
پلاسکو، حادثه ای تلخ، میلیارد ها تومان خسارت، شهادت جمع زیادی از آتش نشانان، مفقودی شماری از شهروندان و خلاصه مجموعه ای از اتفاقات، خاطرهای تلخ را میان اذهان عمومی برجای گذاشت. تلخی پلاسکو، نمادهایی چون «سلفی و ازدحام دست و پاگیر مردم»، «بیمه نبودن دهها واحد تجاری»، «بیتوجهی مالکان به اخطارهای ایمنی»، «ضعفهای مفرط در اجرای قانون»، «تسویه حسابهای سیاسی» و ... را داشت و هنوز هم ادامه دارد. تلخی هایی که شاید منحصرا در حوادث غیرمترقبه ایرانی رخ میدهد و هیچگاه هم مایه عبرت نیست. اما در میان همه این تلخیها، بدعتهایی از رفتارهای انسانی و ستایش شده نیز به چشم خورد که شاید در میان رفتارهای هیجان زده، کمتر به آنها توجه شد. رفتارهایی که تلخی های پلاسکو را کم کرد و نشان داد که هر کاری با وفاق ، شدنی است.





مژگان جمشیدی/ با سرعت گرفتن تأسیس مدارس طبیعت در کشور و علاقهمندی بسیاری از متخصصان محیط زیستی و علوم تربیتی برای راهاندازی این مدارس که مورد حمایت سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز قرار گرفته، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز حمایت خود را از ایجاد مدارس طبیعت با واگذاری زمین مورد نیاز برای داوطلبان راهاندازی این گونه مدارس اعلام کرد.
پس از مدتها که موضوع کارتنخوابي و افزايش تعداد بيخانمانها تبديل به سوژه داغ محافل رسانهاي و شبکههاي اجتماعي شده بود حالا در جهشي قابلانتظار، شاهد تکرار هرروزه اين موارد از سوي دولتمردان و سياستگذاران هستيم. گروهي معتقد هستند اين مسئله ناشي از رشد بيرويه تعداد کارتنخوابها و بيخانمانها در سالهاي اخير است و به همين جهت، صاحبان قدرت چارهاي جز گردننهادن به واقعيتهاي اجتماعي ندارند. اين گروه معتقد هستند، وجود 15 هزار کارتنخواب، آنچنان که آمارهاي رسمي از آن حکايت ميکنند، واقعيتي غيرقابلکتمان است که فقط با قبول آن ميتوان چارهاي براي حل اين بحران انديشيد. گروهي ديگر اما بر اين باور هستند که قبول اين مسئله و تبديلشدن آن به ادبيات غالبِ حاکميتي تا زماني که چارهاي براي آن انديشيده نشود، نميتواند به کاهش تعداد بيخانمانها يا بهبود وضعيت آنها کمکي کند. آنها معتقد هستند تا زماني که جامعه، درماني براي بهحداقلرسيدن شکاف طبقاتي و نابرابريهاي اجتماعي، آموزشي و اقتصادي نداشته باشد، نميتوان به حل بحران بيخانماني و کاهش آسيبهاي اجتماعي، اميدوار بود. پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و انجمن جامعهشناسي ايران براي بررسي «کارتنخوابي و بيخانماني در شهر»، نشستي با حضور تعدادي از جامعهشناسان برگزار کرده است. اين نشست که با حضور جواد ميري، بيژن عبدالکريمي، رحيم محمدي و فاطمه موسوي برگزار شد به موضوعاتي مانند عدالت اجتماعي و شکاف طبقاتي و ورشکستگي نهادهاي اجتماعي و موضوع طردشدگي و وجدان اجتماعي پرداخته است.
مطالعات ميداني نشان ميدهد در سالهاي گذشته سازمانهاي غيردولتيای که در حوزه زنان کار ميکنند با يک ضعف عمده در شيوه سازماندهي و نتيجه ارائه خدمات مواجه بودهاند. عدم شناسايي و نيازسنجي از گروههاي ذينفع در بسياري از مواقع اين سازمانها را از دستيابي به اهداف اصلي خود بازداشته است. در آتنا اين ضعف اساسي تا حدود زيادي مورد توجه قرار گرفته و اين مرکز توانسته است با شناسايي گروه هدف خود که زنان و خانوادههاي آسيبپذير هستند تا حدود زيادي در امر شناسايي و نيازسنجي از گروه ذينفع موفق عمل کند. دکتر زهرا افتخارزاده، باني شکلگيري اين سازمان غيردولتي است؛ دختر جواني که در رشته داروسازي دانشگاه تهران تحصيل کرده و بعدها بهدليل علاقهاش به حرفه مددکاري اجتماعي تحصيلاتش را در اين رشته ادامه داده است. عنوان عضوي از خانواده چندصد نفره آتنا بيشتر برازنده اوست تا عنوان پرطمطراقي چون مديرعامل مؤسسه بهبود کيفيت زندگي زنان آتنا... 

مریم روستایی| گورخوابها برگشتهاند. هر کدام به داخل یک قبر سر میخورند. در تاریکی یا مشغول مواد میشوند یا به چه فکر میکنند، نمیدانیم. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکییکی، بنرهای پاره، تکه پتوهای مندرس و تخته چوبهای نیمه سوخته روی گورها کشیده میشود. آنها مرگ را زندگی میکنند.
