نویسنده: مرتضی داناییفر *
گرچه حرفه مددکاری اجتماعی در جهان تاریخی به درازای بیش از یک قرن دارد، عمر این حرفه در ایران به حدود ۵۷ سال میرسد. این حرفه در عمر نیمقرنی خود در ایران فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است، اما آنچه بیش از همه حائز اهمیت است نرسیدن این حرفه به جایگاه واقعی و بایدی خود است. در این راستا دلایل مختلفی از جمله نداشتن متولی مشخص، جدایی از مجامع علمی جهانی، عدم تولید دانش بومی، بیتوجهی مسئولان به این حرفه و شاغلان آن، کمکاری و بعضا بدکاریهای بانیان و شاغلان این حرفه و ... بیان میشود. از بحث دلایل که بگذریم میتوان به تفاوتهای این حرفه در ایران و جهان اشاره کرد، در حالی که مددکاران اجتماعی در دنیا چتر خدماتی خود را در دوره پسامدرن به درازای تمامی افراد، گروهها و جوامع انسانی گسترانیدهاند، شاغلان این حرفه در ایران هنوز در پی توضیح معنا و خدمات این حرفه به دستاندرکاران و عموم مردم و مجادله برای تعیین جایگاه حداقلی خود هستند. به همین علت در این نوشتار برآنیم تا با بازخوانی جدیدترین تعریف مددکاری اجتماعی که در جولای سال ۲۰۱۴ در نشست عمومی فدراسیون بینالمللی مددکاری اجتماعی(IFSW)و مجمع عمومی انجمن بینالمللی مدارس مددکاری اجتماعی(IASSW)به تصویب رسید، نیم نگاهی اجمالی بر جنبههای مختلف این حرفه در دوران پست مدرن یا پسانوگرایی بیندازیم. لازم به ذکر است که در اینجا، کلمه «پست مدرنیسم» اشاره به مقطع زمانی داشته و ارتباطی با فلسفه و زیربناهای اعتقادی این دوران همچون نسبیگرایی، معناگرایی، جزئینگری و ... ندارد. تعریف ارائه شده، بدین شرح است: «مددکاری اجتماعی یک حرفه کاربردی(مبتنی بر عمل) و رشته تحصیلی دانشگاهی است که توسعه و تغییر اجتماعی، انسجام اجتماعی و توانمندسازی و آزادسازی افراد را تسهیل میکند. اصول عدالت اجتماعی، حقوق بشر، مسئولیت جمعی و احترام به تفاوتها در مددکاری اجتماعی اساسیاند. مددکاری اجتماعی با تکیه بر علوم اجتماعی، علوم انسانی و دانش بومی، افراد و ساختارها را در مقابله با چالشهای زندگی و ارتقای رفاه و بهزیستی درگیر میکند» میتوان این تعریف را به پنج بخش تقسیم کرد، هرچند بخشهای مذکور به سهولت قابل تفکیک و مرزبندی نبوده و چهبسا هر مورد زیرمجموعه چند بخش قرار گیرد. این پنج بخش عبارتند از: پیشنیازها، ویژگیها، گروه هدف، ابزار و اهداف.
پیشنیازها
این بخش را میتوان به دو زیرمجموعه دانش پایه و اصول حرفهای و اخلاقی تقسیم کرد. براساس تعریف مذکور در بخش دانش پایه، نظریات و مفاهیم علوم اجتماعی، انسانی و دانش بومی هر کشور به عنوان پیشنیازهای این حرفه ذکر شدهاند که حرفه مددکاری اجتماعی در ایران به شدت از کمبود دانش بومی رنج میبرد. امید است پدران و مادران مددکاری اجتماعی و سایر افراد توانمند این حرفه با مکتوب کردن تجارب ارزشمند خود زمینه ایجاد دانش بومی این حرفه را فراهم کنند. در بخش اصول نیز اصول عدالت اجتماعی، حقوق بشر، احترام به تفاوتها و مسئولیت اجتماعی به عنوان اصول اساسی حرفهای و اخلاقی که زیربنای کار با هر گروه هدفی است، بیان شدهاند.
ویژگیها
در این تعریف، دو ویژگی اساسی برای این حرفه بیان شده است: کاربردی (مبتنی بر عمل) و دانشگاهی بودن. بیشک حرفه مددکاری اجتماعی یکی از پرکاربردترین حرفهها در شرایط کنونی است که کاربردی و عملگرا بودن، آن را از بسیاری حرفههای دیگر متمایز کرده است. همین ویژگی مددکاران اجتماعی را به عضو ویژه در گروههای مختلف کاری تبدیل کرده است. در مورد دانشگاهی بودن این رشته، ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که قطعا دستاندرکاران اصلی تدوین این تعریف (منظور تعریف جدید مددکاری اجتماعی است) شناختی نسبت به دانشگاههایی نظیر دانشگاه جامع علمی کاربردی و پیام نور در ایران نداشته اند، وگرنه بیشک منظور از دانشگاهی بودن این رشته را با شفافیت و اختصاصیت بیشتری تعریف میکردند تا صرف نام دانشگاه برای یک مجموعه مجوزی برای تربیت مددکاران اجتماعی آن هم مددکاران اجتماعی متخصص در رشتههایی چون مددکاری تخصصی کودک، خانواده، اورژانس اجتماعی و ... نباشد. یقینا مراد از تعریف مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته دانشگاهی، تعیین آن به عنوان رشتهای تخصصی با مفاهیم و سرفصلها مشخص و ویژه که ترکیب آن با در نظر گرفتن شرایط ویژه برای ورود افراد به آن و همچنین توجه به کیفیت آموزشهای عملی و نظری ارائه شده میتواند به تربیت مددکاران اجتماعی متخصص، حرفهای و توانمند منجر شود.
گروه هدف
در این تعریف تمامی افراد، گروهها و جوامع انسانی به عنوان گروه هدف این رشته در نظر گرفته شدهاند و همچون گذشته نمیتوان گروه هدف این حرفه را آسیبدیدگان اجتماعی یا افراد، گروهها و جوامع در معرض آسیب در نظر گرفت. تاکید بر این مورد در تعریف جدید مددکاری اجتماعی به نوعی مجوز و راهنمای ارائه خدمات مددکاران اجتماعی در حوزههای مختلف پیشبینی شده و نشده است که نیاز است مددکاران اجتماعی شاغل در ایران با کسب تخصص و دانش لازم به سمت ارائه خدمات به تمامی افراد، گروهها و جوامع انسانی گام بردارند.
ابزار و اهداف
این تعریف به طور مشخص در ارتباط با ابزار مورد استفاده مددکاران اجتماعی سخن نمیگوید. هرچند میتوان مواردی همچون توسعه و تغییر اجتماعی، انسجام اجتماعی، توانمندسازی و آزادسازی افراد را به عنوان ابزار کار مددکاران اجتماعی در نظر گرفت تا با استفاده از این ابزار به اهداف غایی این حرفه که در ادامه بیان میشود، رسید. همچنین میتوان این موارد را به عنوان اهداف کوتاهمدت و میانمدت نیز در نظر گرفت.
اهداف غایی
در این تعریف دو هدف به عنوان اهداف غایی حرفه مددکاری اجتماعی در نظر گرفته شده است: ارتقای رفاه و بهزیستی گروههای هدف و درگیر کردن افراد و ساختارها در جریان مقابله با چالشهای زندگی. در زمینه هدف اول میتوان گفت به طور کلی هدف نهایی تمامی فعالیتهای مددکاران اجتماعی همین مورد است که از طریق درگیر کردن گروه هدف در جریان رسیدن به اهداف میسر خواهد شد. هدف دوم نیز اشاره به یکی از اصول بیان شده در متون مددکاری اجتماعی تحت عنوان اصل «مشارکت در تصمیمگیری»دارد که توانمندسازی و تغییر پایدار را منوط به مشارکت افراد در فعالیتها و درگیر کردن افراد در فرآیند کمک میداند.
* کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
منبع: آرمان