هر فردی در جامعه مسئول کاری است که انجام داده است، بنابراین افراد باید از قبل بدانند کاری که انجام میدهند چه عواقبی دارد و بازتاب آن به چند نفر از افراد جامعه بازمیگردد. افراد در طول زندگی خود چه در برخورد با جامعه چه افراد دیگر مسئولیتهایی را به عهده دارند، به همین دلیل در کارهایی که انجام میدهند در ابتدا وجدان و در مرحله بعدی قانون قرار میگیرد و به همین دلیل مسئولیت افراد در جامعه به مسئولیت اخلاقی و قانونی تقسیم میشود. همچنین مسئولیت افراد در قانون به دو بخش مدنی و کیفری تقسیم شده است. مسئولیت کیفری، مسئولیتی است که براساس آن افراد باید در مقابل جامعه جبران خسارت کنند و مسئولیت مدنی، مسئولیتی است که افراد با دیگری طرف هستند و بحث جبران خسارت خصوصی و فردی در میان است. مانند فردی که قصد ساختن آپارتمانی دارد. به این ترتیب این کارفرما در برابر تمام افرادی که در ساختمان او مشغول کار ساختوساز هستند، مسئولیت مدنی دارد.
اما و اگرهای نقش آفرینی نهادهای مدنی در انتخابات
دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضایی متفاوت تر از انتخابات گذشته برگزار شد؛ در این انتخابات شاهد افزایش نقش آفرینی نهادهای مدنی و همچنین فضای مجازی بر روند انتخابات بودیم.
فعالیت نهادهای غیردولتی مانند احزاب، انجمن ها، اتحادیه های کارگری و سندیکاها اگرچه از دهه 70 به این طرف تشدید شد اما به نظر می رسد با گذشت حدود دو دهه از آن، هنوز از ظرفیت های نهادهای مدنی در جامعه به طور کامل بهره برداری نمی شود و موانعی بر سر راه تکوین نهادهای غیردولتی در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران وجود دارد.
فراهم ساختن بسترهای لازم برای نقش آفرینی بهتر نهادها و سازمان های غیردولتی چون سمن ها در روندهایی مانند انتخابات، حفظ استقلال، دارا بودن ایدئولوژی، پایداری و ماندگاری، شناخت ظرفیت ها و پذیرش نقش از سوی نهادهای سیاسی از جمله لازمه های موجود در فضای سیاسی و اجتماعی کشور برای ایجاد فضایی در راستای عملکرد بهتر نهادهای مدنی به شمار می روند.
بررسي وضعيت نهادهاي مدني ايران در ميزگرد عباس كاظمي، هادي كاشاني و مينو مرتاضي؛ جامعه مدني در تنگناي سياست
هادي حدادي، نایبرئيس مؤسسه حاميان جامعه مدني/ سمانه معظم، دکتراي جامعهشناسي
ميزگرد بررسي وضعيت جامعه مدني در ايران با پرسشهايی کليدي همراه است. بررسي و تحليل سير تطور تاريخي نهادهاي مدني در ايران و اينکه نسبت جامعه مدني و اصلاحطلبي چيست و همچنین آسيبشناسي جامعه مدني از منظر کنشگران و تحليلگران ارزيابي و راهکارهاي برونرفت از وضعيت کنوني بررسی شده است. حاضران در نشست رويکردها و تعاريف متفاوتي از جامعه مدني دارند. از عباس كاظمي، جامعهشناس و استاد دانشگاه که جامعه مدني ايران را بيش از مدني، سياسي دانسته و تأكيد دارد که جامعه ايراني نه مردمبنياد، بلکه دولتبنياد است تا مينو مرتاضي، فعال مدني و كنشگر حوزه زنان که تأكيد دارد «يکي از نقدها و ضعفهاي پيشرو اين است که ما جامعه مدنيمان را از دل تاريخ و سنت خودمان استخراج نكردهايم».دراينحال هادي كاشاني، فعال مدني در حوزه محيط زيست و مديريت شهري، نيز تأكيد دارد «آگاهي عمومي در جامعه امروز نسبت به پديده محيط زيست بيشتر شده؛ اما حالا ديگر بحث آموزش و آگاهسازي نيست، بحث مدلي است كه بايد به اين فكر كند که هر نهاد مدني چگونه ميتواند اثرگذاري خود را حفظ كرده و باقي نهادها را با خود همسو كند. در واقع ما با چالش عصر جديد فعالان و نهادهاي مدني مواجهيم». او همچنين تأكيد دارد که «رفتارهاي نهادهاي مدني كمي پختهتر شده و هيجانات كمتري دارد؛ اما از نظر ساختاري متأسفانه معايب زيادي دارد».در بخش پايانبندي ميزگرد نيز کاظمي خطاب به اصلاحطلبان ميگويد: «اصلاحطلبان بايد بدانند كه برخلاف اصولگرايان كه به منابع قدرت ( بخش سنتي، بخش مالي و بخش سياسي) دسترسي دارند، تنها ميتوانند به مردم و جامعه مدني اتكا كنند».مرتاضي نيز از نگاهي موسمي اصلاحطلبان به جامعه مدني گله دارد؛ اينکه در بزنگاه انتخاباتي سراغ آنها بياييم و در گام بعدي آنها را به فراموشي بسپاريم.
جوانان و سازمانی از آن خود
در ماه گذشته و قبل از انتخابات ریاستجمهوری، رئیسجمهور طی دستوری به جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، از وی خواست اقدامات لازم برای احیای مجدد سازمان ملی جوانان کشور صورت پذیرد. در نامه رئیسجمهور آمده است: «به منظور تمرکز بیشتر بر مسائل جوانان و با توجه به بررسیهای انجام شده و ارزیابی عملکرد در ادوار مختلف لازم است سازمان ملی جوانان کشور با ماموریت رسیدگی به امور جوانان و کمک به شکوفایی استعداد آنان در حوزههای مختلف و هماهنگسازی اقدامات دستگاههای مسئول در حوزه جوانان، احیا شود. مقتضی است اقدامات لازم در این راستا صورت پذیرد و ترتیبات قانونی لازم اتخاذ شود.» احیای سازمان ملی جوانان از خواستهای تشکلهای دانشجویی و سازمانهای مردم نهاد بوده و در جلسات مختلف کارشناسی از سوی صاحبنظران امور اجتماعی مطرح شده بود.
حضور سمنها، ضامن حل معضلات اجتماعی
سازمانهای مردم نهاد یا NGO ها نامی است که زیاد به گوش میخورد و در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگهای موجود در هر کشور حول محورهای مختلف شکل میگیرد. سازمانهای غیردولتی همچون پل ارتباطی بین مردم و دولت هستند. این سازمانها با امکان دستیابی وسیع به مردم و جلب اعتماد آنها برای رفع کمبود و کاستیهای اجتماع در کنار دولت میتوانند به توسعه روز افزون کشور کمک کنند. آنها میتوانند افراد مختلف و مشتاق جامعه را به عضویت خود درآورند تا بر اساس چارچوب کاری هر سازمان آنها را به انجام کار خیر و فعالیتهای سودمند اجتماعی ترغیب و هدایت کنند. سازمانهای مردم نهاد نقش مهمی در مشارکت جامعه در فعالیتهای اجتماعی، آموزشی، شهری، محیطزیستی و... دارند. افراد علاقه مند بسته به علائق و ظرفیتهای خود یکی از این اهداف را انتخاب کرده و اقدام به عضویت در سمنها میکنند. سازمانهای مردم نهاد تنها با نیکوکاران در ارتباط نیستند، بلکه آنها برای تکمیل فرایند کمک نیازمند جذب افراد تحت پوشش و جامعه هدف نیز هستند. افراد بسته به نیازشان به این سازمانها به آنها مراجعه و تحت حمایت سمنها قرار میگیرند. کمک و حمایت از افراد تحت پوشش سازمان و جامعه هدف سمن به نوعی خروجی کار آن سازمان محسوب میشود. در حال حاضر سازمانهای مردم نهاد در زمینههای کمک به بیماران خاص و صعب العلاج، نیازمندان و مستمندان، زنان آسیب دیده و سرپرست خانوار، حیوانات خانگی رها شده و بیمار، تامین هزینههای تحصیل دانشآموزان و دانشجویان، حل معضلات زیستمحیطی و شهری، کودکان کار و خیابان و... در سراسر کشور وجود داشته و خدمت میکنند.
حذف نمايندگان جامعه مدني از حضور در مديريت شهري، پرسشي که هنوز بيپاسخ مانده است؛ تشکلهاي مدني، قرباني سياستزدگي جامعه ايراني
پرديس عامري: پس از فروکشکردن هيجاناتي که کل جامعه از افراد مستقل تا فعالان مدني، حوزه زنان و فعالان سياسي را دربر گرفته بود و البته تاحدي هم طبيعي نشان میداد، آنچه به نظر ميرسد لازم است مورد تمرکز قرار گيرد و آسيبشناسي شود، واردنشدن نمايندگان جامعه مدني به شوراهاي شهر و روستا و البته به صورت مشخص و برجسته در پايتخت است! درحاليکه از ماهها قبل تعدادي از مسئولان دولتي حوزه زنان، زنان فعال سياسي و همچنين برخي رسانهها براي حضور و کانديداشدن زنان در شوراها تبليغات کردند و همچنين نمايندگان جامعه مدني، اعم از افراد سرشناس و مؤسسان سازمانهاي مردمنهاد از اقشار مختلف جامعه در اين انتخابات کانديدا شدند و بازهم باوجود تمام تلاشهايي که البته آغازي مبارک در مسير تحقق مردمسالاري و افزايش فشار هرچه بيشتر جامعه و فعالان مدني به تشکلهاي سياسي بود، درنهايت ديديم که آنچه برونداد انتخابات بود و گزينههايي که به شوراهاي شهري راه يافتند، تصميم نهايي جبهه اصلاحطلب، بهعنوان يکي از جريانهاي سياسي حاکم بود.
سازمانهای مردمنهاد ایران در دوران بلوغ/آغازی بر گسترش فعالیتهای مدنی در کشور
عضو شبکه ملی محیط زیست کشور از صدور مجوز جهت فعالیت این شبکه ملی توسط وزارت کشور خبر داد و این مهم را گامی اساسی برای گسترش فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد کشور دانست. به بهانه صدور این مجوز و برای بررسی زوایای مختلف این مهم با سیاوش آقاخانی متخصص محیط زیست و عضو شبکه ملی محیط زیست کشور به گفتوگو پرداختیم.
با عبور از فضاي انتخابات، مردم و جامعه مدني پيگير اجراي مطالبات اجتماعيشان هستند؛ «ما» آمديم، حالا نوبت دولت است
انتخابات رياستجمهوري 96 سرانجام با پيروزي جرياني به پايان رسيد که در چهار سال گذشته منادي «اعتدال و اميد» در کشور شد. اگرچه بسياري بر اين باورند که «آري» مردم به ادامهدارشدن جريان موسوم به اصلاحطلبي، اصليترين دليل بالارفتن نرخ مشارکت سياسي در انتخابات اخير بود اما به نظر ميرسد يکي از دلايل اصلي که توانست بسيج تودههاي مختلف مردم را براي مشارکت فعالانه در انتخابات بههمراه داشته باشد، ريشه در رويکردهايي دارد که دولت يازدهم بر ساختار اجتماعي- سياسي جامعه مسلط کرد. بازشدن نسبي فضاي بيان مطالبات مدني و مسلطشدن اميد بر فضاي اجتماعي ايران باعث شد رأيدهندگان در اين دوره از انتخابات صرفا به فکر پرکردن صندوقهاي رأي نباشند و مطالبهگري پيگيرانه را يکي از دلايل مشارکت سياسي خود بدانند. نشانه مستقيم چنين رويکردي را ميتوان در تمايل مردم به راهانداختن کارزار يادآوري مطالبات اجتماعي درست پس از پايان انتخابات مشاهده کرد. با پايان انتخابات و مشخصشدن آراي اوليه، گروهي از کاربران فضاي مجازي، نمايه يا هشتگي ساختهاند که با جايگزيني خود بهجاي رئيسجمهوري آينده، مطالبات خود را از رئيس دولت دوازدهم مطرح ميکنند. در پستهايي که توسط کاربران در توئيتر منتشر شده، بر لزوم توجه دولت به مطالبات مردم و فعالان اجتماعي در دوران پساانتخابات تأکيد شده است.
گزارشی از کوچکترین کتابخانه ایران که به همت معلم روستا و خواهرش تاسیس شده است؛ اینجا چـر اغی روشن است
آفتاب تابستان گرم و براق ميتابد بر روستا.مردها بر سر زمينهاي كشاورزي عرق از جبين پاك ميكنند و زنها در ايوان نشستهاند به حصيربافي.روزهاي كهنوج به همين ساكتي و آرامي ميگذرد؛ اگر هياهوي بچهها نباشد براي رفتن به مدرسه،برگشتن به خانه و بعد هم دوان دوان رفتن تا كتابخانه.
حالا هفت سالي ميشود كه كتابخانه «فاطمهها» شده است يگانهترين تفريح و سرگرمي كودكان و نوجوانان دهكهان.كتابخانهاي كه معلم 24سالهاي ساكن روستا آن را تاسيس كرده و تا مدتها سه دختر به نام فاطمه تنها اعضاي آن بودهاند.كتابخانهاي بي صندلي، بي قفسه و بي تابلوي رنگي كه سه دختر 10 ساله به زور در آن جا ميشدند و حتی جا براي عضو ديگري نداشته است.
زنان آسيبديده زير چتر حمايت مراكز غيردولتي
صحبت از آسيبهاي اجتماعي كه ميشود، برخي معتقدند كه اگر دولت تنها وظيفه نظارت را برعهده داشته باشد، ميتواند اين آسيبها را به سمت و سوي بهتري هدايت كند. حمايت از زنان آسيبديده يا كودكان كار، تفاوتي ندارد. زماني كه بخش غيردولتي به عنوان متولي اصلي وارد كار ميشود، نتيجه سريعتر به دست ميآيد. به همين خاطر است كه بايد انجمنها و نهادهاي غيردولتي حامي زنان نخستين پناه اين زنان آسيبديده باشند. آنطور كه معاون امور اجتماعي بهزيستي استان تهران نيز اعلام كرده است، حمايت از زنان آسيب ديده و ويژه حالا به سمتي رفته است كه پاي مراكز غيردولتي و غيراقامتي نيز به اين حوزه باز شده است. طرحي كه احمد خاكي از آن ياد كرده است، براي حمايت و پشتيباني از اين زنان است.
موسس انجمن یاری رسان احیا: آسیبهای اجتماعی هرگز ریشهای حل نشده است
موسس و بنیانگذار انجمن حمایت و یاری آسیب دیدگان اجتماعی (احیا) گفت: متاسفانه آسیبهای اجتماعی هرگز ریشهای حل نشده است و باید به ریشه اصلی آن یعنی فقر بیشتر توجه کرد. «فاطمه فرهنگخواه» افزود: تا این فقر از بین نرود نمیتوانیم خانوادهها را توانمند کنیم و ما هرچند حرفه آموزی را به افراد یاد بدهیم و حمایت نشوند مشکلات بعدی پیش خواهد آمد. وی افزود: برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی تلاشهای جدی انجام شده اما متاسفانه این مشکلات روز به روز در حال افزایش است چون هرگز ریشهای با آنها برخورد نشده است تا بنیان آن شناسایی و بعد اقدامات جدی انجام شود. وی اظهارداشت: سازمانهای مردم نهاد برای رفع مشکلات و آسیبهای اجتماعی فعالیتهای جدی داشته اند، اما باید همه مسئولان اجرایی و حتی این سازمانها تلاش کنند تا ریشه اصلی آن که فقر است را از بین ببرند.
زنگ خطر «نااميدي نسبت به آينده» در جامعه ايراني
«نااميدي نسبت به آينده» از جمله مهمترين دغدغههاي شهروندان و کارشناسان اجتماعي ايران در سال 96 است. نتايج تازهترين گزارش آيندهپژوهي ايران نشان ميدهد که مسائل اجتماعي همچنان در اولويت نگرانيهاي جامعه ايران نسبت به آنچه قرار است در آينده اتفاق بيفتد، قرار دارد. افول سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي، بيتفاوتي اجتماعي، اخلاق عمومي، امنيت رواني و اجتماعي، حقوق اساسي و حقوق شهروندي ازجمله موارد ديگري است که بايد در اولويت برنامهريزيها و سياستگذاريهاي دولت آينده قرار گيرد. نتايج اين گزارش که همچون سه سال گذشته در روزهاي پاياني سال 95 و در سه ماهه منتهي به انتخابات رياستجمهوري سال 96 منتشر شد ميتواند بهعنوان بيانيه مطالبات مردم و کارشناسان اجتماعي محل رجوع کانديداهاي انتخاباتي قرار گيرد تا حداقل با ارائه برنامههايي ميانمدت و بلندمدت نسبت به رفع چالشهاي اشارهشده در اين گزارش اقدام کنند. چالش نااميدي نسبت به آينده ازجمله صد چالشي است که تمام متغيرهاي ذکرشده در اين گزارش به نوعي بر تشديد آن اثرگذارند. نااميدي نسبت به آينده ناشي از مجموعه عواملي است که نه يک شبه که در يک فرايند طولانيمدت اثرات سوء خود را بر جامعه ايراني باقي گذاشته است؛ زنگ خطري جدي که به عقيده بسياري از کارشناسان اجتماعي، ميتواند زمينهساز آسيبهاي اجتماعي چون افزايش روند مهاجرت غيرقانوني، رشد بيماريهاي رواني، انزوا و گوشهگيري اجتماعي و مواردي از اين دست شود.
رئیس خانه اُتیسم دانشگاه شهیدبهشتی: اُتيسم خفیف رو به افزایش است
اینها بخشی از جملات محمدرضا اسدی، معاون توانبخشی استان تهران، در روز جهانی اُتيسم است که در جمع خبرنگاران اعلام شد؛ آماری که خبر از افزایش مبتلایان به این بیماری به دلیل تغییر زندگی اجتماعی مردم میدهد. معاون توانبخشی بهزیستی استان تهران از شناسایی ٨٠٩ بیمار مبتلا به اُتيسم در سطح استان تهران گفت و ادامه داد: احتمال میرود افراد دارای بیماری اُتيسم در سطح استان تهران چهار هزار نفر باشند که بهطور کامل مورد شناسایی قرار نگرفتهاند.
حرفهاي تکاندهنده خسرو منصوريان درباره وضعيت مبتلايان به «اچآيوي»: کتابهاي آموزش پيشگيري از ايدز در دولت قبل خمير شد
خسرو منصوريان، رئيس انجمن احياي ارزشها که سابقه سالها فعاليت در حوزه آسيبهاي اجتماعي و حمايت از زنان مبتلا به ايدز دارد، معتقد است که ندانستن و ناآگاهي درباره اين بيماري در همه لايههاي جامعه وجود دارد و کسي از آن مصون نيست! حتي پزشکان.
اين مددکار و فعال اجتماعي ضمن اشاره به پايينبودن سطح آگاهي درباره بيماري ايدز در کشور، اظهار کرد: درصد زنان و همچنين مرداني که در جامعه ما از بيماري ايدز آگاهي دارند، بهدليل انگ و تابوبودن اين موضوع، بسيار پايين است. ما در انجمن احياي ارزشها، تمرکز خود را بر آگاهيبخشي قرار دادهايم، چون اين کار نيمي از درمان است. اين درحالي است که آگاهيرساني در اين زمینه بايد از سوي رسانههاي جمعي مثل تلويزيون، راديو، نشريات و مدارس انجام ميشد. در دولت نهم و دهم کتابهايي درباره اچآيوي (ايدز) نوشته شد و قرار بود در مدارس توزيع شود اما خمير شد تا کسي از آن حرف نزند! اين کار، اشتباه بزرگي بود.
پیمانکاران شهرداری تهران کودکان کار را به داخل سطل های زباله میفرستند؛ آخرین نفس های سازمان های مردم نهاد
سام بوربور: اسفند ماه است، تلی از کارهای باقیمانده بر سرم خراب شدهاند، چارهای نیست باید عازم یک سفر کاری شوم، مقصد بلوچستان است، اوضاع منطقه خوب نیست. همه چیز آموزش به هم ریخته است یا شاید بهتر است بگویم همه چیز آموزشی که از اول هم، به هم ریخته بود همچنان به هم ریخته است، به منزل ریشسفیدی که از معتمدان محلی است رفتم و کمی به درد و دلهایش گوش دادم، در بین ناراحتیهایش اشاره میکند که از وزیر بهداشت راضی است، چون در منطقه چندین خانه بهداشت ساخته است و یک خدا پدرش را بیامرزد میگوید. بعد از چند روز کار فشرده به تهران برمیگردم؛ دست فروشها همه جا هستند، حال و هوای خیابان ها را عوض کردهاند. مردم هم که انگار بهتر از همه میدانند که دستفروش هم حقی بر شهر دارد و باید روزیاش را به خانه ببرد، پاسخ آنها را که بر علیه دستفروشان تبلیغات سوء میکنند و بساطشان را به هم میریزند به خوبی میدهند. اینجا میدان فاطمی است؛ مریم و دوستانش در بین اتومبیلها قدم می زنند و به نظر میرسد رمقی برای کار ندارند، دختر آبلهرویی که عینک آفتابی اش را بالای سرش گذاشته، چنان یک وری به طرف دنده سانتافه اش لم داده و با دست چپ فرمان را گرفته که انگار سوار فضا پیما شده و خبر ندارد که مریم پشت درب اتومبیلاش ایستاده و به شیشهاش ضربه میزند، احتمالا مریم منتظر است، سرکار خانم از فضا پیما، این نادیدهگرفتن را پایان دهند و یک شاخه گل نرگس بخرد. به میدان ولیعصر میرسم و در لباس فروشیای دور میدان میبینم فروشنده با دسته فلزی تی به زانوی پسرک دستمال فروش میزند و پسرک از درد به خود میپیچد و اشک میریزد، به سراغ فروشنده جوان میروم و اعتراض میکنم؛ در کمال وقاحت میگوید به تو ربطی ندارد و فضولی نکن، پسرک را از فروشگاه خارج میکنم و به پلیس زنگ میزنم، بعد از معرفی خودم و دادن آدرس فروشگاه، در حالی که منتظر رسیدن پلیس بودیم، با پسرک شروع به صحبت کردم، اسمش میثم بود و تصادفا در حوالی میدان شوش و نزدیکی یکی از مراکزی که پیش از این به کودکان کار خدماتی میدادیم زندگی میکرد. میثم ترسیده بود، میگفت شوخی کرده، گیج شده بود و برایش عجیب بود که چرا کسی پیدا شده که کتکخوردنش برایش مهم است، هر چند ثانیه هم فروشنده با بیادبی میگفت؛ بگذار پلیس بیاید، هیچ غلطی نمیتوانی بکنی، میدانستم که راست میگوید ولی همیشه حالت دومی هم وجود دارد و به امید آن حالت دوم که هرگز رخ نداد، منتظر پلیس ماندم، پسرک که محل کار ثابتش میدان ولیعصر بود، گفت مرد شوخی کرده، نیازی به پلیس نیست، پرسیدم: همیشه شوخی میکند؟ جواب داد، نه عمو همیشه نه، شاید هفتهای یکبار، با تعجب پرسیدم هفتهای یک بار از این مرد کتک میخوری؟ سری تکان داد و گفت بله ولی اشکالی ندارد، من اینجا کار میکنم. بیست دقیقهای گذشته بود و خبری از پلیس نبود، با همکار پسر فروشنده مشغول صحبت شدم، گفت آقا شما درست میگویید که پسرک نباید کتک بخورد ولی شما هم خیلی بیکاری، چیز عجیبی نیست که این بچهها کتک بخورند. چند دقیقه بعد هم منتظر شدیم و باز هم پلیسی نیامد، با وضعیت موجود ایستادن فایدهای نداشت، شمارهای به پسرک دادم و از او خواستم در صورتی که باز هم مورد اذیت و آزار قرار گرفت با من تماس بگیرد، با پسرک قدم زنان به سمت چهار راه ولیعصر رفتیم، در ذهنم همه آنچه را که اتفاق افتاد، مرور می کردم.