
استفاده مکرر از این واژهها حاکی از نهادینهشدن تدریجی مکتبی است که میتواند بهمرور زمینه را برای تعمیق شکافهای اجتماعی، فاصلهانداختن بین گروههای مختلف شغلی و قومی در کشور و در نتیجه بروز خشونتهای ناشی از آن فراهم کند.
مرتضی نوروزپور/ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی
شاید با پیروزی حسن روحانی راحت تر بتوان فضای انتخابات را تحلیل کرد. در برخورد با انتخابات اخیر دو رویکرد در میان اعضای جامعه مشاهده میشد. رویکرد نخست تحریم انتخابات بود، مسالهای که در تمام انتخابات ها به بحرانی اساسی برای اصلاحطلبان تبدیل شده است. در انتخابات اخیر این موضوع همچون شبحی بر فضای انتخابات پرواز می کرد و چشم انداز فردای انتخابات را در هالهای از ابهام قرار می داد. فارغ از بخشی از جامعه که بر سر مسائل عقیدتی رای نمیدهند، در چند سال اخیر با قشری مواجه بودیم که به دلیل ناامیدی از تغییر مسایل اقتصادی، انتخابات را تحریم می کنند. واقعیت آن است که میراث اقتصادی دولت دهم آنچنان سهمگین بوده است که انگیزه مشارکت در بخش عظیمی از جامعه که از آنها با تعبیر«به حاشیه رفتگان» یا «فراموش شدگان» یاد می شود را به كمترين ميزان رسانده است. جناح اصولگرا با سوار شدن بر همین موج نارضایتی اقتصادی و گُرته برداری ناشیانه از جنبشهای جهانی، قصد داشت که طبقه به حاشیه رفته را به صحنه بیاورد که با توجه به نتیجه انتخابات و رشد رای اصولگرایان باید گفت که در جذب آراي این طیف از جامعه تا حدودی نيز موفق شد. روند جذب آرا با سردادن شعارهایی مانند افزایش یارانهها و مسائل اینچنینی پیگیری شد که مبنای قانونی و اجرایی نداشت و بر همین اساس میتوان نام پوپولیسم را بر این رویه نهاد. اما از آنجایی که هنوز زمان فراواني از تجربه تاریخی دولت نهم و دهم نگذشته بود، در جذب رای تمام این طیف فراموش شده توفیق نیافت.
نقش همفکري، همکاري و مشارکت افراد یک جامعه در برنامههای توسعهای چه در بخش عمرانی و چه در دیگر بخشها، نقشی موثر و بیبدیل است. زیرا مردم بهعنوان افرادی که در یک جامعه مشخص زیست میکنند بهعنوان افرادی ذینفع در ارتباط با این برنامهها معرفی میشوند.
تا چند سال پیش که هنوز نقش تشکلها و سازمانهای مردمنهاد بهشکلی که امروز در جامعه مطرح است، پررنگ نبود و رئوس تصمیمگیر کشور نیز توجه چندانی به این مقوله نداشت، تقریبا تمام طرحهای توسعهای و تصمیماتی که در این جهت گرفته میشد بدون مشارکت مردم و یا با مشارکت حداقلی آنان اجرا میشد. بدین ترتیب این برنامهها از ظرفیتهای مهم نیروی انسانی تهی و ایدهها و خلاقیتهای مردم، عملا در مقوله توسعه پایدار ندید گرفته میشد.
كامبيز نوروزي- حقوقدان
١) بیستونهم شورانگیز اردیبهشت گذشت. مثل خیلی روزهای دیگر. مثل دوم خرداد. مثل بیستوچهارم خرداد. روزها میآیند و تلخی یا شيرینی خود را در دهان میگذارند و زودتر از آنچه میپنداریم، صورت تاریخ به خود میگیرند و به خاطرهها تبدیل میشوند. برای کسانی خاطرهای تلخ میسازند و برای دیگرانی خاطرهای شیرین. بعضی خاطرهها و تاریخها اما زندهاند و بعضی دیگر نیمهجان یا بیجان در بایگانی راکد ذهن فراموش میشوند. این طبع و سرشت ناگزیر زندگی و اجتماع و سیاست است. عمر خاطرهها همانقدر که مربوط به اهمیت آنهاست، از میزان توجه به آنها و استفاده ما از آنها تبعیت میکند.
پس از مدتها با زنان و دختران جوان و پرشوری مواجه شدیم که به قول خودشان بهطرز خفنی واقعگرا هستند و بر واقعیتهای اغلب ناهموار موجود در زمین خانواده و جامعه و جنسیت گام برمیدارند. اینان به اسکیتبازهای جوان و ماجراجویی میمانند که بیچشمداشت جایزه و مدال و جام قهرمانی، از سر شور و اثبات جوانی خود روی یک تخته باریک که دو چرخ کوچک زیرش بستهاند سوار میشوند و بیمحابا از در و دیوارهای بلند و بالکنها و بام خانهها و پلههای پارکها بالا میروند و به هوا میپرند و شادمانه در آسمان چرخ میزنند و ماهرانه بدون اینکه خراشی برداشته باشند بر زمین فرود میآیند.
نویسنده: مهدی بهلولی-عضو کانون صنفی معلمان
با نزدیکشدن به انتخابات ریاستجمهوری، یک بحث بسیار مهم در میان برخی کنشگران صنفی و مدنی این است که آیا با رویکردی صنفی میتوان پا به این انتخابات گذاشت و از نامزد یا نامزدهایی خاص اعلام حمایت کرد؟ یا اینکه چون انتخابات ریاستجمهوری یک رخداد سیاسی است پیوند سرراست و استواری با کار صنفی ندارد و پاگذاشتن به این فضا «سیاسی»کردن کار صنفی است؟
شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود. ... ادامه مطلب
با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید
ایمیل رسمی شورا : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید