نقش سازمان‌های غیردولتی حقوق بشر در توسعه حقوق بین‌الملل

نویسندگان: محمد شریف شاهی، محمود جلالی

تقویت، بهسازی و اجرای حقوق بشر از مهم‌ترین عرصه‌هایی است که سازمان‌های غیردولتی در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی، نقش‌های عمده‌ای را در آن ایفا می‌کنند. در این عرصه، نهادهای عمومی و دولتی نیز در جهت ارتقای هرچه بیش‌تر حقوق بشر با سازمان‌های غیردولتی مشارکت می‌کنند. در این فرایند، رژیم حقوق بشر به صورت شبکه‌ای عمدتاً فراملی است که در آن اقدامات بخش غیردولتی و دولتی به هم پیوند می‌خورد و حقوق بشر را به‌عنوان «سیاست عمومی جهانی» مطرح می‌سازد. شبکه سیاستگذاری عمومی جهانی برای حقوق بشر در این معنا عبارت از پیوستگی بین ارگان‌های دولتی، سازمان‌های بین‌المللی و جامعه مدنی است که برای دستیابی به اهدافی که به‌تنهایی قادر به تحقق آن‌ها نیستند، اقدام می‌کنند. به‌علاوه، سازمان‌های غیردولتی نقش‌های مکمل نظارتی و اجرایی برای سایر اجزا در این شبکه ایفا می‌کنند، به نحوی که بدون حضور آنان نظام حقوق بشر جهانی از مختصات یک سیستم کامل و بدون نقص برخوردار نیست. به نظر می‌رسد که با توجه به سیر تاریخی مشارکت سازمان‌های غیردولتی در عرصه حقوق بشر، مبانی این مشارکت، بیش‌تر ناشی از الزامات نظم نوین جهانی و ضرورت‌ها و اهمیت مسائل حقوق بشری است.

هلال‌احمر و توسعه مشارکت اجتماعی

نویسنده: سيدحميد جمال‌الديني*

 

هشتم می ‌در تقویم جهانی، روز جهانی صلیب سرخ نامیده شده است. امسال این روز با شعار «Everywhere For Everyone» نامیده شده که مصداق ایرانی آن مصرع «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند» از شاعر بلندآوازه ایرانی، سعدی، است. سرچشمه شکل‌گیری نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال‌احمر به سال ١٨٥٩ و شمال ایتالیا برمی‌گردد. در آن سال، این کشور شاهد صحنه خونینی از جنگ میان قوای اتریش و متحدان فرانسوی و ساردنی بود و جمعا حدود ٥٠ هزار نفر در این جنگ جان خود را از دست دادند. جوانی سوئیسی به نام «هانری دونان» در این جنگ (سولفورینو)، مردم محلي را متشكل کرد تا زخم‌هاى سربازان را التیام دهند و غذا و آسايش آنان را فراهم کنند. وی در سال ١٨٦٢ براساس مشاهدات عینی خود از این جنگ، کتاب خاطراتی منتشر کرد و در پایان این کتاب خواستار تشکیل جمعیت‌های امدادی داوطلب برای کمک به آسیب‌دیدگان این‌گونه حوادث شد. یک سال بعد یعنی سال ١٨٦٣ اولین تشکیلات پیشنهادی دونان در ژنو تشکیل شد و در آن ١٦ کشور در کنفرانسی بین‌المللی، اولین کمیته دائمی بین‌المللی برای کمک به مجروحان جنگی را تشکیل دادند که این کمیته بعدها به کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، تغییر نام یافت. هلال‌احمر ایران با ٩٤ سال سابقه، برای نخستین‌بار در سال ١٣٠١ تأسیس و در ابتدا نشان شیروخورشید سرخ برای آن انتخاب شد و علامت شیروخورشید در کنفرانس ژنو سال ١٩٢٩ به عنوان نشان سوم مورد حمایت بین‌المللی، تصویب شد. پس از پیروزی انقلاب ‌‌اسلامی و در سال ١٣٥٩ دولت ایران در نامه‌ای به دولت سوئیس (دفتر مرکزی فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال‌احمر)، خواستار تغییر نشان شیروخورشید به هلال‌احمر شد و به‌این‌ترتیب جمعیت ملی هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران با نام جدید شکل گرفت. در نگاه اول و دید عامه مردم موضوع امدادرسانی در حوادث و بلایا و تسکین آلام بشری در بحران‌ها، جزء اولویت‌ها و مأموریت اصلی جمعیت‌های ملی محسوب می‌شود؛ اما حوزه اصلی فعالیت جمعیت‌های ملی صلیب سرخ و هلال‌احمر را می‌توان ترویج ارزش‌های انسانی، کاهش ریسک سوانح، آمادگی و پاسخ‌گویی به بلایا و ارتقای سلامت و بهداشت جامعه در یک راستا دانست؛ اما در واقع آنچه امروز به عنوان سرمایه اصلی و میزان قدرت یک جمعیت ملی مد نظر قرار می‌گیرد میزان استفاده از ظرفیت‌های داوطلبانه در جامعه خود و افزایش مشارکت‌های اجتماعی در جهت توسعه آموزش‌های همگانی برای مقابله با حوادث ازیک‌سو و بهره‌مندی از این ظرفیت در فعالیت‌های عام‌المنفعه از سوي ديگر است. به‌واقع جمعیت‌های ملی با جلب اعتماد مردم و فراهم‌آوردن زمینه مشارکت آنان  در قالب شبکه‌های داوطلبی، سرمایه عظیم نمادین و اجتماعی ‌به وجود می‌آورند.  

چرا ما ایرانیان کتاب نمی‌خوانیم؟

نویسنده: صادق زیباکلام

اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درست‌تر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازه‌ای نیست. نیازی هم به بررسی و مطالعه میدانی نیست که سرانه مطالعه کتاب در جامعه ما در مقایسه با جوامع مشابه همچون ترکیه، مصر یا حتی پاکستان چقدر پایین‌تر است؛ چه رسد به جوامع توسعه‌یافته همچون ژاپن، نروژ، انگلستان یا آمریکا. همچنین نیازی نیست آماری بگیریم که سرانه تیراژ چاپ کتاب در جامعه ما چقدر و باز در جوامع مشابه ما چقدر است. اگر نگاهی به کتاب‌فروشی‌هایمان، چه در تهران و چه در مراکز استان‌های مهم‌مان همچون رشت، تبریز، شیراز، کرمان یا مشهد بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست. یا حتی می‌توانیم یک بررسی ساده انجام دهیم و ببینیم در یک دهه گذشته در تهران، کرمان یا رشت چند باب مغازه کتاب‌فروشی جدید باز شده و در مقابل، چه تعدادی از کتاب‌فروشی‌های قبلی و قدیمی‌تر بسته شده‌اند. یا می‌توان آمار گرفت در مراکز این یا آن شهر بزرگ در یک دهه گذشته چه تعداد کتاب‌فروشی باز شده و در مقابل چه تعداد پیتزافروشی، بانک، بوتیک یا بنگاه معاملات املاک باز شده است؟ واقعیت آن است که پایین‌رفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب روشن‌تر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد.  سؤال این است که چرا این‌گونه شده است؟ چرا نه نسل جدید و نه نسل قدیم، دیگر کتاب مطالعه  نمی‌کنند؟

نیم نگاهی به تعریف جدید مددکاری اجتماعی

نویسنده: مرتضی دانایی‌فر *

گرچه حرفه مددکاری اجتماعی در جهان تاریخی به درازای بیش از یک قرن دارد، عمر این حرفه در ایران به حدود ۵۷ سال می‌رسد. این حرفه در عمر نیم‌قرنی خود در ایران فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است، اما آنچه بیش از همه حائز اهمیت است نرسیدن این حرفه به جایگاه واقعی و بایدی خود است. در این راستا دلایل مختلفی از جمله نداشتن متولی مشخص، جدایی از مجامع علمی جهانی، عدم تولید دانش بومی، بی‌توجهی مسئولان به این حرفه و شاغلان آن، کم‌کاری و بعضا بدکاری‌های بانیان و شاغلان این حرفه و ... بیان می‌شود. از بحث دلایل که بگذریم می‌توان به تفاوت‌های این حرفه در ایران و جهان اشاره کرد، در حالی که مددکاران اجتماعی در دنیا چتر خدماتی خود را در دوره پسامدرن به درازای تمامی افراد، گروه‌ها و جوامع انسانی گسترانیده‌اند، شاغلان این حرفه در ایران هنوز در پی توضیح معنا و خدمات این حرفه به دست‌اندرکاران و عموم مردم و مجادله برای تعیین جایگاه حداقلی خود هستند. به همین علت در این نوشتار برآنیم تا با بازخوانی جدیدترین تعریف مددکاری اجتماعی که در جولای سال ۲۰۱۴ در نشست عمومی فدراسیون بین‌المللی مددکاری اجتماعی(IFSW)و مجمع عمومی انجمن بین‌المللی مدارس مددکاری اجتماعی(IASSW)به تصویب رسید، نیم نگاهی اجمالی بر جنبه‌های مختلف این حرفه در دوران پست مدرن یا پسانوگرایی بیندازیم. لازم به ذکر است که در اینجا، کلمه «پست مدرنیسم» اشاره به مقطع زمانی داشته و ارتباطی با فلسفه و زیربناهای اعتقادی این دوران همچون نسبی‌گرایی، معناگرایی، جزئی‌نگری و ... ندارد. تعریف ارائه شده، بدین شرح است: «مددکاری اجتماعی یک حرفه کاربردی(مبتنی بر عمل) و رشته تحصیلی دانشگاهی است که توسعه و تغییر اجتماعی، انسجام اجتماعی و توانمندسازی و آزادسازی افراد را تسهیل می‌کند. اصول عدالت اجتماعی، حقوق بشر، مسئولیت جمعی و احترام به تفاوت‌ها در مددکاری اجتماعی اساسی‌اند. مددکاری اجتماعی با تکیه بر علوم اجتماعی، علوم انسانی و دانش بومی، افراد و ساختارها را در مقابله با چالش‌های زندگی و ارتقای رفاه و بهزیستی درگیر می‌کند» می‌توان این تعریف را به پنج بخش تقسیم کرد، هرچند بخش‌های مذکور به سهولت قابل تفکیک و مرزبندی نبوده و چه‌بسا هر مورد زیرمجموعه چند بخش قرار گیرد. این پنج بخش عبارتند از: پیش‌نیازها، ویژگی‌ها، گروه هدف، ابزار و اهداف.

کودکان کار و دست‌های پنهان

نویسنده: ثریا عزیزپناه *

کودکان کار و پیدایش این پدیده عوامل زمینه‌ای دارد که اگر این عوامل را بشناسیم می‌توانیم برای این کودکان تدبیری بیندیشیم. در کل می‌توان کودکان کار را به دو بخش ایرانی و پناهنده مهاجر تقسیم کرد. کودکان مهاجر بیشترشان افغان هستند که اوراق هویتی داشته یا ممکن است غیرقانونی وارد کشور شده باشند.بحث تنگناهای معیشتی خانواده‌ها که روز به روز بیشتر می‌شود باعث شده با افزایش تعداد این کودکان روبه‌رو باشیم. بعضی از عوامل هم به غفلت‌های خانواده‌ها و سرپرستان برمی گردد که خیلی سریع این کودکان را از پشت نیمکت مدارس بلند کرده و وارد بازار کار می‌کنند و بنابراین باید گفت دست‌های پنهان کودکان را به سمت بازار کار می‌کشاند. بیشتر این عوامل زمینه‌ای است و به محیط و خانواده فرد برمی گردد. محیط‌هایی که این کودکان در آنجا به کار گرفته می شوند اغلب غیراستاندارد است و در زیرزمین‌ها و جاهای مخفی کودک در غالب کارهای سخت به کار گرفته می‌شود.پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد کودکان کار چند برابر بیشتر از کودکان دیگر زمینه ابتلا به انواع بیماری‌ها را دارند و از سوءتغذیه رنج می‌برند. عدم مراقبت بهداشتی و عدم دسترسی به امکانات رفاهی و شرایطی که در آن سلامت و بهداشت آنها مدنظر قرار گرفته باشد و آموزشی برای پیشگیری از انواع کودک‌آزاری‌ها از مشکلات اصلی کودکان کار ماست. می‌توان گفت تنگنای معیشتی خانواده‌ها و مشکلات مالی اصلی‌ترین عامل به کارگیری کودکان در بازار کار است. این محدویت‌های مالی با محدودیت‌های قابلیتی هم همراه است یعنی افرادی که هیچ آموزشی ندیده و هیچ تخصصی ندارند، چون حمایت اجتماعی ندارند نمی توانند بر محدودیت‌های خود غلبه کنند.

یک فرد؛ یک نهاد

نویسنده: شهرزاد هاشمی

در این ستون میخواهم ساده حرف بزنم. به سادگی رشد گیاه و جاری بودن آب. از شش، هفت سال قبل شروع کنم. وقتی سرکارگر مزرعه پسر 8-9 ساله خود را به باغ آورد. البته تا مدتی سعی میکرد او را از چشم ما پنهان کند.

پسرک سبزه روی هراتی از مادر جدا شده بود. گویا برای تنبیه او را از مادر جدا کرده بودند. البته بعدها فهمیدیم. از آنجا که بچه همسايه زود  بزرگ میشود، در نگاه ما هم گلبدین زود قد کشید و نوجوان شد. دو سالی پدرش هم به افغانستان رفت و عمویش بالای سرش بود. با خشونت و کج خلقی عجیبی با این بچه برخورد میشد.تقریبا همه کارهای خرد و ریز و داخلی خانه بر عهده اش بود. باید هرروز جلو خانه های کارگری را جارو میکرد، صبحانه آماده و ظرفها را میشست، برای نهار و شام هم وظیفه ثابت داشت. و البته هر دو سه ساعت چای در کتری بزرگ آماده میکرد. لهجه غلیظ و آهنگ خاص حرف زدنش، فهمیدن حرفهایش را سخت میکرد. گاهی برای فرمان های کوچک او را صدا میکردم. عناد و قصاوتی در رفتارش میدیدم که برایم قابل فهم نبود. گاه با تی شرت یا کلاه حصیری و دستکش های مخصوص کار تلاش میکردم ... کنم اما دیوار اطرافش محکم بود. البته به بهانه های مختلف با او حرف میزدم. درباره مهربان بودن و خوش رفتاری با طبیعت حتی با درختان، رفتار او با حیوانات ریز و درشت، پرنده و چهارپا و بی پا نامهربان بود. گاه مارهای کوچک را در بطری نوشابه میکرد و در آن را می بست، اگر به خانواده جوجه تیغی برخورد میکرد اذیت و آزار میکرد. گاهی هم که روباهی در استخر می افتاد بی خیال بود و علاقه ای به نجاتش نداشت. سگها را با سنگ میزد و همه این کارها را در مقابل ما سعی میکرد پنهان کند.

اولویت های دولت در حوزه زنان

نویسنده: مینو مرتاضی لنگرودی

زنان زمانی می توانند به برابری جنسیتی دست یابند که در سطوح کلان کارگزاری به عنوان آمر و برنامه ریز و تصمیم ساز و در سطح خرد به عنوان مجری آگاه  طرحها و تصمیمات متخذه؛ به یک نیروی سیاسی اجتماعی شناخته شده و قابل پذیرش در سطح جامعه و ملی تبدیل شده باشند. از این رو اولویت دولت  ایجاد نهادهای لازم برای حضور بی واسطه و بواسطه زنان در عرصه های کلان و خرد تصمیمی سازی و اجرا باید باشد. حساس سازی نسبت به تبعیضات جنسیتی و اصلاح روابط جنسیتی و توزیع منصفانه مناصب و جایگاه های کلان و کلیدی در چشم انداز برنامه های رفاهی، اموزشی و برنامه های توسعه به نفع زنان از اهم اولویت های دولت باید باشد.

تخصص‌گرایی خلأ ١٨ساله شوراها

نویسنده: محمد میرزایی
 

امروز که ١٨ سال از عمر شوراها می‌گذرد، می‌توان ذره‌بینی قرار داد و عملکرد این سال‌ها را در دوره‌های گوناگون آن به نقد گذاشت تا شاید بتوان این نهادی را که در سال‌های دهه ٧٠ به همت دولت وقت مطابق با اصول قانون اساسی تشکیل آن ابلاغ شد، برای آینده، روشن‌تر واکاوی کرد.  شورای شهر مطابق قانون باید شهردار را انتخاب کند، بودجه‌اش را تصویب کند، برای تسهیل و توسعه امور شهر مصوبه بگذراند و درنهایت به نمایندگی از شهروندان بر ارگان‌های شهری نظارت کند تا قانون بی‌کم‌وکاست اجرا شود.

ارزش های ما

شورای سازمان های جامعه مدنی رمز بقاء، قدرت یابی و نفوذ خود (و البته همه سازمان های مدنی) را در پایبندی به اصول و ارزش هایی می داند که بر مبنای آن ایجاد شده است. لذا پذیرش و رعایت اصول و ارزش ها شرط حضور و مشارکت در شورا محسوب می شود.  ... ادامه مطلب

تماس با ما

 تلفن : 88834162 داخلی 230
 تلفکس : 86072599
  ایمیل شورا :این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
  ایمیل دبیرکل : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 آدرس دبیرخانه: خیابان مطهری؛ خیابان سلیمان خاطر (امیراتابک) کوچه درفش پلاک۸
  آدرس کانل تلگرام ما : https://t.me/haajm

خبر نامه

با ارسال ایمیل خود در خبر نامه عضو شوید

 ایمیل رسمی شورا :  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید