آمار براساس تحقیقات
براساس نتایج تحقیقات صورتگرفته از سال 53 تا 83، در سال 53، 45 درصد ایرانیان نسبت به سایر شهروندان ابراز بیاعتمادی میکردند. این رقم در سال 83 به 76 درصد رسیده است که به وضوح نشاندهنده افزایش بیاعتمادی در کشور است. از سوی دیگر هرچه تحصیلات افراد بیشتر میشود، بیاعتمادی که نشانهای از سوءظن است، افزایش مییابد.
مورد دیگری که به اعتقاد خانیکی میتواند در اعتماد و سرمایه اجتماعی تاثیرگذار باشد، عامل پیشرفت در جامعه است. تحصیلات، موقعیت خانوادگی، ثروت و پشتکار فردی چهار عاملی است که بهگفته او میتواند عامل پیشرفت افراد شود. خانیکی میگوید در تحقیقی که در سال 53 انجام شد، تحصیلات با 56 درصد بهعنوان عامل پیشرفت اعلام شد که همین تحقیق در سال 83 نشان داد 44 درصد مردم پشتکار فردی را عامل پیشرفت میدانند. به اعتقاد خانیکی این نشاندهنده آن است که طی 30 سال جامعه ما به سمت فردگرایی حرکت کرده است. یعنی همان عاملی که وقتی ایران و ژاپن با هم مقایسه میشود، مورد توجه قرار میگیرد. معیار توسعه در ژاپن جمع در نظر گرفته میشود و این در حالی است که معیار توسعه در ایران فردیت در نظر گرفته میشود که به اعتقاد خانیکی این امر منجر به کاهش و شکننده بودن سرمایه اجتماعی میشود.
میانگین پایین سرمایه اجتماعی
به اعتقاد خانیکی مهمترین عنصری که سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد، کنش متقابل اجتماعی، تعامل بین افراد و گروها، تعهدات و انتظارات متقابل، هنجارهای اجتماعی، حضور نهادهای اجرایی، ظرفیتهای اطلاع رسانی، انسجام اجتماعی و توجه به منافع ملی است. او به پژوهش ملی سنجش اجتماعی ایران که در سال 85 نتایجاش مشخص شد، اشاره میکند. براساس این پژوهش، سرمایه اجتماعی که بهگفته خانیکی قوامدهنده استفاده از سرمایه طبیعی است، میانگین رو به پایینی دارد. از همه مهمتر اینکه سرمایه اجتماعی در ایران در بعد روابط انجمنی (نهادهای مدنی) ضعیفتر از قسمتهای دیگر است. با اینکه جامعه در حال مدرن شدن است اما با مدرن شدن جامعه نهادهای اجتماعی مدرن در حال کاهش است.
از سوی دیگر هرچه سرمایه اجتماعی وارد حوزههای اجتماعی قدیمیتر میشود، قویتر است و در وضعیتهای جدید ضعیفتر عمل میکند. بهعبارت دیگر در جامعه ما هرچه به فرد نزدیک میشویم، سرمایه اجتماعی بالاتر میرود اما وقتی به حوزههای ملی نزدیک میشویم، سرمایه اجتماعی کاهش پیدا میکند. یعنی بالاترین سطح سرمایه اجتماعی در ایران در سطح خانواده است و پایینترین آن در حوزه ملی است. از طرفی میانگین سرمایه اجتماعی در مراکز استانهای توسعهیافته مثل تهران و اصفهان پایین است و در مراکز کمتر توسعهیافته مثل ایلام و سیستان و بلوچستان بالاتر است. سمت تغییر هم به سمت تهران و اصفهان نزدیک میشود و سرمایه اجتماعی آنها هم در معرض کاهش است.
به اعتقاد خانیکی میتوان چنین نتیجه گرفت که جامعه ایرانی با دو مساله مواجه است. سرمایه اجتماعی قدیمیاش رو به فرسایش است و سرمایه اجتماعی جدیدش در حال جایگزینی نیست. به اعتباری میتوان گفت سطح ارتباطات اجتماعی و مناسبات مدنی در کشور پایین است و به همین دلیل ما گرفتار آسیبهای ارتباطی هستیم؛ بهطوری که مشکل جامعه ما مشکل گفتوگو است. این تغییر اجتماعی را در این 30 سال نشان میدهد.
بدقوارگی مصرف رسانهای
اما وضعیت رسانهها در این میان چگونه است. خانیکی به تحقیقات بعد از سال 82 اشاره میکند. در پژوهشی در سال 82 با نام فعالیت مصرف کالاهای فرهنگی ایرانیان در 28 استان کشور این مساله سنجیده شد. به این ترتیب 63 درصد فراغت ایرانیان با استفاده از رسانهها سپری میشود؛ یعنی 235 دقیقه در روز. این نشان میدهد که ما با یک جامعه رسانهای شده مواجهیم؛ به عبارتی اقتصاد و اجتماع ما رسانهای شده است. در این میان سهم تلویزیون با 42 درصد بیشتر است. از طرفی رادیو، مطالعه کتاب و مطبوعات سهم بسیار کمی دارد. در سال 92 یکباره با شتاب افزایش کاربران اینترنت مواجه هستیم؛ بهطوری که کاربران فعال اینترنت به 47 میلیون نفر رسیده است. در این میان استفادهکنندگان از فیسبوک و شبکههای اجتماعی 12 تا 17 میلیون و کاربران تلگرام 14 میلیون نفر شده است.
به اعتقاد خانیکی ما با یک مصرف نامتقارن رسانهای در ایران مواجهیم که سهم رسانههای مکتوب در آن پایین و سهم رسانههای مجازی در آن بیشتر است. این بدقوارگی مصرف رسانهای در ایران به بدقوارگی گرایشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ما میانجامد. از طرفی وقتی جامعه در معرض این تغییرات است به واسطه آن ارزشها و نگرشها هم در حال تغییر خواهد بود. این تغییرات مساله اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی را دستخوش تغییرات میکند. وقتی تغییرات در زمان کم و در بعد زیاد ایجاد شود، ما با تعدد و تراکم آسیبهای اجتماعی مواجه میشویم. نتیجه این است که مساله اجتماعی در این جامعه سریعا به آسیب اجتماعی و آسیب اجتماعی به تهدید اجتماعی تبدیل میشود و اگر این روند ادامه پیدا کند، تهدید اجتماعی به یک بحران تبدیل خواهد شد.