٢٠ سال از اجرائی و عملیاتیشدن اصل شوراهای شهر و محلات میگذرد. شوراها در آغاز قرار بود بستری برای مشارکت مردم در ساماندهی زندگی شهری باشد. نگرش غالب بر شوراها نگرش مدنی و مردمی بود. تجربه زیسته چهار دوره انتخابات و عملکرد سیاسی و قدرتمآبانه شوراهای شهر بهویژه در شهرهای بزرگ بهخوبی نشان داد که حاکمیتی و سیاسی تلقیکردن نهاد شورای شهر حاصلی جز تخریب پرفشار محیط زیست و زندگی مردم و تعلیق و بهتأخیرانداختن مطالبات آنان نداشته است. غلبه نگرش سیاسی به شورای شهر، این شورا را به صورت نهادی موازی با دولت درآورده و قابلیت چابکسازی دولت و رهایی مردم از قفس بوروکراسی حاکم را از آن ستانده است. با تمام اینها مقاومت مردم برای بازپسگرفتن نهادهای مردمی از تفکر و نگرش سیاسی قدرتمدار ادامه دارد.
در پنجمین دوره انتخابات شورای شهرها اکثریت مردم فارغ از دلبستگیهای جناحی، بار دیگر به نگرش سیاسی اصلاحطلبان متوسل شدند و مطالباتشان را با ایشان در میان گذاشتند و نهایتا به ایشان رأی دادند. سادهترین نتیجهای که از چنین اعتمادی میتوان دریافت این است که اصلاحطلبان کوشیدند مطالبات مردمی را بشنوند که اختیاراتشان را به آنها تفویض کردند و مسئولیتها را برای خود نگه داشتند. مطالبات دمدستی و ساده مردم با وعدههای شدیدا محافظهکارانه نمایندگان منتخب شوراهای شهرها و محلات در یک راستا قرار گرفت و طبق قرارهای نانوشته و ناخوانده و طبق توافقات ضمنی مردم با منتخبانشان، قرار است شهرها و محلات در سراسر ایران آباد و زیبا شوند. شهر زیبا شهری است که خیابانهایش از انبوه ماشین سرسام نگرفته باشد و خانهها و پیادهروهایش برهنه از درخت نباشند. جویبارهایش لبریز از آب قناتهای قدیمی كه علاوه بر پاکی و خنکسازی هوا درختان چنار حاشیهشان را سیراب کنند. شهر زیبا به خیالمان شهری است که دختران و زنان جوان در آن از دست و نگاههای هرزه در امان هستند. در چنین شهر زیبایی پدران و مادران جوان عصرها کودکان دلبندشان را با کالسکههای سبک به گردش در پارکهای سبز و خرم میبرند و دختران و پسران نوجوان و جوان و زنان و مردان میانسال بهراحتی سوار بر دوچرخه سر کارشان میروند و زنان و مردان پیر و معلولان در امنیت و با شادی کامل فرصت مییابند از مبلمان شهری و تجهیزاتی که در فضای باز میان ساختمانها و بناها به طور چشمنوازی مانند اثاث خانه احداث شده، حداکثر استفاده را ببرند. در این شهرهای زیباشده، مدیران شهرداری تلاش بسیار میکنند تا در شهر محصور میان سنگ و بتون و شیشه و ماشین فضاهایی بسازند که خلاقیتها و نیکدلیهای مردم نسبت به یکدیگر را برانگیزد و امکان زندگی شادتر و سالمتر را برایشان مهیا کند. ازاینرو مردم در ایام انتخابات با معتمدانشان قرارهای نوشته و نانوشته و توافقات گفته و ناگفته فراوان دارند. انگار دیروز بود که با گوش خودمان شنیدیم کاندیداهای شورای شهرمان وعده ساخت شهر بیتنش از میان ویرانههای تنشزای گذشته دادند و گفتند تجهیزات و بناها و تأسیسات شهری را چنان برخواهیم ساخت که سرزندگی و آرامش در شهر جایگزین عجله و اضطراب شود. شهری که ساکنانش از حق به شهر بهعنوان اصل اساسی حق شهروندی برخوردار خواهند بود. در راستای داشتن شهر زیبا و امن و آباد قرارمان این شد که در هر محله به جای تخریب پارکهای کوچک و بنای ساختمانهای دراز و بیقواره، شهرداری به کمک مردم و نهادهای مدنی با احترام به محیط زیست ارزشهای کهن فرهنگی و اخلاقی سرزمینمان، فضای اجتماعی رؤیتناپذیر شهر را عینیت بخشیده و رؤیتپذیر كند. عقبه سخت و گلوگاه نفسگیر پس از هر انتخابات در اینجاست... . چرا با وجودی که مطالبات مردم عموما مطالبات ساده و برگرفته از آرزوی مردم برای زندگی آسودهتر است و ربطی به کسب قدرت سیاسی ندارد، چرا مطالبات مردم دستاویز رقابتها و کشمکشهای سیاستمداران میشود. به نظر میرسد وقتی شورای شهر تحت سیطره نگرش سیاسی قرار گیرد، شکل و محتوای شورا براساس زمینه قدرت سیاسی ساخته میشود و گفتمان قدرت بر گفتمان مطالبهگری و برنامهخواهی از مسئولان و مدیران و وزرا پیشی میگیرد. آنگاه منتخبان مردم در شبکهای از روابط معطوف به قدرت درگیر رقابتها و عرصه نبرد و کشمکشهای سیاسی میشوند و خواسته یا ناخواسته و به شکل گریزناپذیری مردم را هم به دنبال خود به عرصه کنشها و واکنشهای سیاسی میکشانند و مطالبات ساده آنها را مطالباتی سیاسی جلوه میدهند. در چنین وضعیتی آنچه بر زمین میماند و به حال تعلیق درمیآید و همواره به تعویق میافتد همانا مطالبات ساده مردم است. مطالباتی که به طور طبیعی در زمینه اختلاط و همجواری در فضای اجتماعی براساس اشتراکات صنفی و جنسیتی و طبقاتی و نهادی شکل گرفتهاند. مطالبات زنان جامعه نیز دچار وضعیت بینابینی و تعلیق در فضای سیاسی – اجتماعی است. نظام سیاسی جمهوری اسلامی مردد و دوبهشک است و هر بار به بهانه نداشتن تخصص و تجربه مانع شهردارشدن زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچکتر میشود. چنین وضعیتی در هر انتخابات تکرار ميشود. بدیهی است تا زمانی که دولتها نپذیرند هر نهادی و جایگاهی که از سوي مردم انتخاب و مشروعیت و مقبولیت مییابد، در اصل نهادی مردمی است و نباید آن را درگیر شبکه روابط قدرت سیاسی کرد، نمیتوان به تحقق مطالبات مردم امید بست.
منبع: شرق