شفاف سازی مالی سمن ها؛ گام نخست تامین منابع مالی

نویسنده: حسین عبده تبریزی - مشاور مدیریت و تامین مالی وزیر راه و شهرسازی

بخشی از اقتصاد مربوط به سمن ها می شود با این وجود متاسفانه در برنامه های 5 ساله هدفگذاری در این زمینه انجام نشده است. کارهایی در دست اقدام است و به سمتی می رویم که اقداماتی در این زمینه انجام شوداما در شرایط اقتصادی حال حاضر آنچه اهمیت دارد این است که سمن های کوچک نیز خود باید نقش خود را جدی بگیرند.
موضوع مهمی که با اهداف انسان دوستانه سمن ها همخوانی دارد بخش مالی است. ما تاکید بسیاری داریم که اگرN.G.O ها نهاد خانوادگی نیستند و از شخص سومی درحال گرفتن پول هستند و از وجوه عمومی استفاده می کنند و از وجوهی غیر از خانواده و نزدیکان استفاده می شود باید حتما مشخص شود که در بحث های مالی چه اتفاقی درحال رخ دادن است. در واقع چگونه واز چه کسی پول گرفته ایم و باید خرج شود.
در سالهای آینده نه فقط بلحاظ مسئولیت اجتماعی که سمن ها پذیرفته اند بلکه در بخشی از رویکرد مالیاتی هم بصورت جدی به این مساله پرداخته می شود.

عوارض ازدواج كودكان را جدي بگيريم

هفته گذشته نشستي درباره ازدواج كودكان به‌ويژه ميان دختران کم‌سن‌و‌سال برگزار شد و اطلاعات مناسبي دراختيار افكار عمومي قرار گرفت و نكته مهم‌تر آنكه، پس از اين نشست نظر برخي از آقايان مراجع قم نيز درباره ازدواج كودكان مطرح شد كه بسيار جالب و اميدواركننده بود. به‌طوري كه درخبر آمده است که: «فاطمه ذوالقدر در دیدار اعضای کمیسیون فرهنگی با آیت‌الله العظمی مکارم‌شیرازی درخصوص ازدواج دختران زیر ١٣‌سال که با اذن ولی و مجوز دادگاه انجام می‌شود، سوال پرسید و آیت‌الله مکارم‌شیرازی پاسخ دادند: من از نظر فتوا این اجازه را نداده و نمی‌دهم. ممکن است درگذشته چنین چیزی جایز بوده؛ اما اکنون به ‌خاطر مفاسدی که دارد تا زمانی که دختر به بلوغ عقلی نرسد و قدرت تصمیم‌گیری نداشته باشد، اجازه ازدواج ندارد و حکم باطل‌بودن چنین ازدواجی را می‌دهم.» درحالي كه مي‌دانيم مطابق قانوني مدني سن قانوني ازدواج ١٨‌سال بود و براي كمتر از آن تا ١٥‌سال بايد اجازه دادگاه گرفته مي‌شد، ولي بعد از انقلاب اين دو محدوده سنی براي دختران به ١٥ و ١٣‌سال کاهش یافت. جالب اينكه چنين اقدامي برخلاف روند عمومي جامعه بود، زيرا با وجود كاهش سن قانوني براي ازدواج، درعمل ميانگين سن ازدواج دختران در سال‌هاي پس از انقلاب افزايش يافته و از ٧/١٩‌سال در‌سال ١٣٥٥ به ٤/٢٣‌سال در‌سال ١٣٩٠ رسيده است و در سال‌هاي اخير نيز احتمالا افزايش يافته باشد. از اين‌رو انتظار مي‌رود كه از فراواني ازدواج دختران زير ١٥‌سال كاسته شده باشد. دراين صورت بايد پرسيد، پس چرا نسبت به ازدواج‌هاي كودكان اين حساسيت‌ها وجود دارد؟ فراموش نكنيم كه در‌سال ١٣٨٥، حدود ٩‌درصد ازدواج‌هاي دختران شامل كودكان زير ١٥‌سال مي‌شد، ولي اكنون و در‌سال ١٣٩٣ به ٦/٥‌درصد رسيده كه نشان‌دهنده روند كاهشي اين نوع ازدواج‌هاست.

خیریه‌های بی‌خیر

آلبر کامو جمله‌ای دارد با این مضمون که «برخی‌ها به گدا محتاج‌ترند تا گدا به آنها» و این حکایت خیریه‌های بی‌خیری است که برای آدم‌شویی و پول‌شویی استفاده می‌شوند و برخي از آنها به‌عنوان ابراز و محملی برای تزویر بیشتر استفاده می‌کنند و به این طریق به تطهیر ظاهری خویش می‌پردازند و عملا با این خیریه‌ها و کارهای خیر موردی و مقطعی خویش نسبت به معدودی از افرادی که خودشان مسبب فقرشان بوده‌اند، برای خود وجهه و برندی برای رسیدن به زر و زور بیشتر یا ارتقای جایگاه درآمدی و شغلی خود می‌سازند، همچنین با توجه به نظام اقتصادی، مالیاتی، پولی و بانکی غیرشفاف کشور درحال‌حاضر برخی از خیریه‌ها به‌عنوان راهی برای دورزدن قوانین مورد استفاده افراد قرار می‌گیرند.

دختران و جنبش دانش جویی


عده ایی از جامعه شناسان ریشه های جنبش دانشجویی را دوران قبل از تاسیس دانشگاه تهران شناسایی و معرفی می کنند. اما در تحلیل های جنسیتی آغاز مشارکت زنان ایرانی در عرصه جنبش های دانشجویی را از سال تاسیس دانشگاه تهران یعنی چیزی قریب هشتاد سال پیش با پذیرش  دختران در سطح اموزش عالی و دانشگاه دانسته اند. برحسب امارهای موجود در سال1335 یعنی با گذشت بیست و دو سال  از تاسیس دانشگاه در ایران جمعیت زنان با سواد شهری چیزی حدود8% بود. بدیهی است تعداد و در صد دختران دانشجو به مراتب کمتر از این تعداد اندک باشد. از این رو نمی توان انتظار داشت که دختران دانشجو در فعالیت ها و قیام دانشجویی علیه شاه و کودتا شرکت موثر و قابل اعتنایی داشته باشند. در صورتیکه همین دختران و زنان دانشجو خارج از دانشگاه در کنار توده های پر شمار زنان در  نهضت ملی شدن نفت و دفاع از دکتر مصدق فعال بودند  تحقیقات متعددی وجود دارد که نشان می دهد تا سال 1357 یعنی با گذشت چهار دهه زنان ایرانی توانستند حدود 38% صندلی های دانشگاه را بخود اختصاص دهند و پس از انقلاب و در سال 1384 جمعیت زنان دانشجوبه  68% رسید. اما بی میلی زنان نسبت به ایفای نقش  اصلی و تاثیر گذار در جنبش های سیاسی دانشجویی هم چنان آشکار و عیان است . جالب اینجاست  زنان تحصیلکرده پس از طی دوران دانشجویی و فارغ التحصیلی اشتیاق بیشتری جهت مشارکت در عرصه های یاد شده از خود نشان می دهند. اما اکثریت قریب به اتفاق دختران دانشجو در زمان دانشجویی برغم وارستگی از مسئولیت ها و موقعیت های شغلی و خانوادگی، ایفای  نقش های حاشیه ایی و هواداری و حمایتگری از این جنبش ها را به بازیگر نقش اصلی شدن ترجیح می دهند .

تشکل یابی؛ حرکت در جهت همبستگی عینی یا انسجام مکانیکی؟!

نویسنده: شهرام جمالی

اصطلاح «انسجام مکانیکی» را نخستین بار اِمیل دورکیم جامعه‌شناس مشهور فرانسوی در سال ۱۸۹۴ در کتاب تقسیم کار اجتماعی و سپس جامعه‌شناسان دیگری مثل ماکس وِبر و دیوید رایسمن به گونه‌ای دیگر، درباره جوامع و شخصیت‌های سنتی، محافظه‌کار و کاریزماتیک مطرح کردند.
چنین وضعیتی عموماً به حالتی اطلاق می‌شود که در آن، افراد جامعه، به مثابه اجزای یک ماشین که نسبت به هم درک و احساس چندانی ندارند، در کنار هم به کار مشغولند در حالی که از کارکردِ کار و فعالیت یکدیگر، بی‌خبرند و نمی‌دانند که کار آن‌ها در نظام اجتماعی چیست و چه تاثیری بر توسعه جامعه دارد و تا چه حد مفید است. به ظاهر همه باهم‌اند ولی در تضاد با یکدیگر رفتار می‌کنند و هر کس به راه خود می‌رود و کم‌ترین ارتباط و هماهنگی و تبادل نظر با یکدیگر درباره انجام فعالیت ها و برنامه ها شکل نمی‌گیرد.
یکی از آسیب‌های جدّیِ چنین رویکردی این است که افراد به تدریج نسبت به یکدیگر بی‌احساس و بی‌تفاوت شده و با نهادینه‌شدن رفتارهای فردی مثل «خودخواهی»، «خودگرایی» و «خودمحوری» گروه‌ها و تشکل های اجتماعی نیز ضمن تعدیل اهداف غایی و فاصله‌گیری از آرمان‌هایی چون عدالت‌خواهی با تبعیت از خِرد جمعی! به سمت نوعی مصلحت‌گرایی ویرانگر حرکت می‌کنند و همه این‌ها در حالی اتفاق می‌افتند که هیچ‌ کس مقصر نیست ولی همه مقصریم!
هرچند در صورت یک تشکل‌یابیِ موفق ،امید به اصلاح چنین ر‌ویکردهایی وجود دارد اما این امور نیز به سختی قابل ملاحظه اند.

از آموزش مشارکتی تا جامعه ای مدنی

نویسنده: خدیجه پاک ضمیر

درسال های میانی دهه 1980در برخی کشورهای پیشرفته صنعتی ،همچون امریکا ،تغییراتی درنظام آموزشی صورت گرفت. پیشرفت تحصیلی نا مطلوب دانش آموزان ، جدایی روز افزون معلم و دانش آموز در جریان یاددهی و یادگیری وهمچنین ، عدم پاسخگویی برنامه های درسی به نیازهای یادگیرندگان ،موجب شد متخصصان و برنامه ریزان آموزشی به دنبال طرحی جایگزین باشند. در نظام جایگزین تلاش شد‌، تا تمرکز زدایی از نظام آموزشی با هدف اصلاح نظام برنامه‌ریزی درسی در دستور کار قرار گیرد. این نوع نظام برنامه‌ریزی بر این پایه استوار است که بهترین مکان برای طراحی برنامه درسی آن جایی است که معلم و شاگرد در تعامل با یکدیگرند و برخلاف برنامه درسی مرسوم و متمرکز که معلم را مجری صرف برنامه های درسی قلمداد می کند‌، معلم نقش بارزتری نسبت به نظلم های برنامه ریزی درسی سنتی دارد.نقشی که در ارتباطی تنگاتنگ با دانش اموزان ودرمحیط پیرامونی کلاس درس شکل می گیرد.بعدها این نحوه برنامه‌ریزی درسی به نظام آموزشی مشارکتی معروف شد و تقریبا امروز در بسیاری از کشورهای پیشرفته و دمکراتیک جایگزین نظام اموزشی سنتی شده است.

آموزش تا چه حد می‌تواند در کاهش فقر موثر باشد؟ یک جای خالی در سیستم آموزشی ایران

نویسنده: شهرام جمالی

شرایط ناعادلانه و غیر انسانی محیط زندگی انسان فقیر، او را وادار به تلاشی دائم و دردناک برای تداوم حیات می‌کند. این شرایط در بدو تولد و به طور ناخواسته بر کودک فقیر تحمیل می‌شود و او در سراسر زندگی خود باید با محیط اطراف در ستیز باشد. اما جامعه برای او چه می‌کند، جامعه‌ای که در تحمیل شرایط بر فرد نقش بسزائی داشته است. آیا او را در این مبارزه یاری می‌دهد و راهی برای نجات از فقر پیش پای او می‌گشاید؟ آیا مبارزه را برای او دشوارتر و موانع را بیشتر و شدیدتر می‌کند؟ آیا او را بی‌تفاوت و بی‌اعتنا به حال خویشتن وامی‌گذارد؟ فرد فقیر تا چه حد می‌تواند با کسب تحصیلات رسمی، خود را از گرداب فقر نجات دهد و سرنوشتش را دگرگون کند؟ آیا آموزش و پرورش با فراهم آوردن زمینه ترقی برای طبقات پائین، موجب کاهش فاصله طبقاتی (و در نتیجه کاهش فقر) می‌شود و یا خود به باز تولید ساختارهای اجتماعی موجود در جوامع کمک می‌کند؟ آیا در وضعیت آموزش وپرورش نوعی تناقض ملاحظه می‌شود؟ یعنی در عین حال که گاه موجب تحرک طبقاتی افرادی از طبقات پائین می‌شود، به حفظ موقعیت طبقاتی کل جامعه نیز کمک می‌کند. شاید نتوان پاسخی صریح برای این پرسش‌ها یافت. گزارش پیش رو سعی دارد با اتکاء به نظر کارشناسان ، تا حدودی به ارتباط بین آموزش و فقر در کشورمان بپردازد.

توران ميرهادي؛ جست‌وجوگر انسان آزاد و آشتي

مهدي بهلولي
عضو کانون صنفي معلمان تهران

 زماني در برابر اين پرسش که شما که مادرتان مدرس هنر بود و در هنر، چيزهاي زيادي از او ياد گرفتيد، پس «چرا مجسمه‌سازي را رها کرديد؟» گفت: «من انسان ساخته‌ام و اين، خيلي سخت‌تر است.» و راست هم همين است که همه زندگي او، در همين پرورش کودک و انسان‌سازي خلاصه مي‌شود. 60سال زندگي در جست‌وجوي انسان و پرورش انساني که آشتي و صلح را بر جنگ و خشونت، برتر مي‌داند و «مطيع، تابع و بي‌اختيار» رشد نمي‌کند، بخش بزرگي از زندگي زنده‌ياد توران ميرهادي است. ميرهادي، چند روز پيش، از ميان ما رفت اما زندگي پربارش پر از آموزه‌هاست. 
21 آبان، مراسم تشييع پيکر آن بزرگوار در برابر خانه هنرمندان بود و شمار چشمگيري از دوستان و علاقه‌مندانش در اين مراسم شرکت کردند اما دريغا که چندان خبري از فرادستان آموزش‌وپرورش نبود! ظريفي گفت که از آموزشِ به‌دور از پژوهش ما، انتظاري بيش از اين هم نمي‌رود که به مرگ انديشمندانش، اين‌چنين بي‌تفاوت بماند! 

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید