فرشيد اسحاقي
زمين زنده است و زندگي مي كند. بخشي از حيات و پويايي زمين نيز همين لرزه هايي است كه گاه و بيگاه، تن هاي بسياري را مي لرزاند؛ گروهي را به كام مرگ مي برد و گروهي را نيز داغدار عزيزانشان مي كند. زلزله دو روز قبل سرپل ذهاب، يكي ديگر از نشانه هاي زنده بودن زمين بود كه به خوبي نشان داد كه بسياري از ما انسان ها، همچنان خوابيم!
زلزله نشان داد كه بسياري از ما انسان ها، هرگز از پويايي زمين درس نمي گيريم و همچنان، بيراهه هاي خود را ادامه مي دهيم. همچنان ساخت بناهاي ناايمن و غيراستاندارد را كه در عين نوسازي، فرسوده هستند، ادامه ميدهيم.همچنان براي كسب منفعت بيشتر، در ساختمان سازيهايمان كم ميگذاريم، امضا مي فروشيم، بساز و بنداز راه مي اندازيم و يادمان ميرود كه زمين زنده است. زلزله غرب ايران نشان داد كه همچنان در خواب غفلت عدم آمادگي در برابر زلزله و آموزش «دادن» و «ديدن» هاي صحيح براي قبل، حين و بعد از بحران به سر مي بريم كه اگر غفلت در اطلاع رساني و آموزش هاي صحيح نبود، «فيلم گرفتن» از صحنه رويداد زلزله كه لوسترها تكان مي خورد و هر عقل سليمي مي گويد كه به جاي فيلم، بايد «پناه» گرفت، اتفاق نمي افتاد. اين زلزله ثابت كرد كه هنوز مردمي هستيم كه خيلي از وظايفمان را در برابر زلزله زدگان فراموش مي كنيم، از زلزله جوك مي سازيم، بهره بري سياسي مي كنيم و خلاصه داغي بر داغ مصيبت ديدگان مي افزاييم. اما در كنار همه اين اتفاقات تلخ كه در دو روز قبل اتفاق افتاد، فراموشي مسئوليت اجتماعي در هنگام حوادث طبيعي، دردناك تر از هميشه بود. در حالي كه در مناطق زلزله زده، بسياري از خطوط مخابرات و اينترنت قطع شده بود، وزير ارتباطات خبر از مساعد بودن اوضاع ميدهد؛ ايرانسل، زلزله را با بخش بازرگاني سيما اشتباه گرفته و يك ساعت مكالمه رايگان هديه داده است و همراه اول نيز از ميان همه درآمدهاي نجومي خود، 10 ساعت مكالمه رايگان را به زلزله زدگان اختصاص مي دهد! اين در شرايطي است كه جدا از ايران، در بسياري از نقاط دنيا و هنگام وقوع حوادث طبيعي، نه تنها به سرعت خطوط آسيب ديده بازسازي شده و همه تماس ها و ارتباطات راديويي برقرار مي شود، بلكه تا چند روز، همه هزينههاي ارتباطي آسيب ديدگان رايگان است و منفعت طلبي هاي شخصي و گروهي و جناحي ، بي معنا مي شود. آري! سرپل ذهاب نشان داد كه حادثه غم انگيزش، از يادمان برد كه 10 ساعت پس از زلزله، شروع به موج سازيهاي خبري از مسكن مهر و بي مهر نكنيم و همه تلاش مان را براي امداد بگذاريم كه اگر مسئوليت اجتماعي شهروندانمان در هنگام بروز حوادث طبيعي بود، به جاي اتكا بر گزافه گويي هاي رسانه هاي بيگانه كه به جاي امداد، اساس كشور را هدف گرفته اند، مطالب كانال هايشان را به راحتي كپي پيست و منتشر نمي كرديم! مسئوليت اجتماعي، وظيفه اي فراموش شده براي هم بخش هاي اجرايي دولتي و خصوصي و هم گروههاي زيادي از شهروندان است. با آنكه در روزهاي عادي سال، شعارها و وعده هاي بسياري براي عمل به مسئوليت بنگاهها و دستگاههاي مختلف و حتي جوايزي نيز به برگزيدگان اعطا مي شود اما روز مبادا كه همان امروز است، اعتنايي به اهميت مسئوليت اجتماعي نمي شود. در زلزله اخير و در عين فراموش كردن مسئوليت اجتماعي، دوباره خبرهاي بسياري از ازدحام مردم در مناطق آسيب ديده و كند شدن روند امداد رساني به زلزلهزده ها آمد! بازهم خبر آمد از سرقت ها در مناطق زلزله زده، بازهم خبر آمد از دو و چند برابر شدن قيمت برخي ملزومات مردم، بازهم خبر آمد از بازار سياه بليت هواپيما و بازهم خبر آمد از... . مسئوليت اجتماعي فراموش شده در بحران هاي طبيعي، حتي پايش را به رسانه ها كشيد و اتفاق تلخ رقابت در خبر مرگ دادن آغاز شد. كانال هاي متعدد خبري و خبرگزاري ها، دوباره براي اول شدن، به هر منبعي اعم از رسمي و غير رسمي روي آوردند و خبرهاي ضد و نقيض فراواني از ميزان خسارت ها، تلفات و ... منتشر شد. رسانه ملي، در ساعت هاي نخستين حادثه، دوباره در انفعالي محسوس، نسبت به اطلاع رساني، آگاهي بخشي و تحليل صحيح حادثه عاجز بود و ميدان را براي رسانه هاي غير رسمي و اخبار ضد و نقيضشان ، باز گذاشت. اين تنها گوشه هايي از بي توجهي به نقش مهم مسئوليت اجتماعي در حوادث و بحران هاي طبيعي و غير طبيعي است كه همچنان در اول وصف آن مانده ايم.بيداري زمين نشان داد كه ما خوابيم و همچنان در عين اينكه خود را متخصص و صاحب نظر در هر امري مي دانيم، كوچكترين نشاني از مسئوليت اجتماعي و دانش عملي و علمي در حوادث مختلف نداريم.
منبع: قانون