نویسنده : ساغر کوهستانی
جامعه مدنی خود از دو دیدگاه سیاسی و اجتماعی تعریف می شود که پرداختن به ان از هر دیدگاه از نظر سازمانها و نهادهایی که در آن فعالیت دارند متفاوت است .
دیدگاه سیاسی درتعریف جامعه مدنی ریشه در سنت تئوری لیبرال دمکرات انگلو دارد و موسسات مدنی در این جوامع و نیز فعالیت های سیاسی برخی از این نهادها جزء اساسی ظهور یک جامعه سیاسی بر اساس اصول شهروندی، حقوق و نمایندگی دمکراتیک است .
اما دیدگاه اجتماعی می گوید:
جامعه مدنی قلمرو میان دولت و افراد، خانواده ها و گروه های مردم است.
اگر مشکلات جامعه مدنی سیاسی که به صورت فرمایشی و جانبدارانه همه جوامع را محکوم به پیروی از لیبرال دمکرات می کند، را در نظر نگیریم. زیرا در بسیاری از جوامع، زمینه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی متناسب با ایجاد یک حکومت دموکراسی وجود ندارد و اگر اعمال فریبکارانه بسیاری از نهادها و سازمان های اجتماعی مدنی را که بعضا ضد تمدن وقبل از تمدن هستند را نیز در نظر نگیریم، به مشکل عمده نهادهای رسمی، غیر رسمی، فردی، سازمان یافته، نهادینه و یا پراکنده برمی خوریم که این نهاد ها تحلیل جامعه مدنی را مشکل می ساز