نویسنده: ثریا عزیزپناه*
امروزه زنانه شدن آسیب های اجتماعی زنگ خطر و هشدار جدی برای تمامی دست اندرکاران است.افزایش اعتیاد در زنان به واقعیتی تلخ و انکارناپذیر تبدیل شده است و در مقابل آن دیگر نمیتوان استراتژی انکار را در پیش گرفت و از کنار این مساله به سهولت گذشت. با بررسی آمار زنان کارتنخواب در جامعه می توان گفت که آسیبهای اجتماعی در زنان به سرعت رو به افزایش است. در این بین عده ای از کارشناسان مساله زنانه شدن اعتیاد را معلول حضور بیشتر آنها در جامعه و دست و پنجه نرم کردنشان با مشکلات جامعه می دانند. امروزه جرم ها ماهیتا به سمت زنانه شدن می روند و برخی کارشناسان اشتغال در بیرون از منزل، مد پرستی، رونق رفاه زدگی، غلبه مدل خانواده روز و فانتزی و حاکمیت نظام زن سالاری را علت اصلی گرایش زنان به جرم می دانند. برخی بر این باورند که یکی از علت های افزایش بزهکاری در زنان وجود مدیریت زن سالاری در جامعه است. با توجه به اینکه نقش اجتماعی زنان افزایش یافته به نسبت آنها در معرض رفتار بزهکارانه قرار گرفته اند. در زمینه مساله زنانه شدن آسیبها کارشناسان نظرات متعددی دارند، اما چگونگی مدیریت این نارسایی در کشور نیازمند توجه مسئولان و ارائه راهکاری مناسب برای نجات جامعه از وضعیت کنونی است.
وقتی بزهکاری در جامعه افزایش مییابد...
وقتی در جامعه شاهد گستردگی بزهکاری یا افزایش نرخ جرایم هستیم بالطبع دامنه بزهکاری و وقوع بزه در مقابل قانون نیز افزایش می یابد. فرد بزهکار نیز برخلاف قوانین تعریف شده و بدون توجه به هنجارهای اجتماعی به انجام برخی جرایم دست می زند. زنان نیز به عنوان بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در بروز و شدت آسیب های اجتماعی تاثیر گذار هستند. برای مثال در گذشته زنان به نسبت مردان کمتر در معرض جرایم مالی قرار داشتند، اما هم اکنون با بررسی پرونده زندانی های زن باید گفت که مسائل مالی بخش قابل توجهی از زنان را به بند کشیده است. وقتی مشکلات مالی و پیامدهای ناشی از چک و کلاهبرداری ها به شدت در جامعه وجود دارد زنان هم به دلیل گستردگی این موضوع بخش قابل توجهی از این جرایم را به خود اختصاص داده اند. از دیگر آسیب های تهدید کننده جامعه و به ویژه زنان می توان به مساله مواد مخدر به عنوان اصلی ترین آسیب اجتماعی در کشور اشاره کرد. در جامعه ما مساله مواد مخدر به عنوان موضوع اصلی آسیب های اجتماعی مطرح است و بی شک این آسیب میزان قابل توجهی از زنان را درگیر خود کرده است. با وجود آمار دقیق در زمینه معتادان کشور اما اینکه زنان بخش قابل توجهی از معتادان کشور را به خود اختصاص داده اند بر کسی پوشیده نیست. همگان اعتیاد را خانمان سوز می دانند و فرد معتاد به دلیل شرایط ویژه خود به جرایمی دست می زند و شاید برای او نگاه ها و قضاوت های دیگران در جامعه چندان اهمیتی نداشته باشد. اغلب این افراد به دلیل پیامدهای اعتیاد از حلقه کنترل اجتماعی خارج می شوند. از جمله جرایم تهدید کننده این افراد می توان ارتباطات نامشروع، جرایم همراه با خشونت همچون سرقت و... را عنوان کرد. برای زنانه شدن آسیب ها می توان بروز خشونت، کلاهبرداری، وجود مشکلات مالی، سرقت، قتل و... را مساله ای تهدید کننده و تاثیر گذار در وضعیت زنان آسیب دیده کشور برشمرد. با بررسی آمارها می توان به این امر اذعان داشت که میزان زنانه شدن آسیب ها در کشور رو به رشد است. در گذشته به طور طبیعی به دلیل حضور مردان در جامعه جرایم و آسیبهای اجتماعی گریبان مردان را میگرفت. امروز هم به دلیل اینکه آمار زنان فعال در جامعه که با مواردی همچون فقر، بیکاری و امثال آن دست و پنجه نرم میکنند بیشتر شده است در نتیجه میزان آسیبهای اجتماعی در میان آنها افزایش یافته است.
چرا زنان وارد حیطه خشونت شدهاند؟
امروزه زنان هم به ناچار وارد حیطه ناخوشایند خشونت ورزی شده اند. این در حالی است که در گذشته وقوع برخی از جرایم توسط زنان چندان مشاهده نمی شد، اما هم اکنون زنان در بروز بسیاری از آسیب ها نقش دارند. باید دانست که یک آسیب اجتماعی به دلایل گوناگونی در جامعه بروز می کند و فقط نمی توان یک عامل را در بروز و ظهور آسیب های اجتماعی تاثیر گذار دانست. این مساله که امروز شاهد زنانه شدن آسیب ها و بروز مشکلات گوناگونی ناشی از آن هستیم را می توان تحتالشعاع چند عامل در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... قلمداد کرد. فقر و عدم آگاهی در بین زنان در بروز زنانه شدن آسیب ها تاثیر بسزایی دارد. برای مثال در حوزه مالی انواع و اقسام جرایم اتفاق می افتد و در این شرایط وقتی یک زن بی خبر از پیامد عملکرد خود مسئولیت مالی را بر عهده می گیرد، بی شک آسیب های گوناگونی او را تهدید می کند. از دیگر عوامل مخرب در بین زنان عدم اطلاع از قوانین است. در ضمن مسائل ناشی از فقر مشکلاتی را در بین این افراد ایجاد کرده است و در این بستر زنان درگیر شرایطی همچون فقر معیشتی و فرهنگی هستند و هر یک از این نارسایی ها آنها را به سمت مشکلات گوناگون سوق می دهد.
تقویت مهارتهای زندگی سدی مقابل آسیبها
باید دانست که عوامل و پیامدهای چند بعدی و چند عاملی به همراه فقر معیشتی، فقر فرهنگی و... باعث آسیب پذیری در زنان می شود. وقتی خانواده ها از سنین طفولیت به فرزندان خود مهارت کنترل خشم و نه گفتن را نمیآموزند بی شک این افراد در بزرگسالی با پیامدها و مشکلات گوناگونی روبه رو خواهند بود. از دیگر علل زنانه شدن آسیب ها می توان از خشونت خانگی نام برد و از پیامدهای این امر بروز خشونتورزی برای زنان است. در ضمن خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت میشود، اما در برخی گروهها شایعتر است. خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود. زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فیزیكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می كنند. این نوع خشونت در بروز و شدت زنانه شدن آسیب ها نقش بسزایی دارد. بی شک با افزایش بزهکاری در جامعه مشارکت زنان هم در این عرصه بیشتر می شود.
* پژوهشگر مسائل اجتماعی
منبع: آرمان