محمد درویش*
رفتارها و اقدامات نمادین در حوزه محیطزیست افکارعمومی را نسبت به آن حساس و اذهان مردم را نسبت به مشکلات محیطزیستی روشن میکند. اگر افراد معمولی و عادی در حوزه محیطزیست اقدامات نمادین انجام میدهند در این صورت مردم معمولا اعتماد بیشتری به آنها دارند و به اهمیت مسائل زیستمحیطی بیشتر توجه میکنند، زیرا فردی از جنس خود مردم از کار و زندگی خود دست شسته و مشکلات زیستمحیطی را آسیبشناسی میکند و افکار عمومی را به موضوع حساس میسازد. در واقع هر چه افراد یک جامعه به تعداد بیشتری از وقت و سرمایه خود در راستای ارتقای دانش محیطزیستی مردم بهره گیرند نشاندهنده بالندگی، درایت و تکامل بیشتر آن جامعه است، چنین جوامعی میتوانند در بزنگاههایی که در مقابل بحرانهای محیطزیستی قرار میگیرند واکنش بهتری از خود نشان دهند، اما اقدامات نمادین صرفا محدود به مردم عادی میشود. بهعنوان مثال انجام اقدامات نمادین بهتنهایی برای شخصی مانند شهردار صدق نمیکند، اینکه تصور کنیم وظیفه یک شهردار آن است که صبح از خواب برخیزد و زبالههایی که در جوی آب گیر کرده را همراه با رفتگران از جوی آب خارج کند و سپس با رفتگران صبحانه بخورد، سوار مترو شود و بر سر کار برود، باید گفت که این اقدامات نمادین بهتنهایی کفایت نمیکنند و شهردار تهران یا اصفهان باید بستری را فراهم کند تا شهروند بیشتری از وسایل حملونقل عمومی و دوچرخه استفاده کنند و با ایمنی از پیاده راهها عبور کنند. بنابراین از مسئولانی که قدرت اجرایی بالایی دارند نمیتوان پذیرفت که تنها به کار نمادین بسنده کنند. متاسفانه اکنون اقدامات نمادین آفت مسئولان اجرایی شده و از معاون رئیسجمهور و مدیران کل به برخی از اقدامات نمادین محیطزیستی نظیر جمع آوری زباله، درخت کاری یا تردد هراز گاهی از طریق مترو بسنده میکنند، اما در واقعیت تمام کارمندان سازمان محیطزیست با خودروی شخصی به محل کار رفتوآمد میکنند و مسئولان محیطزیستی نیز هیچگونه اقدامی برای استفاده آنها از وسایل حملونقل عمومی یا سرویسهای دولتی وضع نمیکنند. بنابراین در نهایت مردم متوجه نیات اصلی از انجام اقدامات نمادین آنها میشوند و به سادگی گول رفتارهایشان را نمیخورند. مردم متوجه میشوند که یک مدیر محیطزیستی هر روز مسیر کوتاهی را بهصورت نمادین و با دوچرخه پدال میزند، اما در واقعیت با خودرو و راننده شخصی خود به محل کار میرود.