نقش همفکري، همکاري و مشارکت افراد یک جامعه در برنامههای توسعهای چه در بخش عمرانی و چه در دیگر بخشها، نقشی موثر و بیبدیل است. زیرا مردم بهعنوان افرادی که در یک جامعه مشخص زیست میکنند بهعنوان افرادی ذینفع در ارتباط با این برنامهها معرفی میشوند.
تا چند سال پیش که هنوز نقش تشکلها و سازمانهای مردمنهاد بهشکلی که امروز در جامعه مطرح است، پررنگ نبود و رئوس تصمیمگیر کشور نیز توجه چندانی به این مقوله نداشت، تقریبا تمام طرحهای توسعهای و تصمیماتی که در این جهت گرفته میشد بدون مشارکت مردم و یا با مشارکت حداقلی آنان اجرا میشد. بدین ترتیب این برنامهها از ظرفیتهای مهم نیروی انسانی تهی و ایدهها و خلاقیتهای مردم، عملا در مقوله توسعه پایدار ندید گرفته میشد.
آوار مطالبات انبوه
كامبيز نوروزي- حقوقدان
١) بیستونهم شورانگیز اردیبهشت گذشت. مثل خیلی روزهای دیگر. مثل دوم خرداد. مثل بیستوچهارم خرداد. روزها میآیند و تلخی یا شيرینی خود را در دهان میگذارند و زودتر از آنچه میپنداریم، صورت تاریخ به خود میگیرند و به خاطرهها تبدیل میشوند. برای کسانی خاطرهای تلخ میسازند و برای دیگرانی خاطرهای شیرین. بعضی خاطرهها و تاریخها اما زندهاند و بعضی دیگر نیمهجان یا بیجان در بایگانی راکد ذهن فراموش میشوند. این طبع و سرشت ناگزیر زندگی و اجتماع و سیاست است. عمر خاطرهها همانقدر که مربوط به اهمیت آنهاست، از میزان توجه به آنها و استفاده ما از آنها تبعیت میکند.
می هم اندیشیم پس هستیم
پس از مدتها با زنان و دختران جوان و پرشوری مواجه شدیم که به قول خودشان بهطرز خفنی واقعگرا هستند و بر واقعیتهای اغلب ناهموار موجود در زمین خانواده و جامعه و جنسیت گام برمیدارند. اینان به اسکیتبازهای جوان و ماجراجویی میمانند که بیچشمداشت جایزه و مدال و جام قهرمانی، از سر شور و اثبات جوانی خود روی یک تخته باریک که دو چرخ کوچک زیرش بستهاند سوار میشوند و بیمحابا از در و دیوارهای بلند و بالکنها و بام خانهها و پلههای پارکها بالا میروند و به هوا میپرند و شادمانه در آسمان چرخ میزنند و ماهرانه بدون اینکه خراشی برداشته باشند بر زمین فرود میآیند.
کار صنفی و انتخابات ریاستجمهوری
نویسنده: مهدی بهلولی-عضو کانون صنفی معلمان
با نزدیکشدن به انتخابات ریاستجمهوری، یک بحث بسیار مهم در میان برخی کنشگران صنفی و مدنی این است که آیا با رویکردی صنفی میتوان پا به این انتخابات گذاشت و از نامزد یا نامزدهایی خاص اعلام حمایت کرد؟ یا اینکه چون انتخابات ریاستجمهوری یک رخداد سیاسی است پیوند سرراست و استواری با کار صنفی ندارد و پاگذاشتن به این فضا «سیاسی»کردن کار صنفی است؟
تبعیض مثبت به سود زنان توانمند در جامعه مدنی
کنشگران مدنی و فردای بهتر تهران
نویسنده: تقی آزادارمکی*
یکی از مسائل قابل تقدیر در پنجمین دوره از انتخابات شورای شهر این است که به تدریج شهر و پدیده شهری از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار میشود. در حقیقت اهمیت و توجه به مسائل شهری سبب گردید که چهرههای معروف و نامدار در انتخابات شورای شهرثبتنام به عمل آورند. البته این مساله بدین مفهوم نیست که انتخابات شورای شهر به خاطر وجود چهرههای نامدار مهم شده باشد، بلکه اهمیت پدیده شهری است که حتی نامداران را نیز به سوی خود کشانده است. طی دو دهه اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان و کارشناسان حوزه شهری بر روی شهر و مشکلات آن متمرکز بود اما، در چند سال گذشته مشکلات شهری فارغ از متخصصان امر حتی سر و صدای سیاستمداران و بهطور کل محافل سیاسی را نیز در آورده است. منتقدان به شرایط کنونی معتقدند که محیطزیست مردم ایران نه الزاما تهران بلکه سایر کلانشهرها حتی بعضا شهرهای کوچک نیاز به توجه بنیادی و تغییر اساسی دارد و نیارمند به یک تصمیم سازی عمده برای ساماندهی نظام شهری است، زیرا اکثریت مردم ایرانی زندگی شهری دارند و بخش اعظم مشکلات جامعه ایران مسائل شهری یا زیستمحیطی است. مسائل شهری نیز شامل آلودگی هوا، ترافیک، زباله و توزیع عادلانه منابع شهری و... است. عموما شهرداران در تهران نماد مدرن سازی و مدرنیته کردن جامعه ایرانی هستند که نمونه آن کرباسچی و قالیباف است.
کنشگران مدنی، مردم و انتخاب برای شورای شهر
نویسنده: علیرضا افشاری*
به نظر میرسد برگزاری پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران شروع دوبارهای باشد برای کنشهای مدنی و توجه مردم به وضعیتِ اجتماعی خودشان. در صد سال گذشته که شکل جدیدِ مشارکت ایرانیان در اجتماع شکل گرفت همیشه به تناوب گاهی این مشارکت اوج میگرفت و گاهی خاموش میشد که هر کدام دلیلها و زمینههای اجتماعی خودش را داشت. آنچه شایسته توجه است هر بار که اوج میگرفت این توجه بیش از پیش نیرو گرفته و کمی وسیعتر و مؤثرتر میشد. به نظر میرسد انتخابات پیشِ رو شورای شهر تهران نقطه عطفی بر این روند باشد، چرا که هم تهران تبدیل به اَبَرشهری شده که جمعیتِ متراکمِ قابلتوجهی از مردم ایران را، از هر قومیت و شهر و با هر نگاهی، در خود جای داده است. چیزی که همیشه مورد توجه جامعهشناسان در تحلیلهایشان بوده، و هم این که تجربه قدرت گرفتنِ شخصیتهای سیاسی تأثیرگذار بر کشور از راه گرفتنِ مقامِ شهرداری تهران آنها را نسبت به شورای شهر تهران حساس کرده است. و در کنار اینها دو رویدادِ تلخِ پلاسکو و فساد گسترده در شهرداری و شورای شهر تهران را هم نباید از نظر دور داشت که کاسه صبر مردم تهران را لبریز کرده است.
تهران در وضعیت بدی است: تقریباً هویتی ندارد و آخرین نشانههای هویتیاش که در قالب معدود بافتهای باقیمانده قدیمی شهر و خانههایی که روزگاری بازتابدهنده زیستی منطبق با جغرافیای زیبای آن که در دامنه کوهستان با طبیعتی چهارفصل بود آخرین نفسهایش را میکشد و نامهای قدیمی و خاطرهبرانگیز کوچهها و محلات قدیمیاش، با ژستی ارزشی و سوءاستفادهگرانه، در حال تبدیل به نامِ شهیدان بزرگواری هستند که فروتنانه، و نه از برای نام، برای بقای همین هویت در برابر دشمن ایستادهاند؛ و از طبیعتش نمیتوان سخنی راند چرا که دیگر آن منزلگه بیش از صد گونه پرنده با آبی زلال از خاطرهها هم محو شده است... حریمی برای کوههایش رعایت نمیشود، منظره دماوند در میان دود و ساختمانهای بیقواره بلند ناپدید شده، رود ـ درههایش به گونهای زیر نامِ پارک با بتن دفن شدهاند که شناختشان امکان ندارد، آنهم با درختان و بافتی گیاهی که عموماً بومی و تاریخی آن مکانهای سرسبز نیستند، و باغهای بیبدیلِ تاریخیاش یکی یکی از صفحه نقشه شهر حذف میشوند. و سرانجام نفس کشیدنی که دیگر در آن موجود نیست، هر چند فراموش کردهایم چند روز در سال در هوای پاک نفس کشیدهایم.
درباره حضور نامزدهای زن؛ شورای شهر امکان برابری عمومی
انسان اساسا موجودی اجتماعی و مدنی بالطبع است. نمیتواند تنها باشد و به تنهایی امورات خود را بگذراند. ازاینرو در قلمرو نظر با تقسیم خود به «من» و «دیگری» و در قلمرو عمل با تقسیم کار و تقسیم زمان به قبل و بعد و تقسیم جامعه به سنتی و مدرن مفهومی با نام مدنیت میسازد. درواقع مدنیت با تقسیم «من» با دیگری آغاز و در پیوست با دیگران به «ما»ی اجتماعی تبدیل میشود. به بیان دیگر مدنیت شرح تلاشهای انسان برای برهمزدن وضعیت بدوی یا طبیعی خویش و همچنین توضیح پیریزی و ساخت جامعه بر مبنای انباشت توان و نیروهای مادی و معنوی انسان است. در جوامع متمدن هرچند نیرو و استعدادهای مادی و معنوی انسانهایی که در ساخت جامعه مؤثر بودهاند متفاوت و نابرابر باشند اما از حیث حق مداخله و مشارکت در امور جامعه باید دارای حقوق برابر باشند. تفاوتهای موجود در ساخت و مدیریت جامعه (تمدن) سبب شکلگیری دو نوع مفهوم مدنی متمایز از یکدیگر در قالب مدنیت سیاسی و مدنیت اجتماعی شده است. هریک از این دو مفهوم برای تسهیل ارتباط و خدمترسانی به انسانهای اجتماعی، نهادهای مربوط و مخصوص به خود را پدید آوردهاند و انواع روابط فردی و گروهی و اجتماعی را در متن و بطن جامعه در این نهادها ساماندهی و مدیریت میکنند. بهلحاظ تقسیم زمانی، مدنیت مترادف با تمدن و شهرنشینی است.
ارزش های ما
شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود. ... ادامه مطلب
تماس با ما
خبر نامه
با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید
ایمیل رسمی شورا : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید