نویسنده: محمد رستگاري٭
نگاهي به تاريخچه آلودگي هوا در تهران نشان ميدهد اين معضل دستكم در پنج دهه اخير گريبانگير تهران بوده اما نكتهاي كه مطرح ميشود اين است كه آيا اين معضل به راستي غير قابل حل است؟ بررسي تجربيات در كشورهاي ديگر و حتي تجربيات شهر تهران نشان ميدهد امكان بهبود در اين زمينه وجود دارد. نبايد فراموش كرد سال ٧٩ در زمان آغاز برنامه جامع كاهش آلودگي هوا در تهران مشكل اساسي در تهران گازهاي آلاينده نظير منوكسيد كربن، دي اكسيد گوگرد و دي اكسيد نيتروژن بود، اما با اجراي برنامه طي سنوات آتي به تدريج شاهد اثربخشي اقدامات بوديم بهطوريكه ديگر شاهد حتي يك روز ناسالم از نظر اين آلايندهها نبوديم.
اين امر بيانگر اين است كه اگر مشكل به درستي شناسايي و برنامهريزي مناسبي متناسب با مشكل تدوين شود و در اجرا جديت وجود داشته باشد ميتوان بر اين معضل غلبه كرد. اوايل سال ١٣٩٣ برنامهريزي مجددي براي كاهش آلودگي هوا انجام شد. اين برنامه بر اساس ٩ محور توسط دولت تصويب شد. اين محورها شامل سوخت، خودروهاي در حال تردد، منابع ساكن، خودروهاي نو، نيروگاهها، مديريت حملونقل و تقاضاي سفر، پايش و پيشبيني آلودگي هوا، آموزش و اطلاعرساني و زير ساختهاي شهري بودهاند.
آنچه در اين ميان مغفول واقع شده است نقش شهروندان در كاهش آلودگي هوا است. شعار امسال روز هواي پاك با عنوان «نقش من در حفظ هواي پاك چيست» انتخاب شده است. شايد مردم در بحث آلودگي هوا بيشتر اثرپذير باشند تا اثرگذار اما آيا بهراستي اين نقش در بحث آلودگي هوا به دقت مورد بررسي قرار گرفته است؟
نخستين گام براي جلب مشاركت مردم در ٢٩ دي ماه سال ١٣٧٤ با نامگذاري اين روز به نام روز هواي پاك اتفاق افتاد. در برخي كشورها نيز اين نامگذاري با نامهاي روز بدون خودرو يا روز بدون دود انجام شده است. قدمت نامگذاري اين روز در ايران از برخي كشورها نظير فرانسه و ايتاليا بيشتر است. هدف از اعلام روز ملي هواي پاك ايجاد حساسيت در بين اقشار مختلف جامعه بوده و از آنجا كه كليد اصلي كاهش آلودگي هوا مشاركت مردم و همچنين افزايش هماهنگي بين بخشي است اين روز ميتواند عامل مهمي در ايجاد اين مشاركت باشد.
لازم به ذكر است يكي از مخاطبان اصلي روز هواي پاك قشر دانشآموزان كشور بوده است كه اين افراد در آينده در لايههاي تاثيرگذار قرار ميگيرند. پرسشي كه مطرح است اين است كه آيا دستگاههاي متولي امر توانستهاند در فرهنگسازي در اين خصوص اقدام كنند يا خير. به نظر نگارنده مطالبه اجتماعي حال حاضر نشانگر اين موضوع است كه اكنون مردم صرفا در اين زمينه آگاه شدند و در خصوص اقداماتي كه خودشان براي رفع آلودگي ميتوانند انجام دهند، مطلع نيستند. به عنوان مثال با افزايش الزام قانوني اخذ معاينه فني از دو سال به پنج سال شاهد افت چشمگير مراجعه به مراكز معاينه فني توسط شهروندان بودهايم يا در زمان اعلام شرايط ويژه توسط كارگروه مواقع اضطرار و حتي تعطيلي مدارس باز شاهد مراجعه شهروندان به مراكز خريد يا ساير كارهاي غيرضروري هستيم. به نظر ميرسد هر چند مردم مقصر ايجاد آلودگي نيستند اما تاكنون از اين ظرفيت كه ميتواند كمك شايان توجهي براي كاهش معضل آلودگي هوا باشد به خوبي استفاده نشده است. قطعا نقش رسانهها در يادآوري اين نقش انكار نشدني است. متاسفانه رويكردهاي غير كارشناسانه در برخي رسانهها موجب القاي اين ذهنيت شده است كه براي حل معضل آلودگي هوا دستگاههاي متولي اقدامي نميكنند و اين بزرگترين تهديد براي جلب مشاركت مردمي است، زيرا زماني شهروندان براي حل يك مشكل پيش قدم ميشوند كه اين اطمينان وجود داشته باشد دستگاههاي متولي در اجراي وظايف خود مصمم هستند. هرچند در اجراي تكاليف توسط برخي دستگاهها كاستيهايي وجود دارد ولي همانطور كه ذكر شد مقايسه كيفيت هوا بيانگر اثربخشي قسمتي از اقدامات بوده است.
٭معاون پايش و نظارت اداره كل محيط زيست استان تهران منبع: اعتماد