نویسنده: فاطمه قاسمزاده/ روانشناس کودک
رشد و گسترش سازمان های مردم نهاد علیرغم مشکلات موجود برای آنها از ضرورت هاست. پرداختن این سازمانها به مسئله آموزش بهعنوان یکی از حقوق اساسی کودکان از یک سو و نقش آموزشو پرورش پیش از دبستان در رشد و تکامل کودکان بهصورت یکپارچه و همه جانبه و بر اساس پژوهشهای انجامشده توسط سازمان های مردم نهاد از سوی دیگر دارای اهمیت است. همچنین آگاهی، نگرش و تجربه این سازمانها در کار با کودکان پیش از دبستان از ضرورت های ارائه راهکار توسط سازمان های مردم نهاد است. نقش سازمانهای مردمنهاد در دو سطح جهانی و کشوری قابل بررسی است. در سطح جهانی سازمانهای مطالعاتی و پژوهشی وجود دارند که در ارتباط با آموزش پیش از دبستان فعالیت میکنند و به ارائه رویکردهای آموزشی باکیفیت و راهکارهای توسعه دستیابی همگانی به این آموزشها میپردازند. این سازمانها برنامههای پیشنهادي خود را بهصورت تجربی به مرحله اجرا درمیآورند تا راه را برای اجرای آنها در سطح گستردهتری در کشورهای مختلف فراهم سازند.
نظریهها و تجربههای جهانی در حوزه آموزشوپرورش پیش از دبستان حاصل مطالعه و پژوهشهای این سازمانهای علمی هستند. مهمترین این رویکردها؛ رویکرد شناختی، تحولی و انسانگرا نسبت به آموزش کودکان پیش از دبستان است. سازمانهای مردمنهاد در سطح کشوری در حوزه آموزش پیش از دبستان نیز به دو نوع تقسیم بندی می شوند.
سازمانهای مردم نهاد علمی – ترویجی
این سازمانها نظریههای جهانی را با برگزاری کارگاههای آموزشی، سمینارها، ترجمه کتابها و مطالب مرتبط با این نظریهها ارائه میدهند و گاه به اجرای تجربی آنها در سطح محدود میپردازند. این فعالیت در کشورهای دیگر معمولا از طریق دانشگاههای مرتبط انجام میشود اما در کشور ما به دلایل گوناگون این نظرات جدید کمتر و دیرتر به مراکز دانشگاهی راه مییابند.در کشورهای پیشرفته علاوه بر دانشگاهها، سازمانهای دولتی آموزشی نیز مانند آموزشوپرورش و سایر مراکز مرتبط با آموزشوپرورش پیش از دبستان، با این رویکردها و نظریهها آشنایی دارندو آنها را به اطلاع مراکز پیش از دبستان میرسانند. اما در کشور ما چنین وضعیتی کمتر وجود دارد.در کشور ما نقش کمرنگ دانشگاهها و سازمانهای دولتی مرتبط با برنامههای آموزشی باکیفیت پیشدبستانی یکی از دلایل توسعه ناکافی آموزشوپرورش پیشدبستانی باکیفیت بوده است.
سازمانهای مردمنهاد اجرایی
این سازمانها بهمنظور حمایت اجتماعی از کودکان محروم جامعه شکلگرفتهاند و به اهمیت آموزش کودکان زیر شش سال باور دارند و برای آنها برنامههای آموزشی اجرا میکنند که البته در بیشتر موارد از کیفیت کافی برخوردار نیست و گاه با سازمانهای علمی – ترویجی ارتباط دارند و از برنامههای آموزشی آنها استفاده میکنند.
یکی از این انواع، شرکتهای دارای مسئولیتپذیری اجتماعی هستند. در سالهای اخیر این شرکتها با سازمانهای مردمنهاد ارتباط برقرار کردهاند و در اجرای برنامههای آموزشی ازجمله پیشدبستانی با یکدیگر مشارکت دارند. فعالیت دیگر بخش خصوصی در حوزه آموزش پیش از دبستان که سابقه بیشتری دارد، ایجاد مهدهای کودک است که جنبه انتفاعی دارد و با توجه به شهریهای که از خانوادهها دریافت میکنند، کودکان محروم در این بخش، سهمی ندارند.مساله دیگر نقش بنیادهای انقلابی است. از وظایف، برنامهها و وضعیت این بنیادها شناخت کافی در اختیار نیست و بهاینعلت آنها بهعنوان زیرمجموعههای خاصی از دولت در نظر گرفتهشده است. توسعه پیشدبستانی باکیفیت حاصل همکاری و مشارکت سازمانهای مردمنهاد، شرکتهای دارای مسئولیتپذیری اجتماعی و سازمانهای دولتی است.بر اساس اصل سی قانون اساسی وظیفه دولت فراهم کردن امکانات آموزشی رایگان برای همه افراد جامعه است. بر اساس ماده 28 و 29 پیماننامه حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران آن را پذیرفته است، دولتها وظیفهدارند امکان آموزش باکیفیت را برای همه کودکان فراهم سازند.
ازآنجاکه بهرهمندی از آموزش باید بهصورت پایدار باشد، دولتها چندوظیفه دارند: ایجاد زیرساختها، اختصاص بودجه مناسب، وضع قوانین و مقررات حمایتی برای اجرای برنامهها.واقعیت این است که هیچکدام از این سه بخش اساسی جامعه، بدون مشارکت با یکدیگر، بهتنهایی نمیتوانند به توسعه آموزش پیشدبستانی باکیفیت کمک کنند. حذف آموزش پیش از دبستان در دهههای اخیر، از حوزه اقدامات دولت ازنظر بودجه یکی از دلایل مهم بازماندگی کودکان از آموزش بهویژه در مناطق محروم بوده است.
الگوهای موفق آموزش پیشدبستانی باکیفیت
مساله مهم دیگر، بررسی الگوهای موفق آموزش پیشدبستانی باکیفیت است که باید به آن پرداخته شود. آموزش ادغام یافته کودک و خانواده (با تأکید بر مادران)، مشارکت همگانی (دولت – بخش خصوصی – سازمانهای مردمنهاد – مردم) و روش اجرای کار، رویکرد محله محور؛ از مهمترین مواردی هستند که باید مدنظر قرار گیرد. در برنامه آموزش ادغام یافته کودک و خانواده نقش دولت برای سرمایهگذاری ثابت و کافی، تدوین قوانین حمایتی، ارزشیابی سیستم، توجه به رشد و تکامل یکپارچه و همهجانبه کودک ازنظر محتوا، آموزش مسئولان و پذیرش مشارکت والدین حائز اهمیت است. نتایج بهدستآمده از اجرای برنامه آموزش ادغام یافته کودک و خانواده نیز باعث پایداری و تداوم آموزش شده و همچنین باعث می شود جمعیت بیشتری زیر پوشش گروه هدف قرار گرفته و منجر به کم شدن و صرفهجویی در هزینهها می شود.
منبع: قانون