای جدید نئولیبرال مثل تعدیل ساختاری و واگذارکردن خدمات دولتی به بخش خصوصی و شانه خالیکردن از خدمات رایگان برای همه میپردازد. او خلاصهای از شروع بحثهای جامعه مدنی در کشورها پس از جنگ سرد ارایه میدهد و به این موضوع میپردازد که چطور میشود حرکتهای تغییر طلب مدنی در سالهای قبل تبدیل به بازوی اجرایی قدرت شدهاند. پس از او سحر موسوی، مدیر خانه کودک ناصرخسرو درباره چالشهای تامین منابع انسانی با تجربیات عینی خود صحبت میکند. در انتها نیز دلارام علی که پیش از این مقاله آیا مسیر را درست پیمودهایم درباره فعالیتهای انجیاویی در ایران نوشته است، از چالشهای تامین منابع مالی میگوید، اینکه چطور تامین منابع مالی از حق عضویت، به گرفتن منابع مالی از دولت رسید.
گزارشی از ضعف نظارت سازمان بهزيستي و جولان سودجويان؛ خيريههاي خفتگير
نویسنده: فاطمه رمضانیان
«خانم... آقا... به کمکهای نقدی برای کودکان بیسرپرست علاقهمند هستید؟... مهم نیست چقدر، هرچه مد نظر خودتان هست کمک کنید و قبض دریافت کنید... بله، می توانید به موسسه ما مراجعه کنید و بچه ها را از نزدیک ببینید». این عبارت ها ممکن است برایتان آشنا باشد. در کوچه و خیابان، جلوی در منزلتان و حتی در محل کار ممکن است شخصی به شما مراجعه کرده و چیزی شبیه همین عبارتها را تحویلتان داده باشد. البته که شما نیز ممکن است مبلغی کمک کرده باشید. پنجهزار تومان، 10 هزار تومان یا بیشتر و کمتر. می گویید به جایی بر نمی خورد و شاید دل کودکی شاد شود. اما افراد زیادی مانند شما هر روز مبالغی را به این موسسات کمک می کنند؛ بی آنکه از صحت آن مطمئن باشند. موسسات مردم نهاد بسیاری وجود دارند که در راستای کاهش آسیب های اجتماعی تلاش می کنند، اما تلاش بیوقفه آنها و احسان مردم، برخی سودجویان را ترغیب میکند چیزی شبیه به آن را بازسازی کنند و به بهانه کمک، پول به جیب بزنند. آن ها می گویند که زیر نظر بهزیستی فعالیت می کنند و تشویقتان می کنند که برای اطمینان بیایید از موسسه ما کد بگیرید. اما نمیگویند که این کد شما را به کجا وصل می کند؟ آیا کد ارتباط شما با سازمان بهزیستی است یا از این کدهایی که هر موسسه ای می تواند داشته باشد؟ بازاریاب های این موسسات وقتی به سراغتان می آیند، بلبل زبان هستند اما دو تا سوال که ازشان بپرسید، به تته پته می افتند و دايم می گویند که ما نمی دانیم، با موسسه تماس بگیرید، با مسئول موسسه صحبت کنید و همه چیز را به مسئولی پاس میدهند که مطمئنا ميداند چگونه شما و سوالهایتان را بپیچاند و شب به شب پولهایی را که بازاریاب ها جمع آوری کردهاند، به حسابش سرازیر کند.
فعالان حوزه مطبوعات و خبرگزاری ها تأکید کردند: روزگار دشوار روزنامه نگاران در غیاب تشکل صنفی مؤثر
خبرنگاری؛ شغلی دشوار با جایگاهی متزلزل و مخدوش. این واضحترین تصویری است که سردبیران چند رسانه درباره وضعیت امروز خبرنگاری و روزنامهنگاری به دست می دهند. شغلی که در میانه تسلط نگاه اقتصادی بر مناسبات جامعه، خبرنگاران حرفهای را به سمت شغلهای دیگری روانه کرده و بازار کار را برای نیرویهای کم تجربه که هزینههای مسئولان را پایین میآورد آماده کرده است.البته که این لید توصیف همه روزنامه نگاران، خبرنگاران و رسانههای آنها نیست اما «17 مرداد» تنها فرصتی است که میتوان از قطار رسانه که از خط خارج شده است حرف زد!
مینو مرتاضی لنگرودی: صریحترین پیام اشتیاق نمایندگان برای سلفی با «موگرینی» چیست؟
برگزاري نهمين نشست "هم اندیشی نهادهای مدنی" توسط حجم (حامیان جامعه مدنی)
نهمین نشست "هم اندیشی نهادهای مدنی" توسط حامیان جامعه مدنی (حجم) با شرکت نمایندگانی از نهادهای شبکهی سمنهای میراثی استان تهران، کانون هموفیلی ایران، انجمن حمایت از توسعه فضاهای آموزشی فرهنگی حامی، شبکه یاری کودکان کار، گروه احیا، گروه حامیان محیط زیست اکباتان، انجمن حامیان کودکان کار و خیابان، انجمن تغذیه، جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع)، انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست، انجمن هنرمندان نابينا و كم بينا، سازمان نظام مهندسی، با دستورجلسه: "تبادل نظر در خصوص شيوه همكاري با دولت و كيفيت تاثير فعالان مدني در همكاري هاي مشترك" و "بررسي موانع و مشكلات شكل گيري كميته هاي تخصصي و اتخاذ تصميم نهايي در اين خصوص" برگزار شد.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری تهران : نقش سازمانهای مردمنهاد در آموزش حقوق شهروندی
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری تهران با اشاره به ضرورتهای زندگی شهری که شهروندان را با نظامهای اداری و گاه پیچیده درگیر میکند، گفت: «رعایت حقوق شهروندی در نظام اداری یکی از مهمترین زیرشاخههای منشور حقوق شهروندی بود که مصوبه 19 مادهای آن توسط شورای عالی اداری در اسفند سال گذشته ابلاغ شد».
ثریا شارقی با اشاره به بند يك ماده 18 در توضیح این مصوبه افزود: «مسئولیت هدایت، راهبری، پیگیری و نظارت بر اجرا در سطح استان موضوع اصلی ماده 18 این مصوبه است که مسئولیت آن به عهده استاندار بوده و رفع تبعیض و ایجاد نظام اداری کارآمد را دنبال میکند».
در همایش «قربانیان خاموش»، موارد کودکآزاری در محلات حاشیهای بررسی شد: قربانیان کوچک پنهان شده در پستو
مدت زمان زیادی از سوگواری برای ماجرای «آتنا» و «بنیتا» نمی گذشت که «پریا» به آن اضافه شد. کودک ٥ ساله ای که قربانی کودک آزاری و آزار جنسی قرار گرفت و جان داد. دیروز بعد از ظهر، جمعیت دانشجویی امام علی (ع) جور دیگری برای این سه کودک سوگواری کرد. همایش قربانیان خاموش را برگزار و با حضور مسئولانی از وزارت رفاه و بهزیستی و جامعه شناسان و نماینده مجلس و فعالان حقوق کودک، موارد کودک آزاری در محله های حاشیه نشین را بررسی کرد. همایشی که با حضور، روزبه کردونی،مدیر امور آسیب های اجتماعی وزارت رفاه، معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران، موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، طیبه سیاووشی نماینده مجلس، فاطمه قاسم زاده، مدیرعامل شبکه یاری کودکان و ... برگزار شد و درباره آسیب های اجتماعی در کمین کودکان صحبت شد. انتقاد از توقف بررسی لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، محور بیشتر سخنرانی ها بود.
ارزش های ما
شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود. ... ادامه مطلب
تماس با ما
خبر نامه
با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید
ایمیل رسمی شورا : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید